صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
برای «کودک شو» که برنامه‌ای از جنس خود ماست؛

شوآف ممنوع، خودتان باشید

مخاطبان کودک شو نه برای دیدن سلبریتی‌ها که برای تماشای خانواده‌هایی شبیه به خودشان این برنامه را تماشا می‌کنند. اینجا بچه‌های کوچک مثل آن دسته از کودکانِ کار مجازی که در شبکه‌های اجتماعی به دنبال جذب فالوئر هستند نقش بازی نمی‌کنند.
کد خبر : 906631

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا؛ محمدرضا کاظمی- اصطلاح «جعبه جادو» که چند دهه پیش برای معرفی تلویزیون به کار برده می‌شد، از آن دست اصطلاحاتی است که به مرور زمان رنگ باخت و این جعبه کم کم جادوی اعجاب انگیز خود را از دست داد. برای نسل امروز تلویزیون یک شی ثابت است که در همه خانه‌ها وجود دارد و در گوشه‌ای از پذیرایی یا روی یکی از دیوار‌ها جا خوش کرده است.

اما در گذشته اینطور نبود، از متولدین دهه‌های ۶۰ و پیش از آن که سوال کنید، تازه متوجه ارزش جایگاه تلویزیون در خانه‌ها و خانواده‌ها می‌شوید و به معنای واقعی کلمه درک می‌کنید که چرا به این وسیله جعبه جادو می‌گفتند. تلویزیون در گذشته این قابلیت را داشت که تمام توجهات را به سمت خود جلب کند، به ویژه برای بروبچه‌های دهه شصتی که این وسیله یک نعمت بزرگ بود و به نوعی می‌توان آن را سرگرم‌کننده‌ترین رسانه‌ای دانست که در آن سال‌ها در دسترس همه قرار داشت.

بزرگترین برگ برنده تلویزیون در آن سال‌ها توجه ویژه به کودکان و نوجوانان بود. در آن سال‌ها هم انیمه‌ها و انیمیشن‌های خارجی حضور پررنگی در جدول پخش شبکه‌های سیما داشتند و هم برنامه‌های تولیدی فراوانی با حضور بزرگان دنیای هنر همچون مرضیه برومند، ایرج طهماسب، حمید جبلی، اکبر عبدی، آتیلا پسیان، رضا ژیان، حسین محب احری و... برای بچه‌ها ساخته می‌شد. این وضعیت در سینما هم تقریبا به همین منوال بود، دورانی بود که «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «گربه آوازه خوان» و «گلنار» ستاره‌های سینما بودند و چهره‌های تاثیرگذار هنر هفتم برای ساخت آثار کودک پیش قدم می‌شدند. همه این توجهات دست به دست هم داد تا کودکان و نوجوانان آن دوران، امروز حسرت بخورند که چرا برای بچه‌هایشان چنین فضایی وجود ندارد و سینما و تلویزیون حوزه کودک و نوجوان را رها کرده است.

با وجود این عدم نگاه به دنیای کودکان، اما هر ازگاهی در سینما و تلویزیون نشانه‌هایی از توجه به این ژانر به چشم می‌خورد، نشانه‌هایی که ما را امیدوار می‌کند که هنوز هم فیلمسازان و برنامه‌سازانی هستند که حواسشان به نسل امروز هست، نسلی که در دنیای ترسناک شبکه‌های اجتماعی گرفتار شده و اگر به آنها توجه نشود، ممکن است از سنین پایین درگیر آن شوند. بدون شک یکی از این نشانه‌های دوست داشتنی در این روز‌ها برنامه تلویزیونی «کودک شو» است، برندی که شبکه نسیم آن را به وجود آورد و حالا ششمین فصل آن این روز‌ها به روی آنتن می‌رود.

