صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۱۵ - ۲۳ بهمن ۱۴۰۲
ذاکر صالحی:

دانشگاه‌ها باید محافظه کاری آکادمیک را کنار بگذارند/ علوم اجتماعی می‌تواند آرمان جدیدی برای توسعه و پیشرفت خلق کند

استاد مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی گفت: علوم اجتماعی می‌تواند آرمان جدیدی برای توسعه و پیشرفت خلق کند و از پیوند علوم اجتماعی با زمینه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را ممکن سازد.
کد خبر : 896172

به گزارش خبرنگار گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، غلام‌رضا ذاکرصالحی (استاد مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی) در همایش «مسئولیت اجتماعی علم و نقش انجمن‌های علمی» مقاله‌ای ارائه کرده است با عنوان «نقدی بر مسئولیت اجتماعی علم و دانشگاه» که چند هفته پیش در ایام برگزاری همایش چکیده‌ای از آن در همین گروه پژوهش خبرگزاری آنا منتشر شد.

به واسطه اهمیت موضوع در این گزارش تلاش خواهیم کرد مروری داشته باشیم بر متن کامل‌تری از این مقاله که توسط خود ذاکر صالحی به صورت سخنرانی ارائه شده است.

ذاکر صالحی با اشاره به این موضوع که علم تا قبل انقلاب صنعتی یک ماهیت راز آلود داشت، گفت: نتیجه این رازآلود بودن علم شکل گیری نوعی الیگارشی علمی بوده است،  کم کم از قرن ۱۳ تا اوایل قرن ۱۹ میلادی بیشتر دانشگاه‌های مغرب زمین تلاش کردند که طیف وسیع تری را مخاطب خودشان قرار دهند که در نهایت این فضا باز شد. در دانشگاه‌های کلیسایی آن دوره و بعد از آن در دانشگاه برلین از ۱۸۱۰ به بعد که یک مقداری از کلیسا فاصله گرفتند و کمی جمعیت بیشتری توانستند وارد نهاد علم شوند، اما هنوز هم دانشگاه در انحصار طبقات بالا بود؛ با تاسیس دانشگاه برلین در ۱۸۱۰ و خروج نهاد علم از سیطره کلیسا این شعاع خدمت کمی وسیع‌تر شد و از انحصار طبقات بالا تا حدودی بیرون آمد.

* آموزش یک کالای عمومی و در دسترس همه است

وی افزود: اکنون با گسترش دانشگاه‌های مدرن و توده‌ای شدن آموزش عالی، آموزش یک کالای عمومی و در اختیار همه است؛ علم جدید خصلتی انعکاسی و توزیع یافته دارد، اصلی‌ترین نهاد علم یعنی دانشگاه هم یک سرمایه‌ دانشی است که به نحو سیستماتیکی برایش فراهم آمده است که معتبر و موثق است. این سرمایه منحصر به فرد باعث می‌شود که ایده‌ ایفای مسئولیت اجتماعی برای این نهاد موجه بشود، اگر این سرمایه ویژه را نداشت  شاید توجیحی نداشت که بخواهد این سرمایه را به حرکت بی‌اندازد.

از نظر این استاد دانشگاه نهاد علم که از طریق پژوهش این سرمایه را به بلوغ رسانده تلاش می‌کند که از طریق آموزش آنرا به جریان انداخته و به مردم و طالبان علم انتقال دهد، یعنی وظیفه اصلی دانشگاه پژوهش است، اما آموزش یعنی ایفای مسئولیت اجتماعی و انتقال دانش به دیگران؛ در صورتی که این آموزش با کیفیت و در دسترس باشد این کارکرد را تا حد زیادی می‌تواند ایفا کند یعنی آموزش خوبی را درحقیقت در اختیار مردم بگذارد و فراموش نکنیم که هر خانواده فرهیخته‌ترین عضو خودرا به دانشگاه می‌فرستد و استادان هر روز با فشرده‌ای از جوانان کشور گفتگو می‌کنند.

وی افزود: عصاره‌ای از هر خانواده می‌آید بر سر کلاس ما و صبح به  صبح ما با این جامعه‌ جوان فرهیخته سروکار داریم.

