صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

۴ اصل عملیاتی برای تربیت فرزند از نگاه امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره) تنها به دوست داشتن و حتی به‎ ‎‏رفتار‌های محبت‌آمیز با فرزندان اکتفا نمی‌کردند، بلکه این دوستی را به طرف اعلام‏‎ ‎‏می‌کردند که شما را دوست دارم.
کد خبر : 888843

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ترنم کاظم زاده پژوهشگر علوم تربیتی ـ امام، نهاد خانواده را از مهم‌ترین جایگاه‌های زمینه‌ساز شکوفایی استعداد‌ها می‌دانند. ‏‎ ‎‏ایشان فضای خانه را آکنده از محبت، عاطفه، عشق و معنویت می‌کردند تا فرزندان ‏‎ ‎‏بتوانند در این فضای سالم و خالی از آلودگی به رشد و تعالی دست یابند. یکی از ‏‎ ‎‏راهکار‌های عملی امام برای تقویت این روند، تکریم و احترام به فرزندان و افکار و ‎‏خواسته‌های آن‌ها بود، به طوری که در بازی‌های کودکانه آن‌ها شرکت می‌کردند. ‏‎

امام خمینی (ره) با پیروی از منبع وحی و الگوگیری از زندگی اهل بیت (ع) توانسته اند ‏‎ ‎‏برنامه‌های جامع و کاملی برای فرزندان خویش ترسیم کنند و آن را در رفتار خود با ‏‎ ‎‏فرزندان عملی سازند. آنچه برای ما در این قسمت مهم است، سیره عملی امام در ‎ ‎‏برخورد با فرزندان است. ‏

‏‏۱. شناخت و درک فرزند‏

‏‏یکی از مسائل بسیار مهم و حیاتی در مواجهه با فرزند، شناخت و درک آن است. پس ‏‎ ‎‏از شناخت این عضو جدید و تازه از راه رسیده، می‌توان درباره آینده او تصمیمات ‏‎ ‎‏بهتری اتخاذ نمود. ‏تضاد اندیشه و افکار بین نوجوان و کهنسال، طبیعی و بر اساس حکمت و مصلحت ‏‎ ‎‏است. در رفتار با فرزندان، مهم درک این تضاد‌ها و احترام گذاشتن به افکار آنان است. ‏‎بسیاری از اختلافات و بی‌نظمی‌هایی که خانواده‌ها با آن مواجه‌اند، ناشی از پافشاری‏‎ ‎‏هر یک از والدین و فرزندان بر افکار خود و تحمیل آن بر دیگری است. امام خمینی (ره) ‏‎ ‎‏در این باره می‌فرماید: ‏‏‏بچه شیطون است. او باید شیطنت کند و بچه‌ای که یک گوشه بیفتد و ‏‎ ‎‏بخوابد، چهارزانو بنشیند، این بچه نیست، بزرگسال است. (مجله آشنا، مقاله فاطمه طباطبائی، ش ۱۰، آبان و آذر ۱۳۷۲، ص ۳۰)

‏‏فرمایش امام درباره کودکان، نشانگر این مطلب است که عالم کودکی با بزرگسالی ‏‎ ‎‏تفاوت دارد؛ یعنی سن کودکی اقتضای بازی‌گوشی دارد، در حالی‌که بزرگسالی اقتضای ‏‎ ‎‏وقار و متانت. بنابراین، امام با دنیای کودکان آشنا بوده است. نکته بسیار مهم تربیتی که ‏‎ ‎‏در این زمینه به دست می‌آید، این است که در مقام تعامل، این پدر و مادر و بزرگسالان ‏‎ ‎‏هستند که باید خود را در شرایط سنی کودکان قرار دهند و با آن‌ها کودکی کنند، نه‎ ‎‏اینکه از بچه‌ها بخواهند که مثل بزرگ‌تر‌ها باشند. ‏

