سخنرانی سید مقاومت، محافظهکارانه یا بازدارندگی پیشدستانه؟
گروه جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا، قاسم غفوری؛ پس از گذشت یک ماه از مقاومت مشروع ملت فلسطین در برابر رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان غربی آن، در قالب طوفان الاقصی، سرانجام سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله سخنرانی مشروحی در باب تحولات غزه، چگونگی شکلگیری طوفان الاقصی، نقش حماس و سایر ارکان مقاومت در این عملیات، نقش و عملکردهای حزبالله طی این مدت و پسازآن، چگونگی نقشآفرینی آمریکا در جنایات صهیونیستها علیه ساکنان غزه، مطالبه ملتها و مردم فلسطین از کشورهای اسلامی و عربی و سازمان ملل و... داشته است.
این سخنرانی در حالی صورت گرفت که دو دیدگاه در باب این سخنرانی مطرحشده است. از یکسو برخی آن را سخنرانی طوفانی همراه با افشاگری و نیز درایت و تیزهوشی نصرالله دانستهاند که رویکرد مدبرانه نصرالله و حزبالله در قبال جنگ غزه را نشان میدهد. از دیگر سو نیز برخی این سخنرانی را اقدامی محافظهکارانه دانستهاند که نشانگر عدم تمایل حزبالله برای درگیری با آمریکا و کمتوجهی حزبالله به جنگ غزه است.
حامیان این دیدگاه حملات گسترده صهیونیستها پسازاین سخنرانی به غزه و عدم واکنش حزبالله به این حملات را سندی روشن بر ادعای محافظهکاری وی عنوان نمودهاند. حال این سؤال مطرح است که سخنان سید مقاومت آیا نمودی از یک رویکرد جنگی تمامعیار بوده و یا رویکردی محافظهکارانه که به دنبال دور نگاهداشتن حزبالله و امنیت لبنان از جنگ غزه بوده است؟
پاسخ به این پرسش را با مروری بر راهبردهای حزبالله از سال 2000 تا به امروز میتوان داد. حزبالله در شرایطی شکل گرفت که از یکسو لبنان در وضعیت نزاعهای داخلی بوده و از سوی دیگر رژیم صهیونیستی بر حفظ و توسعه اراضی اشغالی اصرار داشته است.
استراتژی حزبالله در ابتدا بر اصل وارد نشدن بر مسائل داخلی لبنان و توجه ویژه به اراضی اشغالی جنوب لبنان بوده است. نتیجه این رویکرد نیز پیروزی حزبالله در سال 2000 و آزاد شدن بخشهای قابلتوجهی از جنوب لبنان بوده است. حزبالله با آگاهی بر ماهیت اشغالگرانه رژیم صهیونیستی تقویت توان نظامی خویش را در دستور کار داشته در عین آنکه با توجه به ساختار چند لایه درون لبنان و بهویژه دخالتهای غربی-عربی در اداره امور این کشور، فعال شدن بیشتر در حوزه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی لبنان را نیز در پیش گرفته است. در سال 2006 بار دیگر تجاوز ارتش صهیونیستی به لبنان تکرار و نتیجه آن جنگ 33 روزه شد که با پیروزی حزبالله همراه شد.
پسازآن راهبرد حزبالله از حوزه دفاعی به عرصه بازدارندگی ارتقا یافت چرا که چنانکه بزرگان نظامی میگویند راهکار جلوگیری از جنگ آماده بودن برای جنگ است. تقویت توان موشکی و پهپادی در کنار تقویت کادر نظامی در کنار فعالتر شدن در عرصه سیاسی بهگونهای که حزبالله به یکی از ارکان سیاسی لبنان مبدل و سلاحش در کنار مردم و ارتش بهعنوان استراتژی دفاعی لبنان جنبه قانونی یافت.
نمودهای اجرایی این بازدارندگی حزبالله را میتوان در زمانهای مختلف مشاهده کرد که ورود حزبالله به جنگ سوریه با تروریسم با هدف جلوگیری از ورود تروریسم به لبنان، حمله پهپادی حزبالله به مواضع صهیونیستها در منازعه "کاریش" که به عقبنشینی صهیونیستها و در نهایت تعیین خطوط منابع انرژی طرفین گردید از این دست است.
