صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۴۸ - ۱۱ آذر ۱۴۰۲
یادداشت؛

حسرتی که بر دل کیسینجر ماند

کیسینجر مرد! استراتژیستی که مدعی بود حفظ هژمونی آمریکا در نظام بین‌الملل در گرو کاهش نسبی قدرت رقبای بالقوه و بالفعل آن بوده و اصلی‌ترین راه برای تحقق این موضوع، خلق تنش‌های مزمن امنیتی و گره‌های کور ژئوپلیتیک و منازعات مستمر در حوزه پیرامونی آن‌هاست.
کد خبر : 882466

گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ حنیف غفاری؛ کیسینجر مرد! استراتژیستی که مدعی بود حفظ هژمونی آمریکا در نظام بین‌الملل در گروی کاهش نسبی قدرت رقبای بالقوه و بالفعل آن بوده واصلی‌ترین راه برای تحقق این موضوع، خلق تنش‌های مزمن امنیتی و گره‌های کور ژئوپلیتیک و منازعات مستمر در حوزه پیرامونی آن‌هاست.

وی مولد بحران‌های مزمن و دامنه‌داری در آمریکای لاتین (خصوصاً کشور شیلی)، شرق آسیا، آسیای مرکزی و از همه مهم‌تر، منطقه غرب آسیا بود. او مانند برژینسکی یک رئالیست بود و مانور در میان بحران‌های خودساخته کاخ سفید را یکی از اصول و قواعد مبنایی سیاست خارجی این کشور می‌دانست.

اما بنایی که کیسینجر در این عرصه گذاشت، در دو دهه پایانی عمر وی ترک خورد و اکنون به‌سوی اضمحلال و نابودی پیش می‌رود.

کیسینجر، مدعی خلق بحران‌های قابل مدیریت در عرصه روابط بین‌الملل بود اما ترکیب این ایده با حضور سیاستمدارانی مانند بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن سبب شد تا استراتژی خلق گره‌های کور و بحران‌سازی در عرصه جهانی تبدیل به پاشنه آشیل و دام خودساخته سیاستمداران آمریکایی شود!

کیسینجر در ماه‌های پایانی عمر خود مدام نسبت به شکل‌گیری جنگ جهانی سوم میان آمریکا و چین هشدار داد و حتی خطاب به ناتو و اوکراین توصیه کرد که هر چه سریع‌تر با واگذاری رسمی کریمه به روسیه، به جنگ چندلایه و غیرقابل‌پیش‌بینی شکل‌گرفته در اوکراین پایان دهند!

همین مسئله منجر به خشم شدید زلنسکی از کیسینجر شد اما سران ناتو اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که برای جلوگیری از تشدید دامنه شکست در جنگ اوکراین (و نه پیروزی حداقلی در این جنگ!) باید همان طرح کلان پیشنهادی کیسینجر را مبنا قرار دهند.

کیسینجر در اواخر عمر خود، شاهد ابطال پیش‌فرض همیشگی و ثابتی بود که وی با اعتمادبه‌نفسی کاذب نسبت به آن اطمینان داشت.

اینکه آمریکا متغیری مستقل در نظام بین‌الملل محسوب می‌شود و در پروسه بحران‌سازی و خلق گره‌های کور در عرصه روابط بین‌الملل نیز همین نقش‌آفرینی محوری را حفظ خواهد کرد؛ اما مسائل جاری در غرب آسیا، آسیای میانه و آمریکایی لاتین به‌وضوح پیش‌فرض‌های تحلیلی کیسینجر را به چالش کشیده است.

کیسینجر پس از صدسال دریافت که قدرت خلق بحران در نظام بین‌الملل مترادف باقدرت حفظ و مدیریت بحران نیست و این نقطه شکست و ناکامی استراتژیست پیر آمریکایی بود.

اکنون رسانه‌های غربی از کیسینجر به‌عنوان یک نظریه‌پرداز بی‌نقص یادمی کنند، بدون آنکه نسبت به ابطال پیش‌فرض‌ها و ثوابت ذهنی وی در نظام بین‌الملل اشاره‌ای نمایند! ابراز نگرانی‌های خاص کیسینجر در قبال بحران اوکراین و تشدید مناقشات واشنگتن و پکن بر سر تایوان، نقاط آشکارساز شکست تئوریک و عملیاتی وی محسوب می‌شود.

کار به‌جایی رسید که کیسینجر چند ماه قبل و در آستانه سن صدسالگی، در سفری به پکن خواستار خویشتن‌داری پکن و واشنگتن درروند منازعات رو به گسترش در شرق آسیا و اقیانوس آرام شد.

مرگ کیسینجر در حالی فرارسید که وی ابطال صریح بسیاری از انگاره‌ها و مؤلفه‌های ادعایی خود در عرصه روابط بین‌الملل را در قرن بیست و یکم مشاهده کرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر