نگاهی به خواستگاه اسطوره «تکم» پیامآور نوروز
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود - در آخرین ماه سال، منطقه آذربایجان مملو از تکمچیهاست. افرادی که عروسکی به شکل بز نر را با اشعاری در زبانهای مختلف میخوانند و نوید آمدن بهار میدهند. اسطورهای که نویدبخش صلح، یکرنگی و استقبال از تولد دوباره طبیعت است.
عناصر بسیاری بهعنوان پیامآور نوروز و نشانهای از تازه شدن طبیعت در اقوام و ملتهای مختلف وجود دارد. تنوع آن در ادبیات و فرهنگ ایرانی به حدی است که میتوان گفت گستردگی و قدمت قابل توجهی بین اقوام مختلف داشته و هر یک داستانها و قصههای شنیدنی در بطن خود دارد از جمله «آتشافروزان»، «حاجی فیروز»، «بیبی نوروزک»، «ننه نوروز»، «ماما نوروز»، «پیربابا»، «ننه مریم»، «کوسه برنشانان»، «ماما مروسه»، «عمو نوروز»، «سایاچیها»، «میر نوروزی» و «تکمچیها» نمونههایی از پیامآوران بهار هستند.
اما تکمچیها همچنان در منطقه آذربایجان و حتی سایر مناطق ایران جذابیت و حیات خود را حفظ کرده و آداب و رسوم آن پایدار و برقرار است. به تعبیر لغتنامه دهخدا «تکم بزی را گویند که سر کرده و پیشروی گلۀ گوسفندان باشد و بز نر را نیز گفتهاند. اعم از بز کوهی و غیرکوهی.»آنچه موجب شده تا در هزارهها تکم به عنوان نویددهنده بهار مورد توجه باشد، از سوی پژوهشگران مختلفی بررسی شده است.
موسی اصغرزاده که خود تکمگردان پیشکسوتی بود، در کتاب «فرهنگ عامیانه دارالارشاد اردبیل» تکم را «بز نر شاخدار من» عنوان کرده و نوشته است که این عروسک چوبی با پارچههای رنگین و زنگوله و آینه تزئین میشد و از وسط شکمش تکه چوبی به طول ۴۰ سانتیمتر نصب و از وسط تخته گردی به اندازه یک بشقاب میگذراندند.
ارتباط هویت فرهنگی با تکم
تکمچی فردی بود که این عروسک را با اشعار خاصی میرقصاند و در کوچهها و معابر با خواندن آن فرارسیدن بهار را نوید میداد و عیدی میگرفت.
«آی تکمین کندی وار» (آی تکهام ده دارد)
«کندی وار، کمندی وار» (ده دارد و کمند دارد)
«هرقاپی دا اویناسا» (دم هر دری برقصد)
«بیر نعلبکی قندی وار» (یک نعلبکی قند دارد)
نویسنده و پژوهشگر باورهای عامیانه درباره فلسفه وجودی «تکم» در گفتوگو با خبرنگار آنا بیان کرد: از سه زاویه علمی میتوان به موضوع تکم نگاه کرد. در اتیمولوژی یا ریشهشناسی چنان که بحث میشود تکم از «تکه» برگرفته شده است که به بز نر گفته میشود و میم آخر نیز میم مالکیت است؛ به معنی بز نری که مال من است. اما مالکیت اینجا فردی نیست، میتواند یک قوم و یک ملت و یک جغرافیا باشد. در کنار آن تکمچی هم داریم که آن کسی است که تکم را حرکت میدهد و میرقصاند و از زبان آن صحبت میکند.
عمار احمدی افزود: بحث دوم میتولوژی یا اسطورهشناسی است. حیوانات و جانواران در طبیعت به سمبلی در زندگی انسان تبدیل میشود و به آن توتم گفته میشود. توتم بحث ریشهداری در اسطورهشناسی است و گروهی از افراد که در کنار هم زندگی میکردند توتم مشترک داشتند که شناسنامه و هویت و باور آنها محسوب میشد. در زبان ترکی هم به آنها «تامغا» یا «دامغا» گفته میشود که نمادهایی هستند که هویت یک قوم را نشان میدهند. میتوان تکم را ازاین منظر هم بررسی کرد.
