صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۴۳ - ۲۷ آذر ۱۴۰۲
آنا بر اساس چند پژوهش گزارش می‌دهد؛

وحدت حوزه و دانشگاه؛ هم ضرورت هم آرمان

۲۷ آذر روز شهادت «دکتر مفتح» و روز وحدت حوزه و دانشگاه است، در این گزارش به بررسی مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه بر اساس چند پژوهش پرداخته می‌شود.
کد خبر : 885468

به گزارش خبرنگار گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، امروز ۲۷ آذر روز شهادت دکترآیت‌آلله مفتح است. این آیت‌الله و دکتر بودن همزمان نکته‌ای بسیار مهم است، شهید مفتح پس از رسیدن به درجه اجتهاد در حوزه علمیه، تحصیلات دانشگاهی خود را تا گرفتن مدرک دکتری در رشته الهیات و معارف اسلامی ادامه داد. ایشان و شهیدان بزرگوار استاد مطهری و دکتر بهشتی به نماد امکان و وحدت یکپارچگی مهم‌ترین نهاد‌های علمی کشور بدل  شدند.

برهمین اساس امام روح‌الله با سخنان تاریخی‌شان در نخستین سالگرد شهید مفتح و روز وحدت میان حوزه و دانشگاه فرمودند: «در این نهضت اسلامی، ‏‎ ‎‏این انقلاب اسلامی، این تحول بزرگ حاصل شد که هیچ یک از این دو طایفه خودشان‏‎ ‎‏ر از دیگری ان‌شاءالله جدا نمی‌دانند. آن وحشتی که دانشگاهی‌ها از معمَّم داشتند و آن‏‎ ‎‏وحشتی که معمَّمین از دانشگاهی‌ها داشته‌اند، به اذن خدای تبارک و تعالی مرتفع شد و‏‎ ‎‏حالا شما برادران دانشگاهی و برادران روحانی در کنار هم برای رفع مشکلات و برای به‏‎ ‎‏پیروزی رساندن انقلاب مجتمع هستید.» (صحیفه امام، جلد ۱۳: ۴۱۲)

امام به زیبایی دلیل ایجاد، نیاز، اهمیت، نقشه راه و هدف از این وحدت را آشکار کردند.

معنای وحدت حوزه و دانشگاه

سیدجواد حسینی مراد از این وحدت را در پژوهشی با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه، عوامل و آثار آن‏ به دقت توضیح می‌دهد:

معناى وحدت این دو قشر عظیم و حساس جامعه آن نیست که در جامعه اختلاف سلیقه، تضارب اندیشه و انتقاد افکار حوزویان توسط دانشگاهیان و بالعکس و جناح‌بندی‌هاى سیاسى وجود نداشته باشد، زیرا در اسلام انتقادهاى سازنده، انتقادپذیرى و رقابت‏‌هاى سیاسى معقول، از اصول پذیرفته شده هستند و باعث رشد اندیشه‌‏ها مى‏شود، چنان که معناى وحدت «حوزه و دانشگاه» آن نیست که حوزویان همه دانشگاهى شوند و به فراگیرى علوم جدید روى آورند و یا دانشگاهیان در سلک روحانیت و طلّاب علوم دینى در آیند؛ بلکه مقصود از وحدت متفکران جامعه آن است که تمام افراد این دو قشر با بهره‏‌گیرى از عوامل وحدت و مشترکانى که دارند و با اتخاذ سیاست‏‌ها و موضع‌‏هاى اصولى و منطقى در برابر دشمنان مشترک و قسم خورده خویش متحد بوده و از اختلاف غیر اصولى و شکننده که باعث نفوذ بیگانگان در صفوف داخلى آن‏ها خواهد شد پرهیز کنند و اختلافات در اندیشه را با تبادل فکرى و مباحث منطقى و با صلح و صفا حل نموده در کنار هم زندگى کنند و فرهنگ واحدى را به جامعه ارائه دهند.

مراد از وحدت حوزه دانشگاه یکی شدن این دو نهاد علمی نیست؛ چراکه همان گونه که در بالا هم اشاره شد کار این دو نهاد یکسان نیست، اما همگرایی و هم‌سویی این دو نهاد هم ممکن است و هم مطلوب.

ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه

دلیل نیاز به این وحدت به تاریخ دانشگاه در کشورمان بازمی‌گردد، مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: «با ورود تفکرات علمىِ جدید به کشور‌های اسلامی - که قهراً جاذبه داشت و طبیعی بود که پیشرفت‌های علمی‌ای که اروپا به آن دست یافته بود، جاذبه داشته باشد - این پیشرفت‌های علمی را وسیله‌ای برای بی‌اعتقادی به دین و خاموش کردن شعله‌ی ایمان دینی در دل‌ها و از بین بردن بیداری وجدان دینی در آحاد مردم قرار دادند؛ لذا دانشگاه‌ها را از اول بر پایه‌ی بی‌اعتقادی گذاشتند.

هر گروه از جوانانی که در دوره‌های اول برای تحصیل رفتند، هدف تبلیغات ضد اسلامی اروپایی‌ها قرار گرفتند. آن کسانی که اولین پرورش‌یافته‌های فرهنگ غرب بودند، غالباً - نمی‌‍گویم همه - کسانی بودند که با دین، بیگانگی و بلکه عنادی احساس می‌کردند. البته ضعف نفس‌ها و نبودن تبلیغات دینی قوی و باب روز هم مؤثر بود.

