صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۵۰ - ۱۰ آذر ۱۴۰۲

«حق طبیعی» ما زنان در جامعه اسلامی کجاست؟

ما حق طبیعی نداریم تا اصول طبیعی را زیر پا بگذاریم و راه اشتباه را طی کنیم. وقتی پای «حق» وسط می‌آید این حق دارای «اخلاقیاتی» هم هست. این حوزه از اخلاقیات را مفاهیمی مثل «انصاف»، «تعهد»، «عدالت» پر می‌کنند.
کد خبر : 881942

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ فریبا پروینیان پژوهشگر حوزه زن و خانواده: «حق» وقتی «طبیعی» است که از کرامت انسانی هم خود فرد و هم افراد جامعه حمایت کند. «مهم نیست که دیگران چی فکر می‌کنن یا چقدر آسیب می‌بینن مهم اینه که من دارم از زندگیم لذت می‌برم!!» اینکه «خودم را مرکز زندگیم قرار دهم»، و «نباید خواست و دلخواه دیگران اولویت زندگیم باشه!». این جملات را از فردی شنیدم که وقتی یک نفر در خیابان آتش بازی می‌کرد و گربه‌‌اش از صدای ترقه ترسید و زیر مبل خانه‌ا‌ش رفت؛ معترض شد که: «کاش اینی که آتیش بازی کرد وسط خیابون و بچمو (گربه‌شو) ترسوند که بره زیره مبل بِدن دست من تا تیکه تیکش کنم».

خب چرا معترضی؟! به قول خودت «اون خودش رو مرکز زندگیش قرار داده!»؛ آن فرد به این نتیجه رسیده «نباید خواست و دلخواه دیگران اولویت زندگیش باشه!» و این حق طبیعی اوست!. چرا وقتی پای آسیب دیدن خودت یا حتی گربه‌ات میاد وسط دیگر «حال خوش فرد»، «در مرکز بودن»، «در اولویت بودن خود» حق و حقوق یادت ‌می‌رود؛ در حالی‌که از منظر تو «قانون» حق ندارد به تو بگوید به خاطر آسیب نزدن به خودت در درجه اول و اجتماع پیرامونت پوشش‌ات را رعایت کن!

این درسته که انسان‌ها اراده‌ی آزادی دارند که با آن می‌تونند به گونه‌ای آزادانه، کنش داشته باشند. اما این کنش‌ها دو دسته‌ هستند یکسری براساس خواهش‌های نفس و میل طبیعی‌اند و یکسری کنش‌های سنجیده‌ آزادانه هستند بین این دو کنش تفاوت است. دقیقاً تفاوت ما با حیوانات هم در همین هست؛ اینکه حیوان به طور طبیعی و غریزی کنش‌ دارد، ولی انسان توأمان عقل و اراده دارد. برخلاف موجودات پست‌تر که چنین قوایی رو ندارند.

وقتی از «اراده» صحبت می‌کنیم اراده معطوف به سعادت است، به دنبال سعادت است. غایت یک کُنش سعادت است نه خود آن کُنش. بنابراین نتیجه‌ای که کُنش برای ما دارد مهم است. بله قطعاً کنش آزادانه از روی اختیار و خودانگیخته است.

ولی نکته مهم اینکه کنش منفعلانه نیست و در جهان پیرامون و بیرونی ما اثر می‌گذارد. پس هر جا که می‌خواهیم ادعا کنیم حقی داریم مثل «حق بر تن»، «حق اختیار بر حرکات» بایستی به این مهم هم توجه کنیم که «حق» وقتی «طبیعی» است از کرامت انسانی هم خود فرد و هم افراد جامعه حمایت کند.

افرادی که تحت تأثیر فشار هم‌سطح‌کننده رسانه‌های غربی سعی دارند خود را همرنگ هنجارهای اجتماعی غربی کنند و برهنگی و عدم پوشش اسلامی را برای خود حق می‌پندارند، متأسفانه هم خود در دامنه‌ای از روزمرگی گرفتار می‌شوند که غربی‌ها برایشان رقم می‌زنند و هم به جامعه پیرامون خود آسیب می‌رسانند.

ما حق طبیعی نداریم تا اصول طبیعی را زیر پا بگذاریم و راه اشتباه را طی کنیم. وقتی پای «حق» وسط می‌آید این حق دارای «اخلاقیاتی» هم هست. این حوزه از اخلاقیات را مفاهیمی مثل «انصاف»، «تعهد»، «عدالت» پر می‌کنند.

مهم‌ترین ویژگی این بخش از اخلاقیات این است که برای تضمین این امر منصفانه و یا عادلانه یا حق دیگری، باید قوانینی وضع شوند و افراد جامعه مکلف به رعایت تعهدات قانونی خود به عنوان شهروند یک جامعه باشند بر همین اساس هم کنش‌های سنجیده‌ آزادانه شکل می‌گیرند.

حق هر زن مسلمان این است که یک انتخاب مستقل داشته باشد انتخابی که از یک طرف دست رد بر نگاه فاسد غرب بزند که تمام زنانگی زن در مصرف و آرایش و جلوه‌گری و وسیله‌ای برای هیجان جنسی یا مردواره شدن او است و از سوی دیگر دست رد به نگاه تحجرآمیز بزند؛ توجه به همین «حق» بوده که موجب می‌شود «الناز دارابیان» بر سکوی طلایی موفقیت بایستد.

انتهای پیام/

ارسال نظر