‏‏‏‏۲. توجه به نیاز‌های اساسی فرزند‏‏ ‏

‏‏این مرحله از حساس‌ترین دوران کودک به حساب می‌آید که دقت و آگاهی زیادی را ‏‎ ‎‏می‌طلبد. بسیاری از این نیاز‌ها به‌گونه‌ای است که کودک خود قادر به ابراز آن نیست. ‎ ‎‏این پدر و مادر هستند که باید با درایت و تیزبینی، نیاز‌های کودک را شناسایی و به آن ‏‎ ‎‏پاسخ مثبت و مفیدی دهند. ‏

‏‏بازی‏‏: ‏‏بازی یکی از طبیعی‌ترین فعالیت‌هایی است که بیش‌ترین وقت کودک را به ‏‎ ‎‏خود اختصاص می‌دهد. کودک، ساعت‌ها بدون اینکه احساس خستگی و کسالت کند، ‏‎ ‎‏به بازی مشغول می‌شود. رمز این شور و شوق در این است که میل به بازی از درون او ‏‎ ‎‏می‌جوشد و هیچ امر و نهی بیرونی در آن دخالت ندارد.

‏‏امام خمینی (ره) به این نیاز کودک توجه ویژه داشت. مرحوم حاج احمد آقا نقل‎ ‎‏می‌کند: ‏بار‌ها شده بود که من وارد اتاق می‌شدم و امام مرا نمی‌دیدند. می‌دیدم که ‏‎ ‎‏امام به زانو روی زمین نشسته‌اند و پسرم علی روی دوششان سوار است. ‏‎ ‎‏خیلی دلم می‌خواست از آن صحنه‌ها عکس بگیرم، اما می‌دانستم که امام ‏‎ ‎‏نمی‌گذارند (پابه پای آفتاب، ج ۱، ص ۸۳).

‏‏امام خمینی (ه) در بازی‌های بچه‌ها شرکت می‌کرد و بقیه خانواده را نیز راهنمایی ‏‎ ‎‏می‌کرد که چه بازی‌هایی برای کودک مفید است. امام خطاب به خانم فاطمه طباطبایی ‎‏می‌گوید: ‏بگذار بچه آزاد باشد و بچه‌ها با محیط و طبیعت اطرافشان بازی کنند، ‏‎ ‎‏بچه‌هایی که در خاک بزرگ می‌شوند، خیلی سالم‌ترند تا آن بچه‌هایی که لای ‏‎ ‎‏زرورق بزرگ می‌شوند. (مجله آشنا، مقاله فاطمه طباطبائی، ش ۱۰، آبان و آذر ۱۳۷۲، ص ۳۰)

‏‏محبت‏‏:‏‏ محبت یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نیاز‌های کودک است. کودک، این ‎‏موجود ظریف، لطیف و عاطفی، توان رو در رویی با بی‌مهری‌ها را ندارد. در اهمیت و ضرورت محبت به فرزند، همین بس که خداوند، بوسیدن او را عمل ‏‎ ‎‏‌نیکو شمرده و برای مسرور کردن او پاداش قطعی در نظر گرفته است.

‏‏درباره محبت امام خمینی (ره) به بچه‌ها مواردی زیادی نقل شده که به یک نمونه ‏‎ ‎‏اکتفا می‌کنیم: ‏علی، خیلی به امام علاقه داشت. در مقابل، آقا هم خیلی به ایشان علاقه‌مند ‏‎ ‎‏بودند. روزی نبود که علی امام را نبیند. امام قبل از ظهر می‌خوابیدند، ما ‏‎ ‎‏مواظب بودیم که مبادا علی، آقا را از خواب بیدار کند. و... [بالاخره یک روز ‏‎ ‎‏این اتفاق می‌افتد]این بچه خودش را روی آقا انداخت و آقا را بیدار کردند. ‏‎ ‎‏ایشان بدون اینکه کوچک‌ترین حرفی بزنند، بچه را بغل کردند و در آغوش ‏‎گرفتند و بنا کردن به بوسیدنش (شرحی بر جلوه‌های رفتاری امام خمینی با کودکان و نوجوانان، ص ۶۵).

‏‏ از سیره امام خمینی (ره) به دست می‌آید که ایشان، تنها به دوست داشتن و حتی به ‏‎ ‎‏رفتار‌های محبت‌آمیز با فرزندان اکتفا نمی‌کردند، بلکه این دوستی را به طرف اعلام ‏‎ ‎‏می‌کردند که شما را دوست دارم. امام شعر زیبایی درباره نوه عزیزش علی دارد که‏‎ ‎‏بیانگر همان ابراز دوستی است (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۰۹):‏

فـارغ از هـر دو جهانم بـه گل روی علی‏

‏‏از خم دوست جوانم بـه خم موی علی‏

‏‏طی‌کنم عرصه ملک و ملکوت از پی دوست‏

‏‏یاد آرم بـه خرابات چو ابروی علی

‏‏بنابراین، در امر محبت، مهم این است که در کودک این باور به وجود بیاید که کسی‏‎ ‎‏او را دوست دارد. بهترین راهکار عملی امام خمینی (ره) برای تقویت این باور، ابراز و ‎‏اعلام دوستی به فرزندان است. ‏

‏‏۳. تربیت فرزندان‏

‏‏کودکان همگی با فطرت الهی و همراه با روحیاتی پاک و زمینه‌هایی آراسته زاده ‎‏می‌شوند. محیط با تأثیر مستقیم و غیر مستقیم، زمینه هدایت یا گمراهی آنان را فراهم ‏‎ ‎‏می‌آورد. مؤثرترین و نخستین آموزگاران تربیت فرزندان، والدین هستند. با توجه به شناخت و اعتماد فرزندان به والدین، رفتار و کردار آن‌ها در ذهن ‏‎ ‎‏خودآگاه و ناخودآگاه فرزندان نقش می‌بندد و فرزندان کپی آن را در رفتار با دیگران ‏‎ ‎‏ارائه می‌دهند؛ لذا برای الگوپذیری و اعتمادسازی هرچه بهتر فرزندان، پدر و مادر باید ‏‎ ‎‏شرایط لازم را داشته باشند. ‏

هماهنگی در گفتار و رفتار‏‏: ‏‏ایشان آنچنان بین گفتار و کردارشان پیوند زده بودند ‏می‌دیدیم که ایشان در عمرشان آن کار را نمی‌کنند، قهراً ما هم انجام ‏‎ ‎‏نمی‌دادیم. ‏ مثلاً به ما می‌گفتند: باید نماز بخوانید، خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو ‏‎ ‎‏می‌گرفتند و مشغول نماز خواندن می‌شدند و ما هم داخل حیاط مشغول ‏‎ ‎‏بازی کردن بودیم و...، ولی یک بارهم به ما نگفتند که الان دست از کارتان ‏‎ ‎‏بردارید، موقع اذان است، دست از بازیتان بردارید و بایستید برای نماز. ‏ (شرحی بر جلوه‌های رفتاری امام خمینی با کودکان و نوجوانان، ص ۱۰۸)

‏‏خانم فاطمه طباطبایی از امام نقل می‌کند: ‏‏‏با بچه‌ها رو راست باشید تا آن‌ها هم روراست باشند. الگوی بچه‌ها، پدر و ‏‎ ‎‏مادر هستند، اگر با بچه‌ها درست رفتار کردید، بچه‌ها درست بار می‌آیند، هر ‏‎ ‎‏حرفی که به بچه‌ها زدید به آن عمل کنید (همان، ص ۲۷).