ذاکر صالحی با اشاره به رابطه استاد و دانشجو در بحث مسئولیت اجتماعی دانشگاه، گفت: استادان دانشگاه هر روز با فشرده‌ای از بهترین جوانان کشور گفتگو می‌کنند و بهترین میراث فرهنگی  را به نسل جدید منتقل می‌کنند، آنها را  با جدید‌ترین دستاورد‌های تخصصی جهان آشنا می‌کنند و سنت‌ها و شیوه‌های رایح را نقد می‌کنند آسیب‌ها را بحث می‌کنند و شیوه‌های بهینه را معرفی می‌کند که این مهمترین جلوه از ایفای مسعولیت اجتماعی است؛ ایده‌ ایفای مسئولیت اجتماعی یک اختراع جدید نیست، دانشگاه‌های پاریس و بولونیا در ابتدای قرن ۱۳ و جندی شاپور در ۱۷۵۵ سال پیش هم با جامعه محلی خودشان ارتباط داشتند، زیرا جندی شاپور هم بیمارستان بود و هم درمان می‌کرد و پژوهش و آموزش نیز می‌داد.

* مسئولیت اجتماعی علم 

ذاکر صالحی سپس با معرفی دو کتاب اصلی و تاثیرگذار در میدان مسئولیت اجتماعی علم در کشور گفت: ۲ کتاب هستند که باعث شدند که فضای بحث مسئولیت اجتماعی دانشگاه  در ایران بیشتر مطرح شود که یکی از آنها مربوط به هارولد شاپیرو نویسنده‌ کتاب {آموزش عالی و جامعه} است که ایشان در مقدمه‌ این کتاب توضیح می‌دهد که منظورشان از بحث مسئولیت اجتماعی دانشگاه، دانشگاه‌های پژوهشی امریکا در دهه ۸۰ یا ۹۰ است.

ورک بوک و همکارانشان در کتاب مسئولیت‌های دانشگاه  یک تذکر مشابهی را می‌دهد که ما به این نقد توجه نکردیم، اما هنگامی که این مقدمات پس از ۴ دهه در اختیار مخاطب فارسی زبان قرار می‌گیرد به یک نسخه و تجویز عام تبدیل می‌شود. این نویسندگان مسئولیت دانشگاه برج آجی ۱۹۸۹(دانشگاهی که بی‌ارتباط با جامعه است) را به صورت امری جدا افتاده از آموزش نخواسته‌اند.

این استاد مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی ادامه داد: تقویت عنصر تعلیم و تربیت چیزی جز تقویت زیرساخت مسئولیت اجتماعی نیست، پوپولیستی کردن مسئولیت اجتماعی نهاد علم خدمتی به این نهاد نیست، نه از نوع ایزویی کردنش و نه از نوع استاندارد کردن آن و نه از نوع تبلیغاتی آن. خب این ۲ آسیب را داریم پس که یکی ایزویی کردن و یکی تبلیغاتی کردن و پوپولیستی شدن این قضیه، این موارد غالبا خدمت به رقبای دانشگاه است؛ دانشگاه‌های ایرانی نهالی نو پاست که ۸۹ سال قدمت دارد و هنوز در برخی رشته‌ها به جریان قوی علم نپیوسته است. بار کردن نقش‌های متعدد و متعارض بر این نهاد شلیک کردن ناخواسته به سوی اتاق شیشه‌ای دانشگاه و تیر خلاص بر پیکره نحیف آن است.

* باید نهاد علم را در در ماموریت اصلی‌اش یعنی پژوهش و آموزش، تقویت کنیم

وی افزود: درست نیست اینکه شما از دانشگاه همه چیز بخواهید؛ ارتباط با جامعه، فناوری، آموزش خوب و... که همه چیز را بار کنید بر جایی که نه بودجه‌اش را دارد نه  امکان و توان، باید نهاد علم را در در ماموریت اصلی‌اش یعنی پژوهش و آموزش، تقویت کنیم؛ دانشگاه معتبر و قوی با دانش موثق نیاز داریم تا جامعه بتواند به آن تکیه کند، یادمان نرفته است در ایام بحرانی پاندومی کووید ۱۹ مردم از دانشگاهیان می‌پرسیدند بالاخره واکسن تزریق کنیم یا خیر.

ذاکر صالحی با اشاره به این موضوع که جامعه به شرکت‌های دانش بنیان و دارو سازان اعتماد نداشتند و می‌خواستد بر دیوار محکم تری تکیه کنند، گفت: فراموش نکنیم مجهز کردن جوانان به تفکر علمی، قدرت رهبری و تلفیق کنندگی جریانات دانش کنشی حاشیه‌ای نیست؛ بلکه اثرات رادیکالی بر تحولات اجتماعی دارد، کارکرد‌های پنهان آموزش از کارکرد‌های آشکار آن قوی‌تر است که در مورد انجمن‌های علمی نیز همینطور است.

