صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۰۰ - ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
در یک پژوهش بررسی شد؛

واکاوی تقابل علم و اخلاق علمی

اخلاق علمی، ناظر به رفتار‌ها و الزامات هنجاری در امر علمی است و اخلاق حرفه‌ای معیار‌های اخلاق یک حرفه، صنف، شغل و نهاد و ... را شامل می‌شود.
کد خبر : 906290

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، تاریخ تمدن نشان می‌دهد که چگونه انسان همواره مجبور بوده است که بین استفاده درست و نادرست از اکتشافات و علم یکی را انتخاب کند.

محمد شاپوری (دکتری جامعه‌شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه) در مقاله‌ای با عنوان «تقابل علم، اخلاق و اخلاق علمی» می‌نویسد؛ این موضوع هیچ وقت به اندازه عصر حاضر مطرح نبوده است. در یک دوره کوتاه اکتشافات حیرت‌انگیزی انجام شده و در راستای اهداف کاربردی به کار گرفته شده است. در طول عمر بسیاری از ما، زندگی اجتماعی و اقتصادی بخش بزرگی از مردم جهان به وسیلە علوم کاربردی دگرگون شده است.

* ارتباط علم با کیفیت عمر انسان        

علم نه تنها عمر را طولانی کرده است بلکه کیفیت سپری کردن عمر را نیز عمق بخشیده است

از نظر این پژوهشگر دستاورد‌های علمی در جوامع بشری قابل ستایش است، موهبت‌هایی که اکنون برای جمع کثیری از مردم قابل استفاده و در دسترس است، تا چندی پیش فقط برای جمع اندکی در دسترس بود.

او می‌نویسد علم نه تنها عمر را طولانی کرده است بلکه کیفیت سپری کردن عمر را نیز عمق بخشیده است. موضوعات دانش، تجربه و تفریح که قبلا فقط برای عده اندکی در دسترس بود الان برای میلیون‌ها نفر در دسترس است. به وسیلە تأثیر علم است که امروز فرصت زندگی طولانی‌تر و پربارتری به یک انسان عادی داده می‌شود، بسیار بیشتر از آن چیزی که به پیشینیانش داده شده بود.

* موهبت‌ها و مضرات علم نوین

به زعم این پژوهشگر انسان از موهبت‌های علم نوین نیز می‌تواند سوءاستفاده کند و صد البته که علوم نوین موهبت‌های بزرگتری به ارمغان آورده است، پس سوءاستفاده از آنها نیز می‌تواند بسیار فاجعه بارتر باشد.

او در ادامه می‌نویسد وسایل نقلیه موتوری تجارت را تسهیل می‌کند و لذت بی‌خطری را نصیب بسیاری از مردم می‌کند؛ اما هم او می‌تواند جاده‌ها را با اجساد و افراد در حال مرگ فرش کند. یا سینما ابزاری برای راهنمایی و سرگرمی است که پرونده جادویی را باز می‌کند، اما معمولا راهی برای نشر ابتذال و ارزش‌های نادرست هم می‌تواند باشد. فناوری بیسیم می‌‎تواند جهان را در لحظه به هم متصل کند، اما هم چنین می‌تواند ابزاری برای تبلیغ و پروپاگاندای دروغ باشد و ....

اخلاق مجموع‌های ازارزش‌ها و باورها؛ دستورالعمل ها؛ قواعد و قوانینی است که دستوراتی را برای نظم‌بخشی به جوامع و برای اطاعت فردی یا جمعی صادر می‌کند

* بررسی اخلاق از دید علمی

از نظر این پژوهشگر اخلاق در گذشته موضوع مطالعه فیلسوفان و علمای علم اخلاق و پیامبران الهی بوده است و کمتر از حیث علمی واکاوی شده است. با توجه به افزایش انواع آسیب در حوزه‌های گوناگون پرداختن به حوزه اخلاق امری ضروری است و موجب بهبود زندگی اجتماعی می‌شود.

