زنگ خطر خروج نیروهای متخصص از صنعت چاپ/ چراغ چاپخانهها کمنور شدهاند
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، صنعت چاپ در سالهای اخیر اگرچه در کشورهای مختلف سیر صعودی داشته است؛ اما در ایران برای سرپا ماندن و ادامه حیات با چالشهای زیادی دست و پنجه نرم میکند. با گذشت بیش از 100 سال از ورود نخستین دستگاههای چاپ به تبریز و بهروز شدن تکنولوژیهای آن در طول سالهای مختلف، این صنعت اکنون بار دیگر نیازمند بازنگری در سیاستها اجرایی تعیین شده برای آن است.
نگاهی به فعالیت جسته و گریخته برخی چاپخانهها حوالی میدان بهارستان و خیابان ظهیرالاسلام نشان میدهد که حجم گستردهای از سفارشهای چاپی به حوزه کالاهای تبلیغاتی و نشر محدود شدهاند؛ چراغ بعضی از چاپخانهها کمنور و صدای دستگاههای چاپ خاموش شدهاند.
بسیاری از چاپخانههای کوچک به دلیل ناتوانایی در بهروز کردن دستگاهها و ماشینهایشان تغییر کاربری دادهاند و مدیرانشان خانهنشین شدهاند؛ اما برخی دیگر که توانستند در زمان درست خود را با فناوریهای روز دنیا هماهنگ کنند، همچنان همراه قافلهاند و کار را با همه سختیهای پیش رو ادامه میدهند.
سالهای اخیر چاپخانههایی هم بودهاند که با تجمیع چند واحد چاپی توانستهاند در قالب مجتمع چاپ، نشر و بستهبندی هر سه حوزه پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ را در دل هم قرار دهند و با سرمایهگذاریهای کلان ادامه حیات خود را در بازار بزرگ ایران و حتی کشورهای تضمین کنند.
سهم قابل توجهی از بازار را چاپخانههای بزرگ به خود اختصاص دادهاند
جلال ذکایی، مدیرکل پیشین دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و فعال صنعت چاپ در این زمینه به آنا میگوید: «سرمایهگذاریهای جدید در این صنعت با احتیاط انجام میشود، به دلیل اینکه بخشی از صنعت در حوزه چاپ از چاپخانههای کوچک و خرد اشباع شده و سهم قابل توجهی از بازار را چاپخانههای بزرگ به خود اختصاص دادهاند. به خصوص اینکه چاپخانههایی که طی ده سال اخیر پا به عرصه گذاشتند توانستهاند سهم جدیای از بازار را بخصوص در بخش بستهبندی از آن خود کنند.»
وی میافزاید: «همچنین چاپخانههای بزرگ دیگر بهویژه در حوزه بستهبندیهای انعطافپذیر، سرمایهگذاریهای جدیدی انجام دادند که به افزایش سرانه چاپ منجر شده است. در این میان نکته مهمی که وجود دارد این است که به دلیل تحریمهای ظالمانه علیه ایران ما به صورت منطقی از سایر کشورها، حتی کشورهای منطقه هم عقبتر هستیم و این نوع سرمایهگذاریها سختتر انجام میشود و این کار با طی مراحل دشوارتر، به صورتگرانتر و طولانیتر اتفاق میافتد.»
ذکایی با بیان اینکه صنعت چاپ یک صنعت میانّبخشی است، ادامه میدهد: «این صنعت خود را با بازار مصرف مبتنی بر نیاز سفارشدهندگان که عموما کارخانهها و تولیدکنندگان حوزه صنایع فرهنگی، غذایی، دارویی و بهداشتی تطبیق میدهد. در این میان آسیبی که در صنعت چاپ وجود دارد؛ نبود یکپارچگی در تشکلهای صنفی این صنعت است. این مسئله منجر شده سوءتفاهمهایی بین اهالی این صنف ایجاد شود و به جای اینکه انرژی خود را به خدمترسانی به اعضا مصروف کنند، بعضاً دیده میشود که انرژی در حوزههایی مصرف میَشود که خیلی مقرون به نتیجه نیست، در زمینه اگر همه تجمیع شوند و به یک صدای واحد تبدیل شوند میتوانند انرژی مضاعفی ایجاد کنند و مطالبهگری بیشتری درباره نیازهای صنفیشان داشته باشند و حقوق صنفیشان را استیفا کنند.»
