چله بزرگ و کوچک در گاهشمار کهن ایرانی
خبرگزاری علم و فناوری آنا، گاهشماری ایرانی یکی از قدیمیترین نظامهای گاهشماری است که بر اساس رویدادهای نجومی و فصلی تنظیم گشته و براساس آن، ۴۰ روز ابتدایی فصل سرما از آغاز دیماه تا دهم بهمنماه «چله بزرگ» و بیست روزِ بعد، از یازدهم تا پایان بهمنماه، «چله کوچک» نامیده شده است.
وجه تسمیه «شب یلدا»
یلدا به معنای ولادت، جشن پیدایی نور و غلبۀ آن بر تاریکی است. ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه روز اول دیماه را روز میلاد اکبر، یعنی تولد خورشید، نامیده بهاینسبب که ایرانیان دریافته بودند که کوتاهترین روز، آخرین روز پاییز و بلندترین شب، شب اول زمستان (شب یلدا) بوده و بلافاصله پس از این شب از آغاز دیماه تا فرارسیدن نوروز، بهتدریج روزها بلندتر و شبها کوتاهتر میشود.
روایت پیرزن و پسرانش
ایرانیان این پدیده نجومی را براساس باورهای عامیانه درقالب حکایتهای اسطورهای با پیرنگ زمستان سینهبهسینه نقل کرده و این دو «چله» را دو برادر دانستهاند.
داستانهای کهن درباره شب یلدا بسیار زیاد و متنوع است؛ این حکایتها با اندکی تفاوت روایت میکنند که در روزی از روزها که هوا بسیار سرد بود و برف میبارید، برادر بزرگ (نماد چلۀ بزرگ) برای جمعآوری هیزم به کوه رفت، پس از مدتزمانی برادر کوچک (نماد چلۀ کوچک) درپی یافتن برادر و آوردن هیزم روان کوه شد. پیرزن (نماد زمستان) که از نیامدن پسرانش نگران شده و مشغول راز و نیاز با خدا بود گفت: «با یاری خدا هم برفها را آب میکنم»؛ سپس دوک پشمریسی و کلبه چوبی خود را که تنها داراییاش بود آتش زد، شعلههای آتش زبانه کشید؛ خورشید بیدار شد و با آبشدن بخشی از برفها، پسران پیرزن راه خانه را یافتند؛ آنگاه پشتههای هیزمشان را در همهجای زمین گستراندند و شعلهور کردند تا زمین اندک اندک گرم و آماد استقبال از بهار شد.
شب یلدا
شب یلدا که در سال ۱۴۰۱ به عنوان میراث فرهنگی ناملموس ایران در یونسکو ثبت شده، یکی از قدیمیترین جشنهای وطنی است که در بلندترین شب سال، یعنی ۳۰ آذرماه، به مناسبت آغاز چله بزرگ زمستان گرامیداشته میشود.
سفره یلدایی که بهدست دهقانان و نه پادشاهان با رویکرد دینی و آیینی گسترانیده میشد، یکی از مهمترین بخشهای این جشن بوده که در آن انواع خوراکیها، میوههای خشک ـ تازه رنگین و آجیلهایی که کشاورزان از تابستان نگهداری میکردهاند بهعنوان تمثیلی از باروری زمین و با آرزوی فرارسیدن بهار و تابستانی پربرکت در کنار شیرینیها، نقلها، دسرها و غذاهای سنتی، قرار میگرفته است.
ایرانیان بهعنوان مردمی کشاورز، خورشید را به عنوان منبع نور و گرما و رشد و زندگی نمادی از قدرت خداوند میدانستهاند و به انتظار طلوعش پس از بلندترین شب سال مینشستند و در زیر نور آتش ضمن نقل حکایتهای کهن که حاوی مضامین اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و باورهای قومی بود، نقالی میکردند، به دیوان حافظ تفأل میزدند و به عبادت میپرداختند. در این شب که از دیرباز تاکنون نزد ادیان مختلف گرامی داشته میشود، مردم به نحوی مشترک از خداوند و پیامبرانش سپاسگزاری و برای خیر، برکت، سلامتی و گرمای زندگی دعا میکنند.
*منصوره احمدی جعفری رئیس اداره فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد صفادشت
انتهای پیام/