مشارکت محلی شهروندان از مفهومی انتزاعی تا مدلی کارکردی
گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ طی بازخوانی تجربه مدیریت شهری در ایران بدون تردید به این تجربه ناخوشایند بر میخوریم که فاصله زیاد تصمیم سازی مدیران شهری با نیازهای حقیقی شهروندان -که از عوارض اداره شهر بدون مشارکت فعال شهروندان است- ایجاد زمینههای نارضایتی و کاهش کیفیت زندگی شهروندی، با دامن زدن به توسعه نامتوازن موجب هدر رفتن سرمایهها و بر جای ماندن مشکلات شده است.
* پروژههای مشارکت شهری
در الگوهای جدید برنامهریزی و مدیریت شهری جهانی، اجرای پروژههای مشارکت شهری جایگاه خاصی یافته است. پروژه توسعه شهری یک فعالیت جمعی مبتنی بر «نقش مشارکت شهروندی با الگوهای متفاوت مشارکت افراد، خانوادهها، گروهها، سازمانها، نهادها و بخشهای خصوصی و عمومی است». اصطلاح تخصصی توسعه پایین به بالا، نیز ناظر به نقش مشارکتی مردم (افراد، گروهها، سازمانها) است و این نقش در فرایند توسعه از جمله توسعه شهری واقعیتی انکار ناپذیر است.
طبق تجربیات جهانی از دهه ۱۹۸۰ میلادی به بعد در برنامههای توسعهی شهری توجه فزایندهای به رویکرد مشارکت صورت گرفته است. اهمیت یافتن نقش مردم در جوامع و تقویت نظامهای مردم سالار، درس گرفتن از روندهای توسعه در دهههای گذشته وتطابق نداشتن برنامههای مدیریت شهری با نیازها و خواستههای مردم و نیز تغییر پارادایم فرآیند محوری به جای محصول محوری همراه با پیچیدگی فزاینده زندگی شهری، نداشتن توان مالی دولتها و تضعیف منافع شهروندان جزء مواردی است که ضرورت بیشتر حرکت به سمت مشارکت محلی را نشان میدهد.
امروزه در جوامع پیشرفته، مشارکت مردم در برنامههای شهری نهادینه شده و حقوق و تکالیف مدیران شهری و شهروندان مشخص شده است و مشارکت ازطراحی برنامهها و الگوهای علمی اجرایی تا ارائه، تأیید و تصویب، اجرا و نظارت ادامه دارد.
در تهران- به عنوان آینه تمام نمای ایدههای مختلف مدیریت شهری- تهدید کمبود منابع مالی و شرایط کشور، سرانجام سیاستگذاران شهری را از تعریف ابرپروژههایی با کاربری فرامنطقهای به تدوین پروژههای احداثی با دو الزام اجرا بر مبنای درخواست شورایاریها و محوریت محلات سوق داد؛ که میتوان آن را نقطه تغییر چرخش مدیریت شهری تهران از توسعه سخت افزاری- کلان به توسعه نرمافزاری- محلهای قلمداد کرد.
این رویکرد با توجه به احصای معضلات موجود توسط پارلمانهای محلهای (شورایاریها) و مشارکت شهروندی در تمام مراحل (نیازسنجی، تصویب و اجرا) میتواند نقش موثری در بازسازی اعتماد شهروندان ایفا کند.
* باورپذیری عمومی
گرچه نباید فراموش کرد فاکتورهای اعتماد ساز دیگری نیز نقش کلیدی در این پروسه ایفا میکنند که شاید مهمترین آنها باورپذیری عمومی نسبت به این رویکرد مشارکتی در اجرای پروژهها، کیفیت اجرای آنها و نهایت کارکرد آنها در محیط شهری است.
از آنجایی که اجرای پروژههای با مقیاس محلهای نیاز کمتری به بودجههای کلان دارد میتوان با هزینههای کمتر بهره وری بالاتری را تجربه نمود که البته راهبری مدیریتی این پروژهها هوشمندی خاصی را در خصوص بهره مندی از این موقعیتها در مسیر تولید ارزش افزوده طلب میکند.
بنابر توضیحات پیش گفته باید روند تعریف پروژههای شهری با گفتمان مشارکت شهروندی هماهنگ شود. زیرا پیام روشنی که بی توجهی به این ضرورت انکار ناپذیر- مشارکت شهروندان در اداره شهر- به شهروندان مخابره میکند، میتواند تصویری تصنعی از مشارکت مردمی بیافریند که مدیریت شهری به راحتی از تاثیرات منفی آن رهایی نیابد.
همانطور که در مدلهای مدیریت شهری مدرن اقتصاد شهری متوازن و پویا بدون در نظر داشتن تمام لایههای جامعه شهروندی محقق نخواهد شد، نمیشود مشارکت اجتماعی، اقتصادی و ... شهروندان را بدون تغییر گفتمان مشارکت آنها از امری انتزاعی به مدلی مفهومی و عملکردی تحقق بخشید.
انتهای پیام/