‏‏‏‏پیام امام خمینی (ره) به پدران و مادران این است که اگر آموزه‌ها، با این روش به‎ ‎‏فرزندان منتقل شوند، عمیق و ماندگار خواهد بود؛ لذا اگر مربیان، با روش امام به سراغ ‏‎ ‎‏فرزندان بروند، قطعاً پاسخ آن مثبت است. ‏

‏‏مراقبت از فرزندان‏‏: ‏‏پس از آشنا کردن فرزندان با هنجار‌ها و هماهنگ بودن گفتار و ‏‎ ‎‏رفتار، باید رفتار آنان را نیز کنترل و هدایت کرد. امام خمینی در قبال رفتار‌های ‏‎ ‎‏فرزندان، رضایت و خشنودی خویش را با کار‌های مطلوب و نارضایتی و ناخشنودی را ‏‎ ‎با کار‌های نامطلوب آنان همراه ساخته بودند. خانم فاطمه طباطبایی نقل می‌کند: ‏

‏‏یادم است که پسر کوچکم وقتی با تندی جوابم را می‌داد، آقا جداً از رفتار او‎ ‎‏با من ناراحت می‌شد، بعداً او را جداگانه می‌خواستند و می‌گفتند: تو رفتارت‏‎ ‎‏با مادرت خیلی بد بود. به من می‌گفتند: نباید رفتارش این‌گونه باشد؛ یعنی از‏‎ ‎‏کنار این قبیل مسائل به ظاهر ساده هم، راحت رد نمی‌شدند (مجله زن روز، ش ۱۲۶۷، خرداد ۱۳۶۹، ص ۱۷).

‏‏این عکس‌العمل امام در مقابل اشتباه بچه‌ها، نشان می‌دهد که ایشان تا چه اندازه به‎ ‎‏هنجار‌ها اهمیت می‌دادند و در مقابل هنجارشکنی‌های آنان می‌ایستادند تا به فرزندان‏‎ ‎‏بفهماند که خواسته‌ها و رفتار‌های آنان نمی‌تواند بی‌حد و حصر و بدون قاعده و قانون‏‎ ‎‏باشد. ‏

‏‏خانم فاطمه طباطبایی در جای دیگر نقل می‌کند: ‏امام بعد از سن تکلیف بچه‌ها، بیش‌تر دقتشان در تعلیم و تربیت آن‌ها بود. ‏‎ ‎‏همیشه از ما می‌پرسیدند: آیا شما می‌دانید بچه‌تان کی از خانه بیرون می‌رود ‏‎ ‎‏و کی می‌آید، با چه کسانی رفت و آمد می‌کند و یا چه صحبت‌هایی می‌کند (پابه پای آفتاب، ص ۱۹۱).

‏‏۴. آموزش فرزندان‏

‏‏‏‏امام در فراگیری علوم یک مبنا داشتند و آن این بود که انسان باید در هر رشته‌ای ‏‎ ‎‏که تحصیل می‌کند، فقط یک هدف داشته باشد و آن هم رسیدن به قرب الهی است. ‏ (پابه پای آفتاب، ص ۲۱۲). ‎‏خانم فاطمه طباطبایی می‌گوید: ‏در مورد تحصیل دخترانشان... اصرار نمی‌کردند که حتماً فلان رشته را ‏‎ ‎‏بخوانند و یا فلان رشته‏‏ را نخوانند. اساساً دخالتی در این امور نمی‌کردند. ‏‎ ‎‏حداکثر این بود که توصیه به تحصیل علم می‌کردند. امام همیشه مشوق ادامه ‏‎ ‎‏تحصیل آن‌ها بودند (پابه پای آفتاب، ص ۱۷۱).

‏‏بنابراین، امام خمینی درباره تحصیل فرزندان و اینکه در چه رشته‌هایی ادامه‎ ‎‏تحصیل دهند، فقط راهکار و مبنا معرفی کرده و هدف از تحصیل را، قرب الهی‏‎ ‎‏دانسته‌اند.

انتهای پیام/

ارسال نظر