مغالطه آماری مخالفان استفاده از مدرسان جوان
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، هفته گذشته یکی از رسانههای کشور برای چندمین بار در ماههای اخیر با انتشار اطلاعات نادرستی تلاش کرد تا یک اتفاق جدید و مثبت در فضای آموزش عالی کشور را با برچسبهای مختلفی تخطئه کند. روزنامهای که چندی پیش با ادعای اخراج تنی چند از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی به استاد فقید این دانشگاه هم رحم نکرده بود و در جهت منافع سیاسی از نام او هم بهره برده بود، در گزارش جدیدی تلاش کرده با زیر سؤال بردن پروژه دستیاران آموزشی دانشگاه آزاد، با کلیدواژه خانهنشینی اجباری مثلاً از حقوق چند هزار استاد حقالتدریسی این دانشگاه حمایت کند.
ایستادگی سیاسی دربرابر تقویت بنیه علمی دانشگاه
اصل ماجرا به اوایل سال جاری برمیگردد. دیدار نوروزی رئیس دانشگاه آزاد که در آن برای نخستین تغییر شکل و شمایل بدنه استادی دانشگاه مطرح شد. دکتر طهرانچی در ابتدای سال جاری خداحافظی با مفهوم حقالتدریس در دانشگاه آزاد را بهعنوان یکی از برنامههای مهم امسال معرفی کرد و گفت: «باید همه ارکان دانشگاه تلاش کنند که هیاتعلمی، یا هیاتعلمی پیوسته باشد یا هیاتعلمی وابسته و دانشجویان دکتری بهعنوان دستیاران تدریس فعالیت کنند؛ بدینترتیب یک ارتباط نظاممند در دانشگاه به وجود میآید. استاد وقتی نقش ویژهای دارد که در فعل خود مستقر باشد ولواینکه در هیاتعلمی وابسته، کار اصلی استاد جای دیگری است اما بخشی از زندگی او بهعنوان هیاتعلمی وابسته دانشگاه خواهد بود. این منطق امسال دانشگاه آزاد است که تا خردادماه همه مقدمات آن باید حاصل شود تا دیگر کسی بهعنوان حقالتدریس با دانشگاه همکاری نکند.» اتفاقی که تقریبا مطابق برنامه هم پیش رفت تا پوستاندازی و جوانگرایی در بدنه هیاتعلمی دانشگاه با جدیت دنبال شود. ثبتنام دستیاران آموزشی بهعنوان یک پروژه ویژه خردادماه آغاز شد و کمی بعد در تابستان هم فراخوان جذب هیاتعلمی وابسته منتشر شد تا از این پس مفهوم حقالتدریس با همه چالشهایش به تاریخ سپرده شود. با این تصمیم، افراد توانمندی که مشغول به تدریس بودند به شکل رسمیتر و نظامیافته به کار خود ادامه میدهند تا حقوق و البته تکالیف آنها هم نسبت به دانشگاه متقن رعایت شود. همین روند چندماهه که البته اعلام و توضیح آن از ابتدای سال جاری شفاف آغاز شده بود، شائبههای مربوط به زمان اجرا و بیاطلاعی افراد را مردود میکند.