عملکردهای حزبالله در طول یک ماه جنگ غزه نیز بیانگر ورود حزبالله به عرصه جدیدی از راهبردهای نظامی است و آن رویکرد به بازدارندگی پیشدستانه است. سخنان نصرالله را نیز میتوان در همین چارچوب مورد ارزیابی قرار داد.
نخست آنکه نصرالله ماهیت طوفان الاقصی را اقدامی صرفاً فلسطینی برشمرده است که سایر جریانهای مقاومت از آن بیاطلاع بودهاند اما از این بیاطلاعی نیز دلخور نمیباشند و اصل رازداری را برای پیروزی در یک عملیات مورد تأکید قرار میدهد.
به عبارتی دیگر نصرالله با این سخنان این پیام را به جهان مخابره میکند که ارتش تا دندان مسلح صهیونیستی با حامیان غربیاش از یک گروه کوچک با کمترین امکانات شکستخورده است و این یعنی ورود این رژیم به عرصه جنگ با سایر ارکان مقاومت پیامدهای غیرقابل پیشبینی به همراه خواهد داشت. این یعنی همان بازدارندگی پیشدستانهای که حزبالله در برابر دشمنان در پیش گرفته است.
دوم آنکه نصرالله تأکید دارد که خطوط قرمز حزبالله تهدید امنیت لبنان و نیز سطح تحرکات صهیونیستها در غزه است. هر چند برخی این سخن را به محافظهکاری نصرالله تعبیر کردهاند اما کاربردی و عملیاتی بودن این موضع زمانی آشکارتر میشود که پس از سخنرانی نصرالله صهیونیستها بر شدت حملات به غزه افزوده و تحرکات نظامی علیه لبنان داشتهاند که در حزبالله نیز با هدف قرار دادن همزمان 5 مقر صهیونیستها به این رفتارها پاسخ داد.
به عبارتی دیگر نصرالله در چارچوب بازدارندگی پیشدستانه به صهیونیستها هشدار داد که عبور این رژیم از این پیام با واکنش حزبالله مواجه خواهد شد تا بیانگر کوتاه نیامدن نصرالله از این راهبرد باشد.
سوم آنکه دبیر کل حزبالله لبنان ضمن تقدیر از عملکرد مقاومت عراق و یمن در هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی و پایگاههای آمریکایی در عراق و سوریه، به آمریکاییها در باب حضور ناوهایشان در منطقه هشدار داد و از گزینههای روی میز درباره آنها سخن گفت.
تحقق بازدارندگی پیشدستانه حزبالله در قبال آمریکا با واکنش آمریکاییها به سخنرانی نصرالله آشکار میشود چنانکه آمریکاییها اعلام کردند که از یکسو به دنبال گسترش جنگ در منطقه نیستند و از سوی دیگر به دنبال تقابل نظامی با ایران نیز نیستند. این موضعگیری نشان میدهد که آمریکاییها پیام سید حسن نصرالله را دریافتهاند و برای گرفتار نیامدن در ابتکار عملهای حزبالله چنین مواضعی را مطرح کردهاند.
با توجه به این مؤلفهها میتوان گفت که سخنرانی نصرالله نه رویکردی محافظهکارانه بلکه نشات گرفته از راهبرد بازدارندگی پیشدستانه است که طراحی و اجرای آن بسیار سختتر از طراحی جنگ است چرا که از یکسو باید توان و آمادگی کامل برای مقابله با هر تهدیدی را در هر زمان و مکان دلخواه داشت و از سوی دیگر نباید چنان رفتار کرد که طرف مقابل تصور تزلزل و سازشکاری داشته باشد.
به عبارتی دیگر سخنرانی نصرالله قرار دادن انگشتان روی ماشهای بود که صهیونیستها و حامیانشان را در وضعیت سردرگمی از عملکرد حزبالله در قبال غزه، امنیت لبنان، جبهه مقاومت و منطقه قرار میدهد که دستاوردهای این راهبرد به مرور در روزهای آتی جنگ غزه آشکار خواهد شد.
انتهای پیام/