بنیان دانشگاه - یعنی مرکز پرورش انسان‌های دانشمند طبق پیشرفت‌های علمی روز - بر بی‌دینی و معارضه‌ی با دین گذاشته شد و چندین سال این مسأله را با قوّت و دقت دنبال کردند. یعنی نه تنها دین را در دانشگاه‌ها ضعیف کردند، بلکه به معارضه‌ی با آن پرداختند.»(بیانات: ۱۳۶۹.۰۹.۲۸)

از آنجا که ایران خود نهاد علمی به نام حوزه داشت که اصل و اساس آن اسلام بود، واردکنندگان دانشگاه به ایران، دانشگاه را در مقابل و تضاد با حوزه‌های علمیه تعریف کردند. این تضاد ذاتی نیست بلکه در کسورهایی، چون ایران با هدف استعمار و استثمار صورت پذیرفت.

بر همین اساس وحدت حوزه و دانشگاه در ایران آرمان یا مطلوب نیست؛ بلکه یک نیاز ریشه‌ای و اساسی است.

هدف از وحدت حوزه و دانشگاه

ابراهیم زاده گرجی در پژوهشی با عنوان جلوه‌ای از وحدت حوزه و دانشگاه در کلام امام خمینی (س) و رهبری هدف از این اتحاد را بر اساس نظرات حضرت امام و رهبری معظم بیان می‌کند:

«کشوری مـستقل، مـلتی آزاد و متکی به خود و قطع دسـت ایـادی بیگانه و بـیگانگان از مـقدرات مـملکت و ملت جز از راه داشتن نهاد‌های انسان پروری کـه دیـن و دانش را با هم داشته باشند و علم را در پناه سپر تزکیه و تهذیب و مکارم اخـلاق از کـژروی باز دارند و در خدمت پیشرفت مادی و مـعنوی مردم خویش قرار دهـند، مـمکن نیست... این دو نهاد باید ضمن درک وضعیت، جایگاه و پایگاه هرکدام در کشور بـه هـمکاری مستمر از طریق برنامه ریزی بپردازند.»

چگونگی اجرایی شدن این وحدت

راه اجرایی شدن این وحدت مانند آنچه که در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی رخ داد، هم هدف بودن و هم قدمی است، غلامرضا گلی زواره پیرامون ابن مورد در پژوهشی با عنوان شهید آیت‌اللّه دکتر مفتح و وحدت حوزه و دانشگاه می‌گوید: «البته بدیهی است وحدت راستین حوزه و دانشگاه به معنای اختلاط این دو سیستم نیست؛ بلکه آنچه غالباً ناظر به معنای این وحدت است، قرابت فرهنگ حاکم بر آنان است. آرمان مقدّس و مهم مفتح درباره اتحاد این دو نهاد نباید به مسایل تبلیغاتی و ظاهر و برخی اصلاحات فرعی و پوسته‌ای منحصر شود، برای رسیدن به وحدتی واقعی که از اصل استقلال علمی و فرهنگی در مقابل تهاجم تبلیغی شرق و غرب صیانت کند باید موانع بازدارنده را بر طرف کرد.»

نتایج این پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تولید کنندگان اندیشه و فرهنگ - حوزه و دانشگاه - باید همسو و هم جهت با یکدیگر حرکت کرده و جامعه را به سمت انسجام و همگرایى ارزشى و فرهنگى سوق دهند، تا جامعه از خطر گسیختگى فرهنگى مصون بماند. فرهنگ و باورهاى مشترکى که در سایه وحدت حوزه و دانشگاه متولد مى‏شوند و داراى ویژگی‌هاى ذیل خواهد بود:
1- اصالت به ارزش‌‏هاى اسلامى و دینى دادن.
2- احترام به فرهنگ و دستاوردهاى معنوى ملّى مورد تأیید دین.
3- استفاده از دستاوردهاى مثبت بشرى.
4- دوربودن از ناهنجارى‏هاى فرهنگى غرب و شرق.

چنانکه اتحاد و وحدت سیاسى این دو پایگاه عظیم آثار ذیل را در پى خواهد داشت.

1- هماهنگى در تصمیم‏‌گیری‌‏ها و برنامه ریزی‌‏ها.
2- اجراى مطلوب برنامه.
3- حاکمیت یافتن قانون گرایى نه جناح‏گرایى.
4- ارائه چهره خدمتگزار از دولت مردان اسلامى.
5 - مسدودشدن راه بر عناصر نفوذى.

در آخر اینکه تمامی پژوهش‌های مورد مطالعه بر این نکته تاکید دارند که این وحدت مقدس وقتی ممکن و اجرایی می‎‌شود که این دو نهاد علمی از هرگونه ستیز و درگیری خودداری کنند، بلکه بر اساس هدف مشترک که اعتلا جامعه اسلامی است، با حفظ یکپارچگی با وام‌گیری و یاری رساندن به همدیگر بر اساس نقاط قوت و برطرف ساختن نقاط ضعف گام بردارند. 

انتهای پیام/

ارسال نظر