هیاتعلمی «وابسته» چگونه جایگزین «حقالتدریس» شد؟
حقالتدریس، آنگونه که از مدل اجرایش هم روشن بود بهعنوان یک شغل دائمی تلقی نمیشود. درواقع براساس نیاز در یک برهه زمانی مشخص برخی رشتههای دانشگاه نیازمند مدرس بیشتری بودند که به شکل موقت با کمک مدرسان این دوره پشت سر گذاشته است. رئیس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان در گفتوگو با «فرهیختگان» در این باره توضیح میدهد: «متاسفانه در طول زمان کمبود اعضای هیاتعلمی در برخی از واحدها روش استفاده نادرستی از دانشآموختگان یا دانشجویان برای تدریس بهعنوان مدرس حقالتدریس ایجاد کرده بود. مدرسان حقالتدریس در جایگاه واقعی خود قرار نداشتند. دانشگاه برای تصحیح این ارتباط بیمار نیاز به جراحی داشته است. دستیاری و در کنار آن هیاتعلمی وابسته به تصحیح این ارتباط کمک میکنند و طبیعتا این جراحی هم درد و هم عوارضی دارد. بنابراین در شرایط فعلی پس از تحولات مختلفی که از تعداد دانشجو گرفته تا شکل و شمایل نظام دانشی دانشگاه، تغییر امری طبیعی است. مثل مدل جدید هیاتعلمی که تحت عنوان «وابسته» شناخته میشود و امکان همکاری با دانشگاه را مثل گذشته فراهم میکند، فارغ از اینکه سابقه هیاتعلمی دارد یا خیر. به بیان دیگر افرادی که در قالب هیاتعلمی وابسته با دانشگاه همکاری کنند ممکن است مدرک دکتری داشته باشند اما مرتبه دانشگاهی نداشته باشند. از سوی دیگر ممکن است مدرک دکتری و مرتبه دانشگاهی نیز داشته باشند. یعنی بهطور مثال استادیار در یک واحد دانشگاهی یا بازنشسته یا دانشیار در حوزه خود باشند که جامعه هدف آنها نیز دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و بالاتر است. ممکن است یک فرد مدرک دکتری نداشته باشد و دانشجوی دکتری نیز نباشد ولی در یک حوزه خبره و نخبه است. چنین فردی میتواند در طرح هیاتعلمی وابسته شرکت کند. در چنین شرایطی هیات جذب دانشگاه ورود کرده و بررسیهای لازم را انجام میدهد و اگر نخبگی فرد تایید شد آنها با اینکه مدرک دکتری ندارند میتوانند بهعنوان هیاتعلمی وابسته در دانشگاه وارد فضای همکاری شوند.»
بررسی پرونده 3 هزار متقاضی هیاتعلمی وابسته
عباس اشرفی، رئیس مرکز جذب و امور هیاتعلمی دانشگاه آزاد درخصوص فرآیند جذب اعضای هیاتعلمی وابسته میگوید: «اعضای هیاتعلمی وابسته از افرای برجسته، متخصص و خبرگان حوزههای تخصصی هستند که براساس فراخوان اعلامشده و طی فرآیند بررسی صلاحیتهای علمی و عمومی در هیاتهای اجرایی جذب، در واحدهای دانشگاهی تابعه هر استان فعالیت میکنند.»
به گفته او اعضای هیاتعلمی وابسته با هدف ارتقای سطح علمی، پژوهشی و فناوری، توسعه دیپلماسی علمی و فناوری و بسترسازی همکاریهای بینالمللی با دانشگاههای داخلی و خارجی و استفاده از ظرفیتهای آموزشی و پژوهشی موسسات آموزش عالی در دانشگاه فعالیت خواهند کرد. همچنین ایجاد وحدت رویه و بهروزرسانی فرآیند با هدف بهبود کیفیت آموزش و استفاده از متخصصان صاحبنظر و پژوهشگران متعهد و مقید، تعهدات دوطرفه در انجام وظایف و امور مربوطه، ایجاد نظم و انضباط مالی در محاسبات و پرداختها از دیگر اهداف دانشگاه برای بهکارگیری اعضای هیاتعلمی وابسته است.
رئیس مرکز جذب و امور هیاتعلمی دانشگاه آزاد میگوید درحال حاضر قریب به ۳هزار نفر روند بررسی پرونده متقاضیان هیات علمی وابسته انجام شده و فرآیند عضویت سایر متقاضیان ثبتنامشده تا سقف ظرفیت اعلامشده ادامه دارد. سابقه تدریس و فعالیت بهعنوان مدرس حقالتدریس از شاخصهای موثر در بررسی فرآیند جذب این گونه اعضای هیاتعلمی بوده که مدنظر هیات اجرایی جذب قرار دارد. مدت قرارداد اعضای هیاتعلمی وابسته سهساله است که بهصورت ترمی با انجام موظف تدریس و پژوهش در واحدهای دانشگاهی فعالیت کرده و طی حکم صادره، حقوق و مزایای خود را دریافت خواهند کرد.
چرا ادعای قطع همکاری 33 هزار نفره درست نیست؟
تعداد قابل توجهی از حقالتدریسها هم در دو پروژه هیاتعلمی وابسته و دستیاران آموزشی جایابی شدهاند و همکاری 50 درصد حقالتدریسها ادامه خواهد داشت. این نکته را رئیس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد به «فرهیختگان» میگوید و ادامه میدهد: «اینکه 33 هزار نفر قطع همکاری شدهاند اساسا کذب هست بلکه بیش از 50 درصد این عزیزان در قالب هیاتعلمی وابسته یا دستیار آموزشی همکاری میکنند. ضمنا در برخی رشتهها مانند رشتههای علوم پزشکی و دروس معارف همچنان حقالتدریس وجود دارد. از طرفی 33 هزار نفر حقالتدریس در طول ترمهای مختلف افراد متفاوتی بودند. به عبارتی 33هزار نفر حقالتدریس سال 1400 با سالهای قبل و سالهای بعد آن یکی نیست و همیشه نفراتی از این جریان کم و تعدادی نیز اضافه میشوند.» آنطور که حسنپور میگوید دستیاران آموزشی که امروز از آنها استفاده میشود در گذشته کد تدریس از خود دانشگاه آزاد داشتند؛ البته شاید در جای دیگری هم سابقه تدریس داشته باشند که بهعنوان امتیازی برای جذب آنها محسوب میشود، اما آنچه مشخص است، 50 درصدشان قبلا کد تدریس داشتند.
دستیاران آموزشی تکمیلکننده شبکه آموزش دانشگاه
دستیار آموزشی که در بیشتر دانشگاههای دنیا با TA شناخته میشود بیشتر فعالیت آن برگزاری کلاسهای حل تمرین، بررسی فعالیتهای کلاسی، تصحیح آزمونها و اقداماتی از این دست توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی است، یعنی دانشجوی تحصیلات تکمیلی، دستیاری یک استاد را در یک کلاس میپذیرفت درحالیکه در دانشگاه آزاد این فرآیند ابزاری برای تربیت اساتید آینده کشور و بهطور خاص تکمیل زنجیره تامین اعضای هیاتعلمی دانشگاهها خواهد بود. شبیهترین برنامه دانشگاه آزاد برای دستیاران آموزشی با سطح بینالمللی را میتوان برنامه آمادهسازی استاد آینده با عنوان pff در دانشگاههای ایالاتمتحده دانست. این پروژه برنامهای مدون و ملی در آمریکاست که از سال 1993 توسط انجمن تحصیلات تکمیلی و موسسات دانشگاهی آمریکایی با حمایت مالی آکادمی ملی علوم این کشور و دو خیریه برای دانشجویان دکتری پیگیری و برنامهریزی شده است. درحال حاضر 430 موسسه دارای برنامه حمایتی دوره دکتری و بیش از 250 موسسه شریک در این پروژه حاضر هستند. اگر بخواهیم تعریف طرح دستیاری آموزشی در دانشگاه آزاد را در یک جمله بگوییم میتوان گفت فعالیت تخصصی دانشجوی دکتری همراه با هدایت دانشگاهی درحوزه مدرسی. در مقابل دستیاران متناسب با این فعالیت، کمکهزینه تحصیلی و درنهایت در صورت داشتن شرایط، گواهینامه ویژه مدرسی دریافت میکند. هدف از دریافت این گواهینامه، احراز صلاحیت تدریس دستیاران برای فعالیت در حوزه آموزش دانشگاهی است. این گواهی میتواند مبنای اولویتهای استخدامی و تسهیلات آتی باشد؛ مثلا دریافت پایه تشویقی نمونهای از تسهیلات است. همچنین درصورتیکه دستیاران آموزشی بعدها بتوانند در کسوت هیاتعلمی جذب شده و در اولویت جذب قرار بگیرند، یک پایه تشویقی دریافت میکنند. همه این تسهیلات و مزایا درصورتی حاصل میشود که مدیرگروه تخصصی، صلاحیت ایشان را برای تدریس احصا کند و برای ایشان درس بگذارد و همچنین درطول دوره کارورزی و در پایان دوره ارزشیابیهای قابلاتکا و دورههای نظری متناسبی در حوزه مدرسی پیشبینی شده است.