اخلاق مجموعه‌ای ازارزش‌ها و باورها؛ دستورالعمل‌ها؛ قواعد و قوانینی است که دستوراتی را برای نظم‌بخشی به جوامع و برای اطاعت فردی یا جمعی صادر می‌کند. وقتی دستوری از طرف حاکمیت، فرهنگ، حاکمیت فرهنگی، اجتماعی و یا دینی صادر می‌شود نوعی سختی در اجرای دستور متبادر به ذهن می‌شود.

 * مکاتب روابط اجتماعی/ اخلاق اجتماعی، اخلاق علمی، و اخلاق حرفه‌ای

به زعم شاپوری به طور کلی در بحث روابط اجتماعی پنج مکتب مطرح است که عبارتند از:

۱-    مطلق‌گرایی (Absolutism) معیار اخلاقی بودن را امری ذهنی تلقی می‌کنند و مطلقیات را یا از مذهب می‌گیرند و یا کلام.

۲-    نسبی‌گرایی(Relativism).

الف: فردگرایی (solipsism) معیار واقعیت را خود شخص تلقی می‌کنند؛ یعنی آن چه تنها من می‌فهمم درست است.

 ب: لذت‌گرایی (hedonism) معیارواقعیت را رضایت و لذت قرار می‌دهند. می‌تواند این لذت‌گرایی شخصی و یا جمعی (با راه‌ها و اهداف مشترک) باشد.

 ج: نسبی‌گرایی اجتماعی (Societal Relativism).

۳-    قراردادگرا‌ها (Conventionalist) معیار اخلاق را قرارداد‌های توافقی قرار می‌دهند.

 الف: گروه مارکسیست‌ها، و نه مارکسی‌ها: فهم خود از مارکس را به شکل مکتبی قرار می‌دهند.

 ب: اندام‌واره‌گرایان: انسان را برمبنای قیاس با طبیعت می‌سنجند.

۴-   علم‌گرایی واقع‌گرایانه (Realistic Scientimism) کشف داده‌های واقعی ما از واقعیت اجتماعی را درست تلقی می‌کنند.

الف: داروینیست‌ها: معیار تکامل طبیعی را اصل قرار می‌دهند.

 ب: بقای سازگارتر اسپنسر (Social Darvinism) بقای کسی که با طبیعت سازگارتر است را اصل قرار می‌دهند.

 ج: آسیب‌شناسی بهنجار (Break Down) رفتار همه‌گیر را اخلاق تلقی می‌کنند؛ چون همه انجام می‌دهند پس صحیح است.

۵-    علم‌گرایی انسان‌گرایانه (Human Scientimism) به جای این که به واقعیت تنها به مثابه واقعیت غیرانسانی توجه کنیم، به واقعیت اجتماعی هم کنشی آدمی روی کرده و می‌خواهیم بدانیم انسان در این وضعیت با چه معیار اخلاقی چه نقشی دارد و چگونه کنش خویش را بر می‌سازد؟

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که اجرای اخلاقیات سخت است و رفتار اخلاقی نیازمند تلاش و کوشش است، چون طبیعت انسان در ابتدا اجتماعی نیست، و عشق و تمدن هیچ‌گاه آشتی نمی‌کنند، و اگر کوشش انسانی برساخته تفسیر و انتخاب او نباشد اخلاق به احکامی بالادستی و استبدادی تبدیل می‌شود. 

حرف آخر اینکه وقتی از اخلاق صحبت می‌کنیم باید سه وجه را از یکدیگر تفکیک کنیم: اخلاق اجتماعی، اخلاق علمی، و اخلاق حرفه‌ای. اخلاق اجتماعی شامل معیار‌های عام اخلاقی در قلمرو جامعه است که از آن به Moral تعبیر می‌شود. ولی اخلاق علمی، Ethics، ناظر به رفتار‌ها و الزامات هنجاری در امر علمی است و اخلاق حرفه‌ای معیار‌های اخلاق یک حرفه، صنف، شغل و نهاد و ... را شامل می‌شود.

از این منظر می‌توان برای علم ویژگی‌هایی قائل شد که یک عالم باید آن معیار‌های رفتاری مبتنی بر اخلاق را رعایت کند. این الزامات اخلاق موجب رشد و گسترش علم می‌شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر