صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۵۵ - ۰۸ خرداد ۱۳۹۵

بقایی‌ماکان: تداخل زبان‌ها در یکدیگر، یک امر طبیعی است/ کارکرد بسیاری از کلمات عربی، در فارسی تغییر کرده‌اند

محمدبقایی ماکان معتقد است: «وجود زبان پاک، مثل نژاد پاک،‌ ناممکن است و آنچه زبان را پویا و توانمند می‌سازد، مفردات آن زبان نیست، بلکه حاصل ترکیبی است که در قالب‌های ادبی به صورتی زیبا عرضه می‌شود.»
کد خبر : 89094

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، بسیاری از زبان‌شناسان و کارشناسان فرهنگی بر این عقیده‌اند که مسأله پاس‌ داشتن و حراست از زبان فارسی، به عنوان یک میراث ارزشمند فرهنگی که خواه‌‌ناخواه تاثیر فراوانی بر اندیشه، تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین داشته‌ و دارد، مسأله‌ای به شدت ضروری و حیاتی است، آنچنانکه بی‌توجهی به این حوزه و وارد شدن لطمات و آسیب‌های زبانی، می‌تواند عواقب سخت و غیرقابل اصلاحی را به همراه داشته باشد.


البته در تشدید چنین واکنش‌هایی که گاهی به نظر بیش از اندازه اغراق‌آور و نپذیرفتنی به نظر می‌آید، انتقادهایی که در بین خاص و عام به شیوه عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تعیین معادل‌های فارسی برای کلمات خارجی وجود دارد، بی‌تاثیر نیست. منتقدان معتقدند اولا معادل‌های این نهاد، خیلی دیر (بعد از مصطلح شدن کلمات خارجی در زبان مردم) تصویب می‌شوند و ثانیا، معادل‌های کاربردی نیستند.


عده‌ای اصرار دارند به جای «سلام» از «درود» استفاده کنند و ... تا چه حد باید از کارکرد کلمات عربی در زبان فارسی نگران بود؟

اما از طرف دیگر، عده‌ای بر این باور‌ند که آمیزش و تداخل زبانی، به دلیل ماهیت پویای زبان و نسبت‌اش با واقعیت زندگی در جوامع مختلف، تا حدودی طبیعی است و به شرطِ صیانت از زبان فارسی، چندان نباید نگران آن بود.


در ادامه نگرانی‌ها و انتقاداتی که در این حوزه وجود دارد، برخی از جریان‌ها (گاه به تأسی از برخی چهره‌ها) سعی بر آن دارند که زبان فارسی را با حفظ اصالت‌های زبانی و کلامی، به کار بگیرند و در این راستا، سعی می‌کنند برخی کلمات غیر فارسی را با معادلات فارسی، جایگزین کنند؛ از جمله کلمات عربی که اهتمام در معادل‌سازی آن‌ها، جایگاه ویژه‌ای در این جریان‌های اجتماعی داشته است. مثلا عده‌ای که اصرار دارند به جای «سلام» از «درود» استفاده کنند و ...


با توجه به وقایع تاریخی که با ورود و حکومت خلفای عرب در دوره‌هایی از تاریخ در ایران همراه بوده و موجب افزایش کارکرد زبان عربی در کشورمان ایران (بیشتر در کتابت) شده است؛ و همچنین وابستگی‌های مذهبی مردم ایران به اسلام و متون اسلامی، سوال این است که تا چه حد باید از کارکرد کلمات عربی در زبان فارسی نگران بود؟ و اینکه چرا و چه‌قدر باید به فکر به کارگیری معادل‌های فارسی برای کلمات عربی باشیم.


در بررسی این سوالات، نظر محمد بقایی‌ماکان –نویسنده، مترجم، پژوهشگر و فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادب فارسی- را جویا شدیم. وی معتقد است: «بسیاری از کلمات عربی در زبان فارسی معادل دارند که می‌توان‌ آن‌ها را به کار برد، ولی اکثر این واژه‌ها به صورت اصطلاح درآمده و دیگر معنای اصلی یا عربی خود را از دست داده‌اند که حتی عرب زبان‌ها هم آن را درنمی‌یابند.»


جمال‌زاده می‌گفت «سید» کلمه‌ای عربی است ولی «سید محمدعلی جمال‌زاده» فارسی است

این پژوهشگر پیشکسوت در حوزه فرهنگ و ادبیات، ادامه داد: «از مرحوم محمدعلی جمالزاده نقل می‌کنند که گفت کلمات اصلی اکثر مثل‌های فارسی، ظاهرا عربی است ولی هیچ عرب‌زبانی به معنای آن پی نمی‌برد، مثل «کاشف به عمل آمد» که در فارسی معادل معلوم شدن و آشکار شدن به کار می‌رود، یا وقتی می‌خواهند بگویند اتومبیلی از کار افتاده است، می‌گویند «ماشین مش ممدلی» که همه کلمات آن خارجی است،‌ ولی آن را فقط فارسی زبان‌ها می‌فهمند. جمال‌زاده می‌گفت «سید» کلمه‌ای عربی است ولی «سید محمدعلی جمال‌زاده» فارسی است.»


بقایی‌ماکان در پاسخ به این سوال که تداخل زبان‌ها تا چه حد پذیرفته یا تا چه حد نگران‌کننده است، اظهار داشت: «به نظرم آنچه باید تغییر کند، ذهنیت ماست و این که بدانیم و بپذیریم که تداخل زبان‌ها در یک‌دیگر، امری طبیعی است. در شاهنامه هشتصد واژه تازی وجود دارد و در تازی، دو هزار کلمه فارسی که به صورت فرهنگ تدوین شده.»


‌وی افزود: «محوری‌ترین کلمات و اصطلاحات اسلامی به فارسی است، مانند دین، محراب و مسجد. به علاوه باید توجه داشت که غالب این کلمات، به صورت واژه‌های دخیل به کاربرده می‌شوند. یعنی فقط پوسته و ظاهر آن‌ها عربی است ولی مغز و باطن‌شان فارسی است. چنان نیستند که عرب زبان‌ها به کار می‌برند. ریشه کلمه «مجید» هم که مجد است و مجد مستعرب «مزدا» است به معناى بزرگ. اهورا مزدا یعنى «هستى بخش داناى بزرگ» یا به فرموده فردوسى: خداوند جان و خرد.»


برخی از اصطلاحات قرآنی در زبان فارسی به معنایی متفاوت به کار می‌رود، مثل ترکیب «کن فیکون» که به معنای به وجود آمدن است اما در فارسی به معنای از میان رفتن است

این اقبال‌پژوه شناخته شده در ادامه به تغییر کارکرد برخی کلمات عربی در زبان فارسی اشاره کرد و گفت: «برخی از اصطلاحات و ترکیبات و مفردات قرآنی در زبان فارسی به معنایی متفاوت به کار می‌رود. ترکیب «کن فیکون» اصلا به معنای شدن و به وجود آمدن و آفریده شدن است، حال آن که در فارسی به معنای از میان رفتن و چیزی یا اساس کاری را در هم ریختن است. کلمه «سفینه» در عربی به معنای کشتی است، حال آنکه در فارسی به معنای جُنگ یا دفتر شعر هم به کار می‌رود.»


وی افزود: «اصطلاح «صمٌ بکم» که چندبار در قرآن آمده، به معنای «کرها و گنگ‌ها» است ولی در فارسی نه تنها به صورت مفرد استعمال می‌شود بلکه به معنای «خاموش نشستن و دانستن و نگفتن» به کار می‌رود. ترکیب «لاابالی» در عربی یعنی باک ندارم، ولی در فارسی به معنای بی‌بند و بار، بی‌مبالات، سهل‌انگار و بی‌قید به کار می‌رود.»


بقایی‌ماکان گفت: «دیگر مثال بارز، کلمه «ابداً» است که آن هم در قرآن بارها به کار برده شده و در اصل به معنای «همیشه» و «دایم» است، حال آنکه در فارسی خلاف مفهوم اصلی و معادل «به‌هیچ وجه» یا «غیرقابل استمرار» مصرف می‌شود. واژه «لابد» در عربی به معنای ناچار یا به‌ناچار است، حال آنکه در فارسی به معنای شاید و احتمالا کاربرد دارد و معمولا دربرابر کلماتی مانند حتما و قطعا استعمال می‌شود. کلمه «علاف» در عربی یعنی علوفه فروش، ولی در فارسی به معنای شخص بی‌کار و بی‌هدف است. چنین است کلمه صحنه در عربی به معنای بشقاب است.»


این نویسنده و مترجم در پاسخ به این سوال که پویایی در زبان، چه معنایی دارد، توضیح داد: «وجود زبان پاک، مثل نژاد پاک،‌ ناممکن است و آنچه زبان را پویا و توانمند می‌سازد، مفردات آن زبان نیست، بلکه حاصل ترکیبی است که در قالب‌های ادبی به صورتی زیبا عرضه می‌شود که هرچه این زیبایی بیشتر شود، بر توانایی زبان می‌افزاید.»


وی خاطر نشان کرد: «شاید بیشتر این کلمات به اصطلاح عربی را در زبان سعدی و آثار او ببینیم، ‌ولی فارسی با سعدی شناخته می‌شود و او را به حق خداوندگار ملک سخن فارسی می‌دانند.»


انتهای پیام/

ارسال نظر