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به پروژه فکری خود گفت: پروژه بنده این هست که زیر ساخت‌های مسئولیت‌های اجتماعی را توانمند کنیم، زیرساخت‌های مفهومی و بر ساختن ایده دانشگاه را انجام دهیم و بعد به سمت نرمالیزاسیون یعنی یک دانشگاه معمولی که حداقل فاکتور‌های جهانی که یک دانشگاه باید داشته باشد را دارا باشد؛ و بعد برویم به سمت فرم آموزشی و برنامه‌ اصلاحات آموزشی و بعدا بتوانیم ۱۰ تا دانشگاه خوب داشته باشیم، بعد این ۱۰ تا دانشگاه خوب وقتی که حرکت کردند می‌توانند نقش آفرینی واقعی داشته باشند نه از نوع  تبلیغاتی  یا از نوع ناقص آن. بنابراین آنچه که علوم اجتماعی می‌تواند کمک کند پیش‌بینی و رصد تحولات و کنترل اجتماعی و انتظامات اجتماعی و کمک به رفع آسیب‌های اجتماعی و...است.

* دانشگاه‌ها باید محافظه کاری آکادمیک را کنار بگذارند

به زعم ذاکر صالحی لازمه تحقق این کارکرد‌ها فهم علوم انسانی مدرن است وگرنه حرکت علوم مدرن در یک جامعه سنتی که خواهان تحول مدرن نباشد مثل حمل کردن بار شیشه است که با پرتاب چند عدد خرده سنگ فرو می‌ریزد.

در ادامه ذاکر صالحی افزود: پالایش و هماهنگ سازی این علوم با نیاز‌های جامعه ایران نیازمند یک نقشه راه است در غیر این صورت غیر از سردرگمی در سیر مشکلات جامعه نتیجه‌ای به دست نمی‌آید، این دستور کار باید با مشارکت همه‌ ذی‌نفعان، اصحاب علوم انسانی، کارفرما، خانواده و رسانه و... تهیه شود و همینطور دانشگاه‌ها نیز باید محافظه کاری آکادمیک را کنار بگذارند این ورود به مسائل اجتماعی به معنای زیر پا نهادن سنت‌ها‌ی علم و عبور از هنجار‌های شناخته‌ شده‌ علمی نیست برای اینکه علوم اجتماعی دچار فروبستگی نشود باید مستمراً به دامان خودش یعنی جامعه برگردد و ایده و انرژی بگیرد و برای پیدا کردن راه حل از مردم کمک بخواهد و گاهی هم برای شناخت آسیب‌ها از افقی بالاتر از پدیده اجتماعی فاصله بگیرد مانند این خلبان‌ها که وقتی می‌خواهند باند را پیدا کنند نزدیک و دور می‌شوند یا چرخی می‌زنند؛ عالم باید برای مشاهده مستقیم نیز باید به جامعه نزدیک شود ولی نباید ادغام شود در جامعه، دوباره باید فاصله بگیره به خاطر اینکه کل پازل را به صورت تمام مشاهده کند.

* علوم اجتماعی می‌تواند آرمان جدیدی برای توسعه و پیشرفت خلق کند

از نظر این پژوهشگر این فاصله گرفتن به معنای ادغام نشدن در پدیده است؛ پویش مستمر با جامعه عمل محصور را به عمل بالنده و زاینده تبدیل می‌کند، علوم اجتماعی می‌تواند آرمان جدیدی برای توسعه و پیشرفت خلق کند و از پیوند علوم اجتماعی با زمینه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را ممکن سازد. پیدا کردن یک مدل یکسان و فراگیر از توسعه هم برای همه ناممکن است پس علوم اجتماعی و جامعه باید به صورت هم تحولی به بالا بیایند تا تحول هر یک به تحول دیگر منجر شود و این یک دیدگاه اِکو سیستمی است. در این فرایند علوم انسانی باید شکوفا شود یعنی به جای اینکه بومی شود بگوییم شکوفا شود.

علوم انسانی چه خواهان تعامل یا تغییر جامعه باشد و چه از آن طرف جامعه و گروه‌های اجتماعی تلاش کنند که ارزش‌های خودشان را وارد فرایند تکمیل علوم کنند؛ این یک فرایندی شکل می‌گیرد که نیرو‌های مقاوم تغییر هم در مقابلش مقاومت می‌کنند که برای شکستن آنها نیز باید برنامه مجزایی داشته باشیم.

از نظر این استاد دانشگاه علوم اجتماعی و اصحاب و حاملان آن باید آنقدر روی گشاده داشته باشند تا همه گروه‌های اجتماعی با تنوع منافع نیاز‌های خود را در آیینه‌ این دانش‌ها ومهارت‌ها ببینند و احساس کنند که در فرایند تعامل حذف و نابود نمی‌شوند، بلکه محتمل است بر اساس اقتضاعات دنیای مدرن کارکرد یا شکل و ساختار خودشان را نوسازی کنند و در این مسیر از مشاوره سودمند دانش انسانی اجتماعی و... می‌توانند بهره‌مند شوند.

