آیا فناوری جذب کربن میتواند انتظارات ما را برآورده کند؟
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مباحثات دربارۀ میزان اثربخشی فناوری جذب و دفن کربن (carbon capture and storage) برای مبارزه با گرمایش زمین ادامه دارد. با اینکه برخی این فناوری را ابزاری ارزشمند قلمداد میکنند، برخی دیگر به خاطر محدودیتها و خطراتش به آن با دیدۀ تردید مینگرند.
مطالعات اخیر نشان میدهد که فناوری جذب کربن میتواند در کاهش انتشار گازهای گلخانهای از فعالیتهایی خاص همچون تولید سیمان اثربخش باشد. با این همه، انتظار میرود که استفاده از آن محدود باقی بماند، زیرا از نظر مالی بسیار هزینهبر است و اغلبْ راهکارهای بهتر در دسترس هست.
با وجود سرمایهگذاری عظیمی که در پروژههای جذب کربن صورت گرفته، کشورها و صنایع در بهکارگرفتن آن با مشکل روبهرو بودهاند. همین امر باعث شده دربارۀ میزان اثربخشی این فناوری بر کاهش شدت تغییرات اقلیمی تردیدهایی به وجود بیاید. بر اساس تخمینهای آژانس بینالمللی انرژی (International Energy Agency) فناوری جذب کربن تا سال ۲۰۵۰ تنها میتواند ۸ درصد از میزان انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد.
در مقابل، کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی، همچون باد و خورشید، سهم بسیار بیشتری در کاهش انتشار خواهند داشت.
هزینه یکی از مهمترین عوامل موثر بر گسترش استفاده از فناوری جذب کربن است. در بسیاری از موارد، جایگزینکردن نیروگاههای سوخت فسیلی با سیستمهای مبتنی بر منابع تجدیدپذیر انرژی بسیار مقرونبهصرفهتر است. با این همه، در برخی شرایط فناوری جذب کربن گزینۀ مرجح است: مثلاً برای کاهش انتشار از کورههای تولید سیمان یا پشتیبانی از منابع تجدیدپذیر انرژی با نیروگاههای نفتی مجهز به فناوری جذب کربن.
برای اینکه بتوانیم میزان انتشار را کاهش دهیم باید فارغ از نقشی که فناوری جذب کربن میتواند بازی کند، میزان مصرف سوختهای فسیلی را نیز کم کنیم. آژانس بینالمللی انرژی در برنامههای خود آیندهای را پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۵۰ نفت، گاز و زغالسنگ تنها ۱۰ درصد از انرژی جهان را تولید میکنند. تا آن زمان، نیمی از حجم انتشار کربن از سوختهای فسیلی از طریق فناوری جذب کربن دفع میشود و نیم دیگر نیز با کمک فناوریهای دیگری، چون سیستمهای جذب مستقیم هوا (Direct Air Capture).
در مجموع، هرچند فناوری جذب کربن در مقابله با تغییرات اقلیمی نقشی برای ایفا خواهد داشت، اما احتمالاً تاثیر آن به دلیل هزینۀ بالایی که دارد، پیچیدگیهای عملیاتی و دسترسی به بدیلهای مناسب، چندان زیاد نخواهد بود. دستیابی به سطح انتشار قابلقبول نیازمند رویکردی همهجانبه است که همزمان دربرگیرندۀ گذار از سوختهای فسیلی و بهرهگیری از منابع تجدیدپذیر انرژی است.
انتهای پیام/