از تاراج آبهای زیرزمینی تا بحرانزایی سدها
خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ حسین بوذری؛ بیش از دو دهه است که بحران آب در کشور به مسئلهای مهم تبدیل شده و تقریباً تمامی سیاستمدارانی که نامزد انتخابات مختلف میشوند، گریزی به بحران آب دارند و وعدههایی برای رفع این مشکل میدهند، اما در عمل به نتیجه محسوسی نرسیده است.
قرارگیری ایران در کمربند خشک و نیمهخشک موجب شده تا شاهد منابع آبی و نزولات جوّ بسیار کمتری در مقایسه با دو دهه باشیم، بحران آب از یک سو و رشد جمعیت و توسعه کشاورزی، شرب و صنعت و نبود مدیریت منابع آبی از سوی دیگر موجب شده ایران در وضعیت بحران آبی قرار بگیرد.
هر دولتی سرکار آمده، خیلی موفق به مدیریت صحیح آبی نشده و نکته مهمتر اینکه جزء اولویتهای دولتمردان قرار ندارد و نهادهای سیاستگذار و اجرایی هم نتوانستهاند به سیاستهای منسجم و مشخصی در درک بحران آب دست یابند.
اصلیترین چالش زیستمحیطی کشور مسئله مدیریت و بهرهبرداری از منابع آب است، متأسفانه در سطح کشور برای ساخت سد به از بین بردن قناتها روی آوردهاند؛ در حالی که قناتها بدون هزینه هستند و برای محیط زیست مشکل نداشتند و میتوانست به توسعه پایدار و بهبود عملکرد محیط زیست کمک کند.
نکته مهمتر به کاهش ۷۰ درصدی جریان تلخهرود در آذربایجانشرقی به سمت دریاچه ارومیه بازمیگردد، در حالی که این دریاچه یکی از دریاچههای بسیار مهم در حوزه توسعه پایدار حوضه آبریز است.
خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا در قالب پرونده «آب در مسیل بحران» گفتوگویی را با محمدابراهیم رمضانی رئیس مرکز تحقیقات مدیریت توسعه پایدار حوضه آبریز دریاچه ارومیه و رودخانه ارس، دانشیار گروه محیط زیست دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجانشرقی و واحد تبریز و پژوهشگر حوزه آب ترتیب داده است که بخش دوم این گفتوگو در پی میآید:( بخش نخست گفتوگو را اینجا بخوانید)
«تلخهرود» با چه معضلاتی مواجه است؟
آنا: درباره تلخهرود (رود احیاکننده دریاچه ارومیه) عنوان شده که جریان آن ۷۰ درصد کاهش پیدا کرده، این موضوع ناشی از چه عاملی است. دریاچه ارومیه یکی از دریاچههای بسیار مهم در حوزه توسعه پایدار حوزه آبریز است و متأسفانه این رودخانه دچار کاهش ۷۰ درصدی جریان آب به سمت رودخانه دریاچه ارومیه شده، تحلیل شما از این مسئله چیست؟
رمضانی: نتایج تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد، بخشی از کاهش ورود آب به تلخهرود به مقوله خشکسالی برمیگردد و در این راستا شاهد کاهش ۱۸ درصدی بودیم؛ اما عمده دلیل کاهش آب در رودخانه تلخهرود ظرفیت محدود آن است (سهم تلخهرود برای حوزه آبریز محدود است).
تعهد و ظرفیت استان آذربایجانشرقی به رودخانه تلخهرود در این زمینه نسبت به دو استان دیگر محدودتر است، به عبارت دیگر در این استان عملاً بیشترین آب دریاچه ارومیه از آذربایجانغربی تأمین میشود و این در سه استان تأثیر خود را دارد، به عبارتی دیگر آب این مجموعه (دریاچه ارومیه) از آذربایجانشرقی، غربی و بخشی از کردستان تأمین میشود.
مهمترین مسئله تلخهرود، استفاده بالا از آب در این حوزه بهواسطه تغییراتی که در این ارتباط مطرح است، بوده، یعنی نزدیک به ۴۳ درصد از آب تلخهرود از آذربایجانشرقی تأمین میشود، اما بهلحاظ تأمین منابع آب دریاچه ارومیه بیشترین سهم را آذربایجان غربی دارد.
