صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

نگاهی به وضعیت اهل سنت در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی/ تفاوتی که از زمین تا آسمان است

انقلاب اسلامی سبب شد ظلم و جنایت‌های پهلوی علیه برادران اهل سنت پایان یابد و به آنها آزادی بخشیده شود و علمای تسنن جایگاهشان را به دست آورند.
کد خبر : 870470

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم وفناوری آنا، حکومت پهلوی یک حکومت وابسته و از جانب بیگانگان بود که هم در دوره پهلوی اول و هم دوره پهلوی دوم و حادثه کودتای ۲۸ مرداد، بر مردم ایران تحمیل شد، به همین دلیل هیچ گاه رابطه خوبی با اقوام و مذاهب ایرانی نداشت و ازهیچ ظلم وجنایتی علیه آنان امتناع نمی‌ورزید. از کشتن مردم لرستان توسط رضاخان با بمباران هوایی تا ظلم و ستم‌هایی بر اهل سنت که امروزه مولوی‌های اهل تسنن تاکید می‌کنند که آن ظلم‌ها و جنایت‌ها را فراموش نمی‌کنند.

هم علمای سنی و هم علمای سنت از همان ابتدای پیروزی انقلاب بر این ظلم فراگیر تاکید می‌کردند. امام خمینی در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۵۸ در شهر قم که نمایندگان عشایر خوزستان و هیأتی از ترکمن صحرا و برادران اهل سنت نیز حضور داشتند فرمودند: «خوب است که در یک مکان برادر‌های اهل سنت ما و برادران اهل تشیع حاضرند؛ و هر دو دسته از وضع سابق نگران؛ و ظلم‌هایی که به آن‌ها شده است ذکر می‌کنند؛ و این مسئله، این نیست که فقط شما‌ها تحت فشار و ظلم بودید یا آقایان اعراب تحت فشار و ظلم؛ این یک ظلم عمومی بود به تمام این کشور؛ همه تحت فشار بودند. من اگر نگویم مراکز، و خصوص مرکز علمیه قم، بیشتر در فشار بود لکن نمی‌توانم تصدیق کنم که دیگران بیشتر بودند؛ همه بودند...»

در مقوله نظام پهلوی وبرادران اهل سنت یک واقعیت تاریخی وجود دارد و آن هم این است که وجود اهل سنت برای نظام پهلوی هیچ اهمیتی نداشت.

وضعیت اهل سنت در دوران پهلوی

۱-عدم امکانات رفاهی در مناطق اهل سنت

در دوران رژیم ستم شاهی مردم اهل سنت از حداقل امکانات معیشتی و رفاهی هم برخوردار نبودند و به هیچ یک از امکانات برق، گاز، راه وحتی آب آشامیدنی نیز دسترسی نداشتند. برای مثال درمنطقه ترکمن صحرا با اکثریت اهل سنت، گمیشان و سیمین شهر تنها یک چاه آب وجود داشت که مردم بدون سیستم آبرسانی و تنها با حمل ظرف آب بر دوش خود از آن استفاده می‌کردند. راه‌های ارتباطی راه‌های مال رو بود. در مناطق بلوچستان، وضع از ترکمن صحرا هم بدتر بود و ادعای وجود لوله کشی آب در آن مناطق یک مسئله خنده دار بیش نبود. علیرغم اینکه ایران ژاندارم منطقه بود، اما جوانان بلوچ در آن سال‌ها که به پاکستان سفر کرده بودند، برای اولین بار برق و سیستم روشنایی را در پاکستان دیده بودند و نه بلوچستان ایران!

مستند‌های شهید آوینی به خوبی روایتگر رنج‌های مردم بلوچستان در سال‌های اول پیروزی انقلاب و سقوط پهلوی است.

۲-واگذاری مناطق مرزی و راهبردی به دول بیگانه

عمده مناطق اهل سنت ایران در مناطق مرزی زندگی می‌کنند. رژیم پهلوی نه تنها تعصب ملی و عرق ملی برایش معنا نداشت بلکه این سرزمین‌ها را دو دستی و بدون هیچ مقاومتی به کشور‌های شوروی، افغانستان، ترکیه و جمهوری عراق تازه تاسیس شده، واگذار کرد و برایش مهم نبود چه سرنوشتی در انتظار آن ایرانیان خواهد بود.