وی به دغدغه دیگر فعالان صنعت چاپ در کشور اشاره کرد و یادآور میشود: «یکی دیگر از نکات مهم این است که صنعت چاپ به دلیل سیال بودن بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت صنعت، معدن و تجارت، آنطور که شایسته است نتوانسته از منابع بانکی و تسهیلات ارزانقیمت استفاده کند. همین مساله شرایط کار را برای فعالان این صنعت دشوار کرده؛ زیرا برای بهروزرسانی تجهیزات و ماشینآلات صنعت چاپ نیاز به تسهیلات است. »
میتوان گفت که تحریمها و شرایط اقتصادی کشور موجب شده که سرمایهگذاریها در صنعت چاپ گران تمام شود و اگر سرمایهگذاریها مقداری ارزانتر شود با توجه به نیروی انسانی، انرژی و هزینههای جاری که نسبت به کشورهای منطقه ارزانقیمتتر است، میتوانیم قدرت رقابت خوبی در دنیا داشته باشیم و در حوزه صادرات قدم برداریم.
تولید فراسرزمینی از ایده تا اجرا
بازار چاپی ایران در گذشتهای نه چندان دور محل رفت و آمد ناشران و چاپخانهداران عراقی و ترکی بود که برای تهیه و تامین کالاهای چاپی ایران نخستین انتخابشان بود، چاپ کتابهای درسی عراق و افغانستان در ایران نمونهای از قراردادهای تجاری موفق بود که در سایه توسعه روابط اقتصادی میتواند بار دیگر تکرار شود.
ذکایی در این زمینه معتقد است؛ «در این میان اما فرصتهای پیش روی صنعت چاپ نیز کم نیستند، یکی از ویژگیهای کشور ما این است که در منطقهای قرار گرفتهایم که در اطراف ما ظرفیتهای خالی چاپی زیادی وجود دارد و میتوانیم با دیپلماسی اقتصادی موجود در این حوزه به بسیاری از این ظرفیتها پاسخ بدهیم؛ بخشی از این ظرفیتها محصولات چاپی در حوزههای مطبوعات، کتاب، تبلیغاتی و بستهبندی است.»
وی با طرح پیشنهادی در این زمینه میافزاید: «در این زمینه چاپخانهداران ایرانی با چاپخانهداران سایر کشورها مانند ایران، افغانستان و عراق، کشورهای CIS و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس PGCC میتوانند سرمایهگذاریهای مشترک داشته باشند. همچنین باید تولید فراسرزمینی در صنعت چاپ را جدی گرفت. بسیاری از کشورها بخصوص CIS علاقهمند به سرمایهگذاری با چاپخانهداران ایرانی هستند، در این زمینه میتوان چاپخانههای بزرگی را با سرمایه چاپخانهداران ایرانی و تجار خارجی در این کشورها ایجاد کرد که بخشی از محصولاتشان به مصرف داخلی آن کشور برسد و بخش دیگر به داخل کشور خودمان ارسال شود.»
تأمین مواد اولیه مورد نیاز چاپخانهداران به دلیل وارداتی بودن یک چالش جدی بهخصوص در دوران نوسانات نرخ ارز است. در کشورهای منطقه و ایران تولیدکننده به مفهوم واقعی نداریم و تولیدکنندگان نیز تحت لیسانس برندهای مختلف تولید دارند، حوزه صادرات نیز در این بخش میتواند برای تولیدکنندگان مواد مصرفی جذاب باشد. ذکایی با پیشنهاد سرمایهگذاری در حوزه تولید مواد مصرفی چاپ، میگوید: «به تازگی شاهد بودیم که در حوزه کاغذ، کارتن و مقوا به عنوان مواد اولیه مورد نیاز صنعت چاپ و نشر اقدامات و فعالیتهای خوبی شکل گرفته، به طوری که در برخی حوزهها علاوه بر خودکفایی به حوزه صادرات نیز وارد شدیم. در حوزه مرکب و جوهر نیز اتفاقهای خوبی رخ داده که قابل توسعه است؛ هم برای بازارهای داخلی و هم برای صادرات.»
وی توجه به صادرات را برای آینده صنعت چاپ ایران یک ضرورت دانسته و اظهار میکند: «امروز بنگاههای چاپی مختص صادرات نداریم؛ در حوزههای دیگر، تولید برای صادرات داریم اما اگر این اتفاق در صنعت چاپ رخ بدهد دولت هم آماده همکاری برای در نظر گرفتن ملاحظات خاص برای این گروه است مثل ورود کالاها به صورت ورود موقت، مشوقهای صادراتی، استفاده از ویژگیهای مناطق آزاد و ایجاد بازارچههای مرزی چاپی. در این زمینه چاپخانههای بزرگ معمولا این ظرفیت را دارند که برای مجموعه خود واحد سفارشات خارجی راهاندازی و بازاریابی بینالمللی ایجاد کنند، اما چاپخانههای کوچک ولو اینکه تولیدات خوبی دارند اما به لحاظ محدودیتهایی که دارند شرکتهای واسط بازاریابی چاپ اگر تاسیس و ایجاد شوند میتوانند نقش یک تسهیلگر را بازی کنند، بازار منطقه را ارزیابی کرده، جذب سفارش کنند و بین چاپخانههای کوچک توزیع کنند تا ظرفیت جدیدی برای چاپخانههای کوچک ایجاد کنند. »
خروج نیروهای حرفهای از چاپخانهها
میتوان ادعا کرد که تا دو دهه قبل به لحاظ فنی و نیروی انسانی صنعت چاپ ایران در منطقه از نظر فنی و نیروی انسانی سرآمد بود؛ اما طی سالهای اخیر این دو مزیت رو به تحلیل میرود. امروزه ورود تکنولوژیهای نوین و دانش جدید به کارآموختگی و تسلط کاربران به دانش روز بهویژه نرمافزارهای روز دنیا نیاز دارد، از سوی دیگر پا به سن گذاشتن بخشی از نیروهای حرفهای و خارج شدن آنها از گردونه فعالیتها بحث نیروی انسانی حرفهای در صنعت چاپ را دچار بحران کرده است.