«کودک شو» از آن دست برنامه‌های موفق تلویزیون است که هنوز هم حرف‌هایی برای گفتن دارد. این برنامه تقریبا همزمان و در ادامه روند تولید آثار پرطرفداری همچون «دورهمی» و «خندوانه» به شبکه نسیم رسید، اما باوجود حذف آن برنامه‌ها از جدول پخش سیما، همچنان پرقدرت بر سر جای خود باقی مانده و رسالت خود را انجام می‌دهد.

ششمین فصل از برنامه «کودک شو» این روز‌ها به تهیه‌کنندگی حسین ربانی غریبی، کارگردانی رضا مهرانفر و با اجرای ملیکا شریفی‌نیا به روی آنتن می‌رود. ترکیبی که شاید در ابتدا اینطور به نظر می‌رسید که نمی‌تواند در این فضا عملکرد قابل دفاعی داشته باشد، اما آنها با ایده‌های نو و ایجاد تغییراتی در فضای برنامه کارشان را پیش از عید آغاز کردند و حالا خروجی کارشان پربیننده‌ترین برنامه شبکه نسیم و یکی از پرتماشاگرترین برنامه‌های تلویزیون است.

چرا کودک شو موفق است؟

در روزگاری که برنامه‌های پرطرفدار شبکه نمایش خانگی با دوجین سوپراستار سینما و تلویزیون و ستاره‌های دنیای موسیقی و فوتبال پر شده و تلویزیون هم برای جذب مخاطب در ویژه برنامه‌های نوروزی دست به دامن ستاره‌های ورزش و هنر می‌شود، اینکه یک برنامه تلویزیونی بدون استفاده از این بند در پی جذب مخاطب است و این کار با موفقیت انجام می‌دهد یک اتفاق ویژه و مبارک به حساب می‌آید.

شرایط برنامه‌سازی در سال‌های اخیر به سمتی رفته که همواره سازندگان آثار مختلف دست به دامن سلبریتی‌ها می‌شوند و برای جذب مخاطب بیشتر روی دنبال کنندگان مهمانان‌شان در شبکه‌های اجتماعی نیز حساب می‌کنند، اما در برنامه‌ای مثل کودک شو خبری از چهره‌های شناخته شده نیست و ستاره‌های اصلی این برنامه کودکان بامزه ۲ تا ۵ ساله هستند که به همراه خانواده‌هایشان به استودیوی کودک شو می‌هستندمی‌آیند، بازی‌های ساده انجام می‌دهند، شیرین زبانی می‌کنند و با همین روش‌های ساده مخاطب را با خود همراه می‌کنند. دقیقا چیزی که عنصر گم شده برنامه‌سازی در حوزه کودک و نوجوان بود، مسئله‌ای که باعث شد آثار کودک و نوجوان به نمایش درآمده در دهه‌های شصت و هفتاد به خاطره جمعی میلیون‌ها ایرانی تبدیل شود و دیدن دوباره شان بعد از چند سال باز هم حس نوستالژیک زمان کودکی را در ما زنده کند.

مخاطبان کودک شو نه برای دیدن سلبریتی‌ها که برای تماشای خانواده‌هایی شبیه به خودشان این برنامه را تماشا می‌کنند. اینجا بچه‌های کوچک مثل آن دسته از کودکانِ کار مجازی که در شبکه‌های اجتماعی به دنبال جذب فالوئر هستند نقش بازی نمی‌کنند، پدر و مادرهایشان هم برای برنده شدن فرزندانشان را مجبور به کار‌های عجیب و غریب و خارج از عرف نمی‌کنند، اینجا ما خانواده‌هایی را می‌بینیم که شبیه به آنها را در اطرافمان به وفور دیدیم، اصلاً یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت کودک شو همین است، اینکه ما آدم‌هایی را می‌بینیم شبیه به خودمان، با همان تیپ و استایل، همان توانایی‌ها و همان ارتباط‌هایی که با یکدیگر دارند و این برگ برنده اصلی «کودک شو» است.

انتهای پیام/

ارسال نظر