کشاورزی یکی از دلایل اصلی ایجاد مشکل در مجموعه رودخانه ارس است، به عبارت دیگر اگر روند قابل قبولی در مجموعه استان آذربایجانشرقی و رودخانههای استانی داشته باشیم، مسلماً بازنگری اساسی در بخش کشاورزی میتواند اصلیترین مسئله باشد.
آنا: سیاست پرداخت یارانه به حاملهای انرژی پمپاژ آب کشاورزی و توسعه آبیاری تحت فشار عامل اصلی تشدید بحران در حوزههای مختلف قلمداد میشود. برای مقابله با این مسئله راهکاری دارید، به عبارت دیگر موضوع سیاست پرداخت یارانه به حاملهای انرژی پمپاژ آب کشاورزی و توسعه آبیاری منطقی است؟
رمضانی: طبیعتاً اگر کنترل و نظارت درستی از میزان برداشت آب وجود داشته باشد و آن را بهصورت آنلاین و درست ثبت کنیم، مشکل رفع خواهد شد، به عبارتی باید ببینیم از یک چاه چقدر آب برداشت میشود؟
اگر سیستمهای نظارتی و کنتورهای هوشمند روی چاههای مجاز نصب شود، سیاست پرداخت یارانهای میتواند با پرداخت واقعی ارزش آب رفع شود؛ از یک سو باید حمایت کنیم تا یارانه برای مصرف آب پرداخت شود، از سوی دیگر باید کنترل و نظارت بر مصرف آب داشته باشیم، درغیراینصورت این موضوع میتواند در تشدید بحران اثرگذار باشد؛ بنابراین راهکاری که در این ارتباط میتواند مورد توجه قرار گیرد اینکه مدیریت مناسب بهرهبرداری وجود داشته باشد.
حکمرانی آب؛ گمشده امروز کشور
آنا: مشکل پرداخت یارانه به حاملهای انرژی پمپاژ آب کشاورزی را چه میدانید؟
رمضانی: در این زمینه دو مشکل وجود دارد؛ بهطوریکه نه بهلحاظ نوع کاشت وضعیت مطلوبی داریم، نه بهلحاظ سیستم آبیاری مناسب وضعیتمان قابل دفاع است و نه کنترل و نظارت مناسبی برای بهرهبرداری وجود دارد.؛ بنابراین باید ابتدا حکمرانی آب داشته باشیم و اینگونه تعیین تکلیف شود که ارزش آب چقدر است و بهرهبردار چقدر باید هزینه پرداخت کند و قیمتگذاری مناسب با آب داشته باشد، مهمتر از آن فرهنگسازی و آموزش است تا بهرهبرداران و مردم بدانند که آب برای همه است و نباید قوانین حقابه همینگونه باقی بماند و باید ارزش واقعی آب استمرار پیدا کند و اینگونه نباشد که مردم و بهرهبرداران ندانند و هزینه آن را پرداخت نکنند.
کارکرد اصلی ما کنار مدیریت و نظارت درست و علمی در ارتباط با بهرهبرداری آب آن است باید سیاستهای کلان سطح کشور عمل کنیم که مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشنهاد کرد و مقام معظم رهبری به سه قوه ارجاع دادند و بندهای نخست سیاست کلان محیط زیست تکلیف را مشخص کرده است؛ بنابراین باید مدیریت جامع داشته باشیم، مدیریتی که از این منابع ارزشگذاری کند و استفاده ما براساس منافع و هزینههایی که دارد، بازنگری شود و در نهایت یک حکمرانی قابل قبول در ارتباط با آب داشته باشیم.
آنا: موضوع بعدی درباره تاراج منابع آب زیرزمینی است؛ چراکه آب زیرزمینی در زمان خشکسالی و کمبود بارشهای آبی یک نوع پسانداز است. تاراج منابع زیرزمینی چه تأثیری در بحران کمآبی کشور داشته است؟
رمضانی: مدیریت ناکارآمد استفاده از منابع آب از اثرات تاراج منابع آب زیرزمینی بوده است. از سویی پایین بودن میزان آب در دسترس (بیشتر در قالب مقولههای توسعه کشاورزی مطرح است)، یعنی نیاز آبی با توجه به گسترش کشاورزی و از سوی دیگر نبود سیستم کشاورزی مناسب که بتواند راندمان بالایی داشته باشد، زمینه لازم را مهیا کرده تا به سفرههای زیرزمینی مردم حمله و خسارت شدیدی به آن وارد شود.
