صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت/

نکوداشت مولوی بلخی

کهنه‌نشدن میراث ماندگار مولوی اگرچه بی ارتباط با هنرورزی‌های او در مطاوی دفتر‌های مثنوی نیست؛ اما بیشتر به سبب آن است که انتخاب مواد مناسب کار عرفان‌سرایی از سوی شاعر عارف به‌درستی انجام شده است.
کد خبر : 870683

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ همین که در دنیای پرهیاهوی امروز، نام و شعر و اندیشه جلال‌الدین محمد بلخی (مولوی) شنیده و به آن پرداخته می‌شود، گویای آن است که آنچه این عارف نامدار ایرانی در سده هفتم بدان پرداخته‌ نیازی فرازمانی و فرامکانی بوده‌ است که هیچگاه (حتی در اوج تعصبات و ناهمگونی‌های فکری) هم شایان فراموشی نیست.

اگر مجموعه دیوان شمس را بازتاب احساس خاص همین جلال‌الدین به شمس تبریزی بدانیم و از آن به لحاظ ساختار طرب‌انگیز و خاص‌پسندش عبور کنیم، مثنوی معنوی البته ما را برای تامل و درنگ بیشتر در مفاهیم عرفانی‌ای که از مسیر قصه‌ها و تمثیل‌ها گذشته‌اند، کنار خود نگه می‌دارد.

گذشت زمان نشان داد که عرفان و مباحث اخلاقی و اجتماعی آمیخته و آویخته به آن، همیشه مورد نیاز انسان بوده‌است؛ چراکه آبشخور آن نظام معرفتی، حرکات و سکناتی است که از متنی مقدس، چون قرآن کریم و رفتار‌هایی پاکیزه، چون سیره پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السّلام سرچشمه گرفته‌است و عارفان مسلمان آن‌ها را نمود و بازتاب داده‌اند.

از نظر دور نماندن مثنوی معنوی بدان معنی است که مفاهیم بلند عرفانی چنانچه با صداقت و درستی بیان شوند و به زبان شعر شیرین فارسی هم آراسته باشند، می‌توانند دل و جان جویندگان مشتاق را خرسند و شادمان سازند. این نکته را می‌توان از حضور شوق‌آمیز ارادت‌مندان مولوی در قونیه هم دریافت کرد. 

درست است که مولوی در مثنوی به خلاف بزرگانی مانند سنایی، جا‌هایی نکاتی را که شیعیان بر آن انگشت می‌نهند، فرونگذاشته و سخن رانده است و از این رو برخی عرفان‌شناسان شیعی کار او را تا حد صوفی‌گری پایین آورده‌اند؛ با این حال مولوی کار خود را به نیکی انجام داده است به گونه‌ای که هر جوینده معرفت و پوینده راه عرفان می‌تواند از آموزه‌هایی که نفس‌ستیزی و شیطان‌گریزی و پاک‌زیستی از آن‌ها برمی‌آید، درس بگیرد.

کهنه نشدن میراث ماندگار مولوی اگرچه بی ارتباط با هنرورزی‌های او در مطاوی دفتر‌های مثنوی نیست؛ اما بیشتر به سبب آن است که انتخاب مواد مناسب کار عرفان‌سرایی از سوی شاعر عارف به درستی انجام شده است و او در رهنمون ساختن متقاضی سلوک به مقصد سهم خود را به خوبی ایفا کرده‌است.

گرامیداشت مولوی(هشتم مهر) چنین سرمایه فرهنگی و هنری از سوی همه کاربران زبان فارسی و دوستداران عرفان اسلامی در همه سرزمین‌هایی که مدعی تولیت هنر و عرفان را دارند، بایسته‌ای است که از ادای دین و انجام وظیفه در پاسداشت باور و فرهنگ ناشی می‌شود.

عبدالرضا مدرس‌زاده دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان 

انتهای پیام/

ارسال نظر