چرا پروژه دستیاران آموزشی عملیاتی شد؟
حسنپور، رئیس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد درخصوص دلایل پیادهسازی این طرح میگوید: «دانشگاه با اساتیدی میتواند حکمرانی آموزشی و مکتب تعلیم و تربیت خود را حاکم کند که با آنها ارتباط سازمانی دارد. از مزایای این حکمرانی آموزشی تمرکز اطلاعات، امکان نظارت و مدیریت این گونه ارتباطات است که در دستیاری آموزشی از طریق سامانه سپاری متمرکز انجام شده است. یکی دیگر از دلایل ایجاد این طرح، ارتباط سازمانی مدرسان با دانشگاه است.» به گفته وی بیشتر از اینکه یک موضوع نظارتی باشد ایجاد حس تعلقخاطر به یک فلسفه آموزشی و روش تربیتی نیروی انسانی داخل خود را دارد. یک موضوع دیگر، بحث علاقه مهاجرت نیروهای تخصصی کشور است که یک ابرچالش بوده و نگهداری این افراد و فرصتآفرینی برای آنها چالشی برای ماست. شعارمان این است که دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد در بین نیروی انسانی متخصص کشور ماندگارترین قشر بوده و در نقشآفرینی سرنوشت کشور خود تصمیم گرفته است. طرح دستیار آموزشی یک فرصت و یک محیط رشد برای آنهاست که برای ما هم در باشگاه پژوهشگران جوان یک وظیفه است که به این موضوع نیز بپردازیم.»
حسنپور کادرسازی و برندسازی برای آینده دانشگاه را بهعنوان اهداف دیگری طرح عنوان میکند و میگوید: «درحالحاضر کادرسازی برای آینده دانشگاه یکی از دغدغههای اصلی دانشگاه است. دانشگاه آزاد اسلامی درحالگذار از دوره جوانی هیاتعلمی خود بهسمت بازنشستگی اساتید است که یک شیب فزایندهای دارد. در این قضیه قطعا دانشگاه نیازمند یک بازسازی و یک دورنگری در این حوزه است. بحث بعدی هم برندسازی در حوزه استادپروری است. با جانشین کردن یک قسمتی از اساتید غیرهیاتعلمی با دانشجویان دکتری بحث هدایت کردن آموزش دانشگاهی دنبال میشود، یعنی دانشجویان دکتری که درحال تحصیل هستند، چون میتوان یک هدایت تخصصی و تحصیلی و شناسایی ضعفهای آنها و کمک به کیفیسازی داشت عملا آموزش دانشگاهی بهدرستی کنترل میشود.»
فرصت انتقال تجربه در طرح دستیاران هم مساله قابلتوجهی است. درواقع مسئولان دانشگاه آزاد با این طرح تلاش دارند تجربه از استاد به دانشجوی دکتری منتقل شود. در دانشگاه فقط دانشجو نیست که رشد میکند، بلکه دانشگاه هم بهعنوان یک سازمان یادگیرنده اساتید خود را در همه زمینهها به صورت تحربی پرورش داده و پخته میکند اما تجربه استادی آنها دفع میشود و تجربه منقل نمیشود و این یک چرخه معیوب است. البته این کمتجربگی یکی از نقاطی است که برخی بهعنوان یک اشکال از آن یاد میکنند. رئیس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد در این خصوص میگوید: «در این طرح ما اساتید پشتیبان داریم، یعنی در پشتیبانی در دستیاران آموزشی (که عموما اعضای هیاتعلمی باسابقه در آن گروه آموزشی هستند) مسئولیت هدایت راهبری، انتقال تجربیات و پاسخ به سوالات این دستیاران، رسیدگی به مطالبات دانشجویانی که این دستیاران سر آن کلاسها حاضر میشوند و همچنین ارزیابی این دستیاران آموزشی درطول این دوره وظیفه استاد پشتیبان است. در مدلهای قبلی چنین امکانی وجود نداشت. دستیاری مسیری برای شکاندن این چرخه معیوب است که این تجربه باید راه انتقال پیدا کند. دستیاری آموزشی اولین گام در رسوب دانش در زمینه تعلیم و تربیت دانشگاهی است.»
فعالیت دستیاران انقلت آییننامهای ندارد
یکی از نقدهایی که این روزها به طرح دستیاران آموزشی وارد شده مربوط به تبصره 1 بخشنامه سال 1397 سازمان مرکزی دانشگاه آزاد است؛ تبصرهای که به دانشجویان دوره دکتری اجازه میداد درصورت اعلام نیاز دانشکده یا گروه درسی و به شرط تایید معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده، در دورههای کاردانی و کارشناسی تدریس کنند. در ماده 3 این بخشنامه گفته شده است که «تدریس دارندگان مدرک کارشناسیارشد در واحدهای جامع (کاملترین واحدهای مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی) ممنوع است.»
نکته مهم این است که دانشگاه آزاد آن بخشنامه را در شرایط سال 97 صادر کرده و بعد از آن بخشنامه دستیار آموزشی در سال 1402 ابلاغ شده است. قطعا بخشنامهای که همان مجموعه و سازمان در تاریخ بعدی صادر میکند ملاک خواهد بود و در مواردی که دو بخشنامه با یکدیگر تداخل دارند بخشنامه آخر ملاک و مورد وثوق خواهد بود و نیازی نیست که بخشنامه سال97 رعایت شود. درواقع یک مجموعه بالادستی بخشنامه سال 97 را صادر نکرده است تا بخشنامه بعدی به آن وفادار باشد، بنابراین بخشنامه بعدی تصحیحکننده بخشنامههای قبل از آن خواهد بود.
13 هزار دستیار آموزشی با آمادگی سر کلاس رفتند
یکی دیگر از نقدهای مطرحشده نحوه تدریس دانشجویان دکتری است. بعضا این مساله مطرح میشود که دانشجویان دکتری که سر کلاس میروند علم ندارند و تدریس بلد نیستند. این نقد درحالی مطرح میشود که دانشجویان دکتری که در این طرح شرکت میکنند، افرادی هستند که قبلا سابقه تدریس داشتهاند و در اولویت جذب هستند. از طرف دیگر دستیاران باید در دوره ویژه مدرسی هم شرکت کنند. دورهای که با هدف ارتقای مهارتی دانشجویان دکتری دانشگاه آزاد در توانایی تدریس دانشگاهی از طریق تدریس واقعی در دورههای کاردانی و کارشناسی طراحی شده است و بهعنوان یک جایزه تحصیلی (Scholarship) به دانشجویان اعطا میشود. دانشجویان دکتری پذیرفتهشده در این دوره، با گذراندن40 ساعت (معادل دو واحد) دوره توانافزایی مدرسی به صورت فشرده و رایگان، آماده تدریس دانشگاهی میشوند.
رئیس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان میگوید: «43 هزار نفر در این طرح ثبتنام کرده که 33 هزار نفر به لحاظ ساختاری تایید شدند، پس از انجام مصاحبه توسط مدیران گروههای آموزشی و بررسی سوابق و انجام ارزیابیهای علمی13 هزار نفر از این33 هزار نفر در نیمسال نخست سال جاری سر کلاس درس حاضر خواهند شد. از جمعیت دستیاران آموزشی این ترم، پنجهزار نفرشان از قبل شروع این پروژه کد تدریس داشتهاند، یعنی در دانشگاه آزاد حقالتدریس بودهاند.»
حسنپور ادامه میدهد: «دستیاران آموزشی اکثرا کسانی هستند که آزمون جامع دادهاند و همه این عزیزان مصاحبه علمی شدهاند و سابقه تدریس دارند. از طرفی از مجاری هیات اجرایی جذب دانشگاه گذشته و استاد پشتیبان مدرسی دارند و این صحبتها اساسا کذب و برای کسانی است که علاقه دارند هر موضوعی رو به سیاست ربط بدهند.»
مدرسان دانشگاه آزاد در شکل جدید چه امتیازاتی دارند؟
با منسجم شدن روند جذب مدرسان، امکان مدیریت و تکریم مطلوبتر آنها برای دانشگاه فراهم میشود. همین موضوع باعث میشود بدون حواشی گذشته مثل اعتراضات و انتقادهای مختلفی که حقالتدریسها داشتند، حق و حقوق آنها پاس داشته شود. از طرفی شکل همکاری هم رسمیت و تشخص یک مدرس دانشگاهی را فراهم میکند و با توجه به مدل نظارت برنامهریزی شده کیفیت آموزش بهتر از گذشته تضمین خواهد شد. رئیس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان هم مورد دیگری به این موارد اضافه میکند و میگوید: «دانشگاه آزاد اسلامی امروزه برای اینکه هیاتعلمی داشته باشد فراخوان جذب میدهد و عدهای در آن شرکت میکردند. در فراخوانهای جذب هیاتعلمی دانشگاه دستیاران آموزشی و هیاتعلمیهای وابسته در اولویت خواهند بود. طبیعتا اینها چون فرصت دیده شدن برایشان ایجاد شده و سازوکاری وجود داشته که در دورههای کاردانی و کارشناسی تدریس کنند و تواناییهایشان را به نمایش بگذارند، در شرایط برابر یک مزیت نسبتی برای جذب شدن بهعنوان هیاتعلمی دارند. از طرفی از دستیاران آموزشی منتخب، در صورت تمایل هیاتعلمی وابسته خواهند شد و این یکی از راههای تامین کادر آموزشی و تکوین هرم آموزشی دانشگاه است.»
او میگوید: «دانشجویی که متقاضی دستیار آموزشی است از دوره نوجوانی گذشته و عمدتا در نیمهجوانی قرار دارد، همه تحصیلش را هم عمدتا در دانشگاه داخلی و بهخصوص دانشگاه آزاد گذرانده است. به سمت دوره پایدار زندگیاش حرکت میکند و آنها با گذشتن از این مراحل، قصد سازماندهی همه بخشهای زندگیشان را در داخل کشور دارند و به همین دلیل سرمایه ماندنی کشور و همچنین برای دانشگاه آزاد هستند. طبیعتا هر فرصت رشدی را که برای آنها فراهم کنیم سرمایهگذاری با بازگشت ارزشافزوده بالاست.»
حاشیهسازی در پس به خطر افتادن منافع
روند حرکتی دانشگاه آزاد درطول سالهای اخیر شکل روشن و البته مثبتی به خود گرفته است. لازمه تداوم این روند هم بدونشک اصلاح مدلهای مختلف قدیمی است که دربرابر تحولات جدید امکان کنش مناسب را از دانشگاه سلب میکنند. بنابراین تغییر لازمه حیات دانشگاه و طبیعی است، همانطور که فریادهای سیاسی و جریانسازی خلاف واقع در پس به خطر افتادن منافع هم طبیعی است. حالا دیگر میتوان این شکل نخنما از ایجاد دستاندازی در مسیر تحول دانشگاه را بهسادگی شناخت و فهرستی از بهانههای مختلف آن در سالهای اخیر ردیف کرد. / فرهیختگان
انتهای پیام/