اکنون شاهدیم که اکثر سفرههای آب زیرزمینی کاهش پیدا کرده و در شهرستانها براساس گزارشهای دریافتی عملاً افت میزان آب سفرههای آب زیرزمینی زیاد است و براساس تحقیقاتی که در قالب رساله دانشجویان دکتری با راهنمایی استادان متخصص صورت گرفته، افزایش غلظت آلودگی بهواسطه کم شدن کمیت آب و میزان آب در سفرههای زیرزمینی منجر به آلودگی منابع آب زیرزمینی بهعنوان یکی از عوامل مهم شده است.
مهمتر از همه شاهدیم سال به سال برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی بیشتر شده و برداشت زیاد بهدلیل عدم کنترل لازم، عدم توجه بهرهبرداران و استفادهکنندگان در بخش کشاورزی عامل اصلی تشدید افت و پایین آمدن سطح آبهای زیرزمینی درتمام شهرها و سفرههای آب زیرزمینی شده است.
ذخیرهسازی ۵۰ درصد آب سدها عامل بحران است
آنا: متأسفانه در سطح کشور ساخت سد منجر به نابودی قناتها شده است! در حالی که قنات بدون هزینه بوده و برای محیط زیست مشکل نداشت و میتوانست محیط زیست را آب بدهد و به توسعه پایدار کمک کند. در قوانین دنیا مشخص است که هر کجا سدی زده میشود باید آب و ظرفیت آن وجود داشته باشد و براساس قوانین حداکثر ۵۰ درصد آب آن ظرفیت را در سدها حفظ کنیم و بقیه را در محیط زیست رها کنیم، بحث مقابله با قناتها چقدر توانسته در بحران آب تأثیر منفی داشته باشد؟
رمضانی: اینکه در سؤالتان گفتید ۵۰ درصد آب جاری و تجدیدپذیر را ذخیره کنیم، این خود عامل بحران خواهد بود؛ بنابراین حداکثر ۴۰ درصد و حداقل ۲۰ درصد آب باید در سدها حفظ شوند؛ بنابراین اکنون در سدها ۵۰ درصد و بیشتر از آن مورد بهرهبرداری قرار میگیرد که ریشه مشکلات است، سدسازی، بیتوجهی به گسترش، احیا و مرمت قنات موجب شده، وضعیت قنات در بیشتر مناطق حالت بحرانی پیدا کند.
قناتهای گذشته بهواسطه کارکردهای توسعه مختلف و راهسازی، جایگاه و کارکرد خود را در بیشتر مناطق از دست دادهاند، یعنی قنات در کشور محدود شده است.
سدهایی که در قالب سفرههای آب زیرزمینی مطرح شده است، اکنون در محافل علمی بیشتر مورد بحث قرار دارد و اگر رویکرد ما در بحث حکمرانی آب، روند قابل دفاع و قابل قبولی بهلحاظ مدیریت منابع آب باشد باید به جای توسعه سد یا استفاده از آب جاری بیشتر در قالب شبکههای آبیاری بارانی، سایر روشهای آبیاری رایج را دنبال کنیم؛ چراکه در سیستم قنات ماهانه تبخیر آب صورت میگیرد، بنابراین باید راندمان آبی که به سر مزارع میرسد، بهبود پیدا کند.
البته بازنگریهایی که میتواند راندمان کار را بالا ببرد، در مناطق خشک و نیمهخشک بهرهبرداری از قنات و مرمت قناتها میتواند یکی از رویکردهای قابل دفاع کنار سایر مقولهها (حکمرانی آب، کنترل و نظارت آب، ورود قوه قهریه در مقابل کسانی که استفاده نامناسب از آب دارند، آب را آلوده میکنند و مشکلات ناشی از مسائل سلامتیاب) باشد.
باید درراستای بهرهگیری از روشهای سنتی ارتقا و بهروزرسانی شده روند مناسبی را در شرایط موجود معرفی کنیم و وضعیت موجود و پیشرفت این بحران محدودیت منابع آب را مدیریت کنیم تا بیش از این دارای مسائل اجتماعی و اقتصادی در مناطق مختلف کشور نباشیم.
انتهای پیام/