وی با اشاره به ضرورت بررسی تکم در علم آنتروپولوژی یا انسانشناسی نیز بیان کرد: برخی قومها برخی حیوانات مانند گرگ، عقاب، خرس و بز را سمبل تعریف میکنند که در پرچمها، منازل، البسه دیده میشود. در آذربایجان، نماد تکم به یک فرد تعلق ندارد بلکه به عموم تعلق دارد و به دلیل زندگی عشایری این منطقه «تکه» نشانه بسیاری از اقوام است. در اردبیل، تبریز، ارومیه و قره داغ ما روستاها و مناطق بسیاری به این نام یا نامهایی برگرفته از آن داریم که گویای اهمیت و قداست آن است.
این محقق عنوان کرد: در علم باستانشناسی، هم موارد متعددی از تکم دیده میشود. روی آثار باستانی و سنگها علامت شکارچی و بز بهکرات مشاهده شده است. به طوری که در سنگهای منطقه آذربایجان اکثراً شکار بز تعریف شده است. گاهی هم در سنگنگارهها بدون اینکه شکار شود دیده میشود.
اتحاد فرهنگی، پیام تکم
احمدی با تاکید به اینکه وقتی در جغرافیایی زندگی میکنیم که تقابل و ارتباط فرهنگی بین اقوام عرب و ترک و کرد و فارس دیده میشود، افزود: به همین دلیل تکم ممکن است در مناطق دیگری هم دیده شود. حتی در اشعار هم تجربه مشابهی داریم واین تقابلات فرهنگی موجب شده پیرامون ما شعرایی باشند که به چند زبان شعر بگویند مانند مولوی یا نظامی.
وی تاکید کرد: وقتی در این منطقه نشانههای تکم هست، در سایر مناطق مانند خراسان، شیراز و اصفهان هم ممکن است دیده شود. به دلیل پراکندگی ترکها در جغرافیای ایران و سکونت قشقاییها ممکن است در سایر مناطق هم این عروسک یا رسومات مربوط به آن باشد به همین دلیل زبان غالب تکم ترکی است؛ اما ممکن است در زبان عربی و فارسی هم شعرهایی از سوی تکمچی خوانده شود. وقتی از ذوالفقار علی یا مختار ثقفی صحبت میکند از کلمات عربی استفاده میکند. وقتی از صلح صحبت میکند به زبان فارسی سخن میگوید.
بهار آمد بهار آمد خوش آمد علی با ذوالفقار آمد خوش آمد
وی افزود: اینکه این تکم به چه شکلی ساخته میشود در کتاب «تکم، فرهنگ تکم و تکمچی» آمده است. دراین کتاب مناطق جغرافیایی که این رسم اجرا میشود و همچنین نحوه ساخت این عروسک چوبی و شعرهایی که خوانده میشود و میتواند اجتماعی، طنز، عاشقانه یا پند آموز باشد، اشاره شده است.
به گفته این مردم شناس، اشعار تکم در ردیف «سایا شعرلری» هستند که شعرهای ریتمیک است که کلمات در آن شمرده میشود واین ریتم برای به خاطر سپردن راحتتر آن است.
تکم گتدی مرنده (تکم به مرند رفته است)
تاماشا دی گلنده (وقتی بازگردد تماشایی است)
احمدی با اشاره به زمان فعالیت تکمچیها گفت: در فرهنگ ترکها تمامی چهار چهارشنبه آخر سال در ماه اسفند بر اساس عناصر اربعه رسوم خاصی دارد. در چهارشنبه اول سال تکمچی کارش را آغاز میکند و اوج کارش در آخرین چهارشنبه است که چهارشنبه خاک(برخلاف تقسیمبندی رایج و رسم چهارشنبه سوری) نامیده میشود که آمدن بهار را نوید میدهد و از مردم انعام میگیرد.
وی متذکر شد: تکم به نوعی توتم است و قداست دارد و باعث شده عموماً در زندگی عشایری بزها را نکشند. بزهها امروز هم در گلهها رهبر گروه هستند از شیر و گوشت آن چندان استفاده نمیشود. قبل از اسلام تکه خوانه داشتیم. در خانقاهها و امکان مقدس، در یک گوشه تکم را میگذاردند و نذر و نیاز برای آن میدادند. احتمال آن وجود دارد که کلمه «تکیهگاه» شکل گرفته ازاین باور و این کلمه باشد که در حد فرضیه بوده و نیازمند بررسی و پژوهش است.
انتهای پیام/