صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
خاطراتی از نوروز در جبهه‌ها در گفت‌وگوی آنا با یک رزمنده دفاع مقدس؛

تحویل سرخ سال ۶۷ روی جاده ام‌القصر/ مصداق «احسن الحال» را در سیمای رزمندگان می‌دیدیم

محسن نصری رزمنده سال‌های دفاع مقدس گفت: عید نوروز یکی از مواردی بود که فضای جبهه‌ها را متحول می‌کرد. بچه‌ها در شرایط سخت جنگ نیز سعی می‌کردند تا حد امکان این آیین ملی که با آموزه‌های دینی ما مسلمانان نیز عجین شده را گرامی بدارند.
کد خبر : 903220

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، عید نوروز در جبهه‌های دفاع مقدس حال و هوایی داشت که هنوز حلاوت و شیرینی آن در یاد و خاطره رزمندگان جنگ تحمیلی ماندگار است. در گفت و گویی که با حاج محسن نصری از رزمندگان و راویان دفاع مقدس داشتیم، از او خواستیم تا برگ‌هایی از خاطرات نوروز در جبهه‌ها را برای مان بازگو کند.

محسن نصری که از ۱۵ سالگی به جبهه‌های جنگ رفته، در این خصوص می‌گوید: جنگ یک واقعیت ساری و جاری بود که به تقویم‌ها نگاه نمی‌کرد. یعنی اینطور نبود که در یک روز خاص تعطیل شود یا مناسبتی بخواهد از واقعیات آن کم و زیاد کند. اما به هر حال انسان‌های حاضر در این آوردگاه سخت، در برخی از صحنه و مواقع، حال و هوایی پیدا می‌کردند که باعث می‌شد محیط جبهه‌ها را نیز تحت تاثیر همین حال و هوای خود قرار دهند.

این رزمنده دفاع مقدس می‌افزاید: عید نوروز یکی از همین مواقع خاص بود که فضای جبهه‌ها را متحول می‌کرد. بچه‌ها در شرایط سخت جنگ نیز سعی می‌کردند تا حد امکان این آیین ملی که با آموزه‌های دینی ما مسلمانان نیز عجین شده را گرامی بدارند.

تحویل سال ۱۳۶۳

نصری با یادآوری نوروز سال ۱۳۶۳ می‌گوید: اسفندماه ۱۳۶۲ ما در منطقه عملیاتی خیبر بودیم. این عملیات از سوم اسفند ۶۲ شروع شد و تقریبا تا پایان این ماه ادامه داشت. موقع تحویل سال ما که نیروی لشکر ۸ نجف بودیم، در منطقه جفیر، پشت جزایر مجنون مستقر بودیم.

وی با اشاره به اینکه عملیات خیبر یک عملیات بسیار سخت و خونین بود، اظهار می‌دارد: در خیبر بسیاری از همرزمان و دوستان مان به شهادت رسیده بودند، اما نوروز فرصتی بود تا به بازسازی روحی خودمان بپردازیم. چرا که جنگ ادامه داشت و ما باید با روحیه بالا به امور جنگ می‌پرداختیم.

راوی کاروان‌های راهیان نور ادامه می‌دهد: سال ۶۲ به آخرین روز خود رسیده بود که بچه‌ها سفره‌ای پهن کردند و هر کسی، هر وسیله‌ای که با "سین" شروع می‌شد را آورد و روی این سفره چید؛ از سمبه گرفته تا سلاح، سیم خاردار و... را آوردند و داخل این سفره گذاشتند. بعد نوبت به قرآن رسید و درست در لحظه تحویل سال، همگی دعای امام صادق (ع) را خوانیدم.

نصری با بیان اینکه ما ایرانی‌ها در هر مناسبتی، باور‌های دینی خود را سهیم می‌کنیم، می‌گوید: نوروز یک عید باستانی است، اما بچه‌های رزمنده مثل خیلی از اقوام ایرانی با خواندن قرآن و دعای امام صادق (ع) باور دینی و ملی را در هم آمیخته و با یک حالت معنوی به استقبال نوروز سال ۱۳۶۳ رفتند.

نوروز خونین ۶۷

وی با تعریف خاطره‌ای از شهادت همرزمانش پیش از تحویل سال ۱۳۶۷ بیان می‌دارد: در صحنه‌هایی از نوروز در جبهه، ما با شهادت و مجروحیت رزمندگان مان به استقبال سال نو می‌رفتیم. نظیر چنین اتفاقی در آخرین ساعات اسفند ماه ۱۳۶۶ در جاده ام القصر افتاد و من شاهد صحنه‌های عجیبی در آن سال بودم.

این جانباز دفاع مقدس می‌افزاید: تا آنجا که ذهنم یاری می‌دهد، تحویل سال ۱۳۶۷ حوالی ۱۲ ظهر بود. ما روی جاده ام القصر در شبه جزیره فاو بودیم. بچه داشتند مقدمات سفره هفت سین و تحویل سال را آماده می‌کردند که ناگهان یک گلوله توپ آمد و بین دوستان مان منفجر شد.

وی ادامه می‌دهد: با شدت انفجاری که صورت گرفت، تعدادی از همرزمان ما شهید و مجروح شدند. شاید یک یا نهایتا دو ساعت به تحویل سال باقی مانده بود که این حادثه باعث شد تعدادی از دوستان مان را از دست بدهیم.

نصری تصریح می‌کند: علی رغم واقعه ناخوش آیندی که افتاده بود، بچه‌ها با آن ایمان و اراده‌ای که داشتند، بعد از تحویل سال نو، عید را به یک دیگر تبریک گفتند و یادم است که فرماندهان از پشت بیسیم عید را به بچه‌ها تبریک می‌گفتند و متقابلا نیرو‌ها نیز به آنها تبریک می‌گفتند.

وی با بیان اینکه از ۱۵ سالگی توفیق حضور در جبهه‌ها نصیبش شده است، می‌گوید: بنده توفیق داشتم که از ۱۵ سالگی تا ۲۰ سالگی در جبهه باشم و پنج تحویل سال را در مناطق عملیاتی حاضر باشم. هر سال شاهد اتفاق‌های نو و جالبی در فضای جبهه‌ها بودم.

نصری می‌افزاید: یک نکته جالب بگویم که وقتی سال تحویل می‌شد، بچه‌هایی که در خط مقدم حضور داشتند، یا از طریق بیسیم، سال نو را تبریک می‌گفتند یا در همان لحظه تحویل، با شلیک گلوله، خمپاره و تیر‌های رسام، یک جشن عملیاتی و حماسی به راه می‌انداختند.

این رزمنده و جانباز دفاع مقدس اظهار می‌دارد: در پایان باید به یک نکته اساسی اشاره کنم که ما در جبهه‌های جنگ، مصداق بارز و عینی تحول در حال و احوال رزمندگان را می‌دیدیم. مگر نه آنکه در دعای تحویل سال می‌خوانیم: "یا مقلب القلوب و الابصار و یا محول الحول و الاحوال... ما این تحول روحی را در رزمندگانی می‌دیدیم که با باور‌های عاشورایی قدم به جبهه‌ها گذاشته و برخی از آنها با احسن الاحال به شهادت می‌رسیدند و آسمانی می‌شدند.

انتهای پیام/

ارسال نظر