* رابطه بین علوم انسانی و جامعه نیازمند انجام پژوهش‌های کاربردی است

ذاکر صالحی در ادامه گفت: جامعه باید حوزه‌ علوم انسانی را فهم کند و در کوران حوادث تغییر به آن پناه ببرد اینجاست که یک روح جمعی شکل می‌گیرد و ماهم باید بدانیم که نباید اِبایی از این داشته باشیم که نیاز‌های سرازیر شده از عموم جامعه را وارد برنامه‌های درسی خود کنیم و دانشگاه حامی جامعه اینگونه باید منعطف و مسئولانه عمل کند، بهترین کار برای ایجاد رابطه بین علوم انسانی و جامعه انجام پژوهش‌های کاربردی در حجم زیاد و مستمر است؛ این راهبرد می‌تواند یک انباشت هدفمند از مسائل راه حل‌ها فراهم کند و به صورت تکوینی به تدریج این تعامل شکل می‌گیرد، حتی اگر یک سند هم برای علوم اجتماعی تصویب نشود، علوم اجتماعی بیش از آن که نیاز به سند داشته باشد نیاز به همین مسئله راه حل‌ها دارد.

از نظر ذاکر صالحی موفقیت یا ناکامی علوم اجتماعی در تعامل با جامعه به موفقیت سایر حوزه‌های علوم مثل پزشکی وفنی و... وابسته است. در کل هیچ کشوری نیست که فقط در یک رشته پیشتاز باشد معمولا در حوزه‌های متعددی اکوسیستم غنی می‌شود و باهم رشد می‌کنند. نه علوم اجتماعی و نه دانشگاه یک گاو شیرده نیست یک اُرگانیزم زنده است و دایره رهبری دارد. جامعه نیز باید متقابلا اهداف‌ها و هنجار‌های بنیادین دانشگاه را به رسمیت بشناسد و احترام قائل شود، زیرا قرار نیست درانجام خدمت رسانی چوب حراج  به دارایی‌ها و سرمایه فرهنگی دانشگاه بزنیم و آنرا مثل یک سازمان خدمت رسان همانند اداره‌ آب و برق سطحش را پایین بیاوریم. جامعه هم باید کوشش‌مند بر دانشگاه تاثیر بگذارد همانطور که شاپیرو می‌گوید، دانشگاه مثل یک خادم مسئول برای جامعه است.

* مردم به علوم اجتماعی اعتماد دارند 

از نظر این استاد مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، مردم به علوم اجتماعی اعتماد دارند ولی این یک سرمایه اجتماعی است که باید به سرمایه‌های دیگر نیز تبدیل شود این سرمایه باید به حرکت در بیاید و تبدیل شود به عقلانیت فرهنگی و...وارد تعامل شود تا بتواند کاری را پیش ببرد. معضل مهم ما شناخت دقیق منافع ملی است که هنوز الگویی نداریم که بالاخره منافع ملی را به چه شکل باید پیدا یا کشف کنیم.

 ذاکر صالحی درنهایت با اشاره به این موضوع که علوم انسانی از طریق ۳ نقش و کارکرد سنتی خودش یعنی آموزش و پژوهش‌های کاربردی و خدمات اجتماعی می‌توانند به جامعه خدمت کنند، نیاز به مد‌ها و دستپاچگی و.. نداریم منوط به اینکه مستمراً ما بتوانیم شُرکای جدیدی را جذب کنیم و حوزه ذی‌نفعان خودمان را گسترش دهیم تا بتوانیم تعهدات متقابلی بین بخش خصوصی، خانواده‌ها، رسانه‌ها، شهرداری و...ایجاد کنیم.

پایان بخش سخنرانی ذاکر صالحی مبتنی بر این موضوع بود که اگر کانون‌های علمی علوم اجتماعی قوی ظاهر بشوند ونقش رهبری خودشان را حفظ کنند این مشارکت‌ها هیچ آسیبی به آزادی علمی و استقلال دانشگاهی وارد نخواهد کرد بلکه باعث کشف نظام‌مند راه حل‌ها و در نتیجه رشد علوم اجتماعی می‌شود. در مورد تدریس آموزش هم فراموش نکنیم که آن جوانی که در کلاس درس ما حاضر می‌شود یک ساعت بعد در کانون یک خانواده است و این رابط ما با یک یا چند خانواده است و در مورد پژوهش هم در انتخاب موضوع باید دقت بشود تا بتواند مشکلی از جامعه را حل کند، خدمات اجتماعی ما هم که چشمه‌ جوشانی است با تنوع ابتکارات مراکز علمی و... می‌توانند به جامعه پل بزنند و یک فضایی یادگیری جمعی ایجاد کنند.

         

انتهای پیام/

ارسال نظر