صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۴۳ - ۱۲ فروردين ۱۴۰۳
در یک پژوهش بررسی شد؛

رسانه ملی و چالش‌های آن در عرصه بازنمایی اخلاق عمومی

این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل، ۱۳ پژوهش انجام شده و متمرکز بر سه بخش «سریال‌های تلوزیونی»، «مجموعه‌های طنز»، «آگهی‌های تجاری» است.
کد خبر : 903500

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، رسانه‌ ملی مهمترین محیط راهبردی و استراتژیک در عرصه‌ کنترل وهدایت سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است. این رسانه مهمترین ابزار فرهنگی در دست نظام است که محتوای فرهنگی را در قالب برنامه‌ها تولید و پیاده می‌سازد.

یاسر فروغی (دکتری سیاست‌گذاری فرهنگی) در مقاله‌ای با عنوان «رسانه ملی و چالش‌های آن در عرصه بازنمایی اخلاق عمومی» می‌نویسد؛ اخلاق یکی از مهمترین عناصر محتوایی رسانه‌ ملی است که در صدر اهداف و سیاست‌های این سازمان قرار دارد.

این پژوهشگر اخلاق را از مهمترین گزاره‌ها و مرکزی‌ترین عناصر فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی می داند که رعایت آن عامل اتحاد و انسجام ملی و شکوفایی ارزش‌ها و فطریات انسان است. با این حال رسانه‌ ملی در سال‌های اخیر آماج انتقادات و اعتراضات مختلفی قرار داشته و نوک پیکان اعتراض‌ها و انتقاد‌ها به سمت عدم رعایت اخلاق رسانه‌ ملی نشانه رفته است.

اخلاق یکی از مهمترین عناصر محتوایی رسانه‌ی ملی است که در صدر اهداف و سیاست‌های این سازمان قرار دارد

فروغی می‌نویسد، با وجود چنین وضعیتی پرسش این است که چرا با توجه اهمیت بالای اخلاق برای رسانه‌ی ملی و قرار داشتن موضوع اخلاق در صدر اهداف و سیاست‌های این سازمان، چرا ما شاهد اعتراضات و انتقادات رو به افزون نسبت به برنامه‌ی صدا و سیما هستیم؟ «عملکرد برنامه‌های رسانه‌ی ملی در حوزه‌ی اخلاق عمومی در سال‌های اخیر چگونه بوده است؟»، «وضعیت محیطی جدیدی که رسانه‌ی ملی با آن مواجه است چیست؟» و «در این وضعیت محیطی جدید، رسانه‌ی ملی چه راهکار‌ها و سیاست‌های را باید برگزیند؟»

این پژوهشگر در این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل، ۱۳ پژوهش انجام شده در ارتباط با نحوه بازنمایی اخلاق و ارزش‌های اخلاقی در رسانه ملی را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش‌ها عمدتاً در سه بخش «سریال‌های تلوزیونی»، «مجموعه‌های طنز»، «آگهی‌های تجاری» صورت گرفته‌اند. 

* رسانه ملی و مسئله هنجا‌رها و قواعد اخلاقی

به زعم فروغی آنچه از برآیند این فراتحلیل بدست می‌آید این است که رسانه ملی در بخش‌هایی از هنجار‌ها و قواعد اخلاقی فاصله گرفته است. در حوزه سریال‌های تلویزیونی، مجموعه‌های طنز و آگهی‌های تجاری این فاصله در زمینۀ قومیت‌ها و اقلیت‌ها، روستاییان و شهرستانی‌ها، زنان و کودکان بوده که بازنمایی درست و اخلاق‌مداری نسبت به این گروه‌ها صورت نگرفته است.

او می‌نویسد مشخصۀ اصلی تمامی این گروه‌ها در حاشیه بودن آنهاست. قومیت‌ها در برابر فارس، اقلیت در برابر اکثریت، روستایی در برابر شهری، شهرستانی در برابر تهرانی، زنان در برابر مردان و کودکان در برابر بزرگسالان، گروه‌های ضعیف و حاشیه‌ای هستند که رسانه ملی در این زمینه و در بسیاری از مواقع بازنمایی برابرانه و چندان عادلانه‌ای ازآنان نداشته است و این در حالیست که تغییرات گسترده اجتماعی و ارتباطی امروزه، رسانه ملی را در وضعیت جدیدی قرار داده است که ضرورت توجه به ظرافت‌های اخلاقی و هنجار‌های برنامه‌سازی را در آن دو‌چندان ساخته است.

در جامعه رسانه‌ای ملی جدید هیچ برنامه و هیچ تصمیمی در رسانۀ ملی بدون بازخورد و بدون پاسخ نیست

* خلق جامعۀ رسانه‌ای جدید

از نظر این پژوهشگر انتقاد‌ها و گفتگو‌های گسترده‌ای که امروزه دربارۀ برنامه‌های رسانۀ ملی صورت می‌گیرد، خبر از خلق جامعۀ رسانه‌ای جدیدی می‌دهد که در آن هیچ برنامه و هیچ تصمیمی در رسانۀ ملی بدون بازخورد و بدون پاسخ نیست.

او می‌نویسد رسانه ملی که تا سال‌ها در عرصۀ رسانه‌ای بدون رقیب، متاع دلخواه خود را بر مخاطبان انبوه خود عرضه می‌کرد، در سال‌های اخیر با اقبال گستردۀ برنامه‌های ماهواره‌ای و ظهور رسانه‌های اجتماعی و نمایش خانگی رقبای جدید و نیرومندی را در کنار خود می‌بیند.

به زعم این نویسنده سیاست ایجاد شبکه‌های اختصاصی رادیو، تلوزیونی رسانه ملی در سال‌های اخیر در پاسخ به همین سلایق متنوع و نیاز‌های رو به تزاید مخاطبین بوده است. امروزه فضای محیطی رسانه ملی از یک شکل خطی سادۀ رسانه ملی-مخاطب خارج شده و به مدلی هندسی و چند ضلعی همراه با بازیگران متعددی تغییر شکل داده است.

فروغی می نویسد در فضای نوین رسانه‌ای و با ورود بازیگران و رقیبان رسانه‌ای دیگر، دیگر جایی برای اشتباه باقی نمانده، چرا که تولیدات رسانه ملی با بروز کوچکترین اشتباهی در فضای رسانه‌ای جدید به سرعت بالاخص در رسانه‌ای اجتماعی و برنامه‌های ماهواره‌ای دستمایه انتقاد و سوژه طنز می‌شود.

* سیاست‌گذاری تولیدات در رسانه ملی

از نظر این نویسنده مدیران رسانه ملی برای جا نمادن از عرصه رقابت بایستی در سیاست‌گذاری تولیدات خود ملاحظات جدی‌ای را داشته باشند و این مستلزم محیط‌‌‌پژوهی و رصد دائمی حساسیت‌های محیط رسانه‌ای است.

* تئوری آشوب یا بی‌نظمی

این پژوهشگر در این مقاله می‌نویسد فضای نوین رسانه‌ای وضعیت رسانه ملی را در تحلیل محیطی خود آنچنان پیچیده ساخته که تئوری‌های محیط شناسی سنتی را ناکارآمد و پیچیدگی و آشوب را بر آن حکم فرما می‌سازد، شرایطی که قدرت پیشبینی وضعیت را برای آن دشوار ساخته است. تئوری آشوب یا بی‌نظمی یکی از راه حل‌هایی است که می‌توان برای محیط سیال و شرایط پیش‌بینی‌ناپذیر محیط سازمان‌های امروزی همچون رسانۀ ملی پیشنهاد داد.

در تحلیل نهایی از منظر این مقاله مدیران رسانه ملی باید با نهادینه کردن فعالیت بیشتری از فرهنگ سیستم‌های آشوب گونه در سازمان، آمادگی سازمان را برای خود سازماندهی، خلاقیت و نوآوری، یادگیری مستمر و همه جانبه، فعالیت‌های گروهی فرایندمحور، تعامل خلاق با محیط، شناسایی نقاط حساس و اهرمی در فرآیند برنامه‌ریزی تولید رسانه را فراهم آورند.

در انتها فروغی می‌نویسد رؤسای شبکه‌های ملی و مدیران برنامه‌ساز و کارگردانان باید دوره‌های آموزشی مدیریت تنوع، مدیریت فرهنگ متنوع و تنوع‌آموزی را سپری کنند. بر این اساس در عرصۀ مهم بازنمایی مفاهیم اخلاقی مدیران سازمان صدا و سیما باید آگاهی و دانش خود را نسبت حساسیت‌های محیطی و بازخورد‌های اجتماعی تولیدات رسانه‌ای بالا برده و محیط رسانۀ ملی را برای بحران‌های تنش‌زا و غیرقابل پیش‌بینی رسانه‌ای تجهیز کنند.

انتهای پیام/

ارسال نظر