در این زمینه باید به بحران نیروی انسانی در صنعت چاپ توجه ویژه داشته باشیم و هم آموزشهای ضمن خدمت برای فعالان کنونی و هم آموزش برای افراد جدیدالورود داشته باشیم.نیروی کار حرفهای و متخصص یک چالش جدی برای صنعت چاپ کشور است.
سعید کلاری که نسل سوم یک خانواده چاپخانهدار است در گفتوگو با آنا میگوبد: «صنعت چاپ اینروزها وضعیت چندان خوبی ندارد به طوری که نیروی کار هم صلاح را در این میبیند که از چاپخانه خارج شود و به مشاغل خدماتی مثل پیک موتوری، اسنپ و تاکسی روی بیاورند؛ زیرا از نظر معیشتی وضعیت بهگونهای است که نه مدیر چاپخانه راضی است و نه کارگر و همین مساله موجب خروج نیروی متخصص از بدنه صنعت چاپ طی سالهای اخیر شده است.»
وی ادامه میدهد: «معتقدم اگر روند به همین شکل ادامه پیدا کند و وضعیت اقتصادی از شکل کنونی بهبود پیدا نکند، این مسئله تا دو – سه سال آینده به یک بحران جدی در صنعت تبدیل خواهد شد. در این میان میتوان گفت که تربیت نیروی آموزشی در دانشگاهها و مراکز علمی و کاربردی میتواند راهکاری برای برونرفت از این چالش باشد، ما باید باید خود را به دانش روز تجهیز کنیم و با حضور در رویدادهای بینالمللی مسیر را ادامه بدهیم.»
کلاری به چالش تأمین ملزومات مصرفی صنعت چاپ مانند کاغذ، مرکب و الکل ایزوپروپیل نیز اشاره کرده و میافزاید: «تأمین این مواد در سالهایی نه چندان دور اصلا از دغدغههای مدیران چاپخانهها نبودند؛ اما امروز به مرحله بحرانی رسیده و همیشه یک استرس همراه مدیر است که اجازه نمیدهد قراردادهای کلان و بلندمدت امضا کند و آنها را به زمان و حجم کمتر محدود کرده است، همین مسئله موجب ایجاد کندی در گردش کاری چاپخانهها شده است.»
فعال حوزه چاپ درباره افق پیش روی صنعت چاپ میگوید: «این صنعت در کشور ما تابعی از تغییر و تحولات روز جهانی است زیرا صنعت چاپ یک صنعت وارداتی است و مواد مورد نیاز آن مثل مرکب، کاغذ، ماشینآلات و ... همه از خارج وارد میشود. بازخورد هر اتفاقی که در دنیا رخ بدهد را نیز در یک بازه زمانی در ایران مشاهده میکنیم و به همین دلیل باید برای تامین و در دسترس قرار دادن این کالا حمایت همهجانبه انجام شود.»
خرداد 1403 نمایشگاه دروپا که به المپیک چاپ معروف است، برگزار خواهد شد، نمایشگاهی که هر چهار سال یکبار در شهر دوسلدورف برگزار شده و آخرین تحولات، دستاوردها و نوآوریها در آن به نمایش گذاشته میشود. باید صبر کرد و دید سیاستگذاران جهانی در این صنعت چه مسیری را ترسیم کردند و چه سیاستی را در پی میگیرند و بر مبنای آن میتوان جهتیابی کرد که این صنعت به کدام سمت میرود و چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که بخش دیجیتال صنعت چاپ طی سالهای اخیر رشد زیادی داشته است و بخش عمده نمایشگاههای بزرگ در دنیا به این حوزه اختصاص پیدا کرده است.
اما آیا بار دیگر چاپ دیجیتال همچنان در صدر قرار دارد و همه توجهها به سمت این بخش بیشتر است؟ این شیوه چاپی اگرچه در بخش چاپ نشر رومیزی تا حدودی پیش رفته است اما محدودیت تیراژ و صنعتی نبودن ماشینآلات آن نشان میدهد که چاپ دیجیتال مسیری طولانی پیش رو دارد تا جای چاپهایی افست، فلکسو و هلیو را بگیرد.
انتهای پیام/