۳-ظلم خوانین و ماموران حکومتی

به باور اهل سنت در دوران رژیم منحوس پهلوی یک سرباز، (تا چه برسد مقامات بالای نظامی و حکومتی) از قدرت زیادی برخورداربود و قدرت ظلم داشت و به مردم ظلم می‌کرد و هیج یک از افراد یک منطقه توان پاسخ دادن به او را نداشتند.

۴- بی تفاوتی به مسئله آموزش و تحصیل اهل سنت

قبل از انقلاب در مناطق اهل سنت، خبری از خانه بهداشت و درمان نبود، مردم آن مناطق نمی‌دانستند بیمه روستایی چیست، درشهری به نام چابهار به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، در کشوری که عنوان ژاندارم منطقه یدک می‌کشید، یک جوان «اهل سنت با مدرک دیپلم» وجود نداشت چرا که اصلا امکانات تحصیلی وجود نداشت و افراد اهل سنت اگر توانایی داشتند برای تحصیل باید به پاکستان می‌رفتند. همچنانکه در اوایل انقلاب، به علت کمبود پزشک از پزشکان هندی و پاکستانی در ایران استفاده می‌شد.

۵-خشکسالی، میراث پهلوی برای سیستان و بلوچستان

بررسی تاریخی نشان می‌دهد که بخشش «دشت ناامید» به افغانستان توسط پهلوی اول عامل اصلی خشکسالی دراین استان به عنوان دروازه شرقی ایران محسوب می‌شود.

۶-ریزگرد‌ها و پدیده مهاجرت

تصمیات ناشیانه پهلوی دوم در ماجرای واگذاری سرچشمه هیرمند و خاک سیستان وبلوچستان مشکلات جدی برای ایران به وجود آورد که امروزه برخی آثار آن از جمله مهاجرت، ریزگرد‌ها و مشکلات امنیتی بواسطه حضور طالبان را مشاهده می‌کنیم. حقایق تلخ این خیانت و جنایت در یادداشت‌های اسدالله علم به عنوان وزیر دربارعلیرغم گوشزد کردن به شاه، آمده است.

 

۷- عدم توجه به حوزه اهل سنت

پهلوی‌ها به اهل سنت اجازه نمی‌دادند حرفی برای گفتن داشته باشند. در کار‌های فرهنگی به اعتراف خود پیشوایان اهل سنت، سرسوزنی به آن‌ها توجه نمی‌شد و اهل سنت برای آن‌ها هیچ اهمیتی نداشت. به باور علمای اهل سنت، بدترین سوء استفاده از جوانان و زنان و دختران اهل سنت در دوران پهلوی هم، چون «کشف حجاب» اتفاق افتاد. هیچ برنامه فرهنگی برای جلوگیری از به دام افتادن جوانان اهل سنت به دام کمونیست‌ها در مناطقی هم، چون ترکمن صحرا وجود نداشت.

وضعیت اهل سنت در جمهوری اسلامی

وضعیت طلبه‌های اهل سنت

در دوره پهلوی ۱۳ مدرسه دینی برای برادران و ۴۵ مدرسه دینی برای خواهران وجود داشت در حالی که در جمهوری اسلامی مدارس اهل سنت با رشد ۱۰ برابری، دارای ۱۳۰ مدرسه برای برادران و ۴۵۰ مدرسه برای خواهران شد. تعداد طلبه‌های اهل سنت در ایران در حال حاضر ۱۴ هزار نفر است. این طلبه ها، همچون طلبه‌های شیعه از حق دریافت مستمری طلبگی برخوردار بوده و حقوق ماهانه از حوزه علمیه قم دریافت می‌کنند. همچنین آن‌ها بر خلاف طلبه‌های شیعه به طور کلی از سربازی معاف هستند. طلبه‌های شیعه اگر وارد شغل ترویج و تدریس علوم دینی نشوند باید به خدمت سربازی بروند

 حضور اهل سنت در مجلس و خبرگان رهبری

در دوران پهلوی اهل سنت تعداد محدودی نماینده در پارلمان داشتند، اما با انقلاب اسلامی اهل سنت حتی در خبرگان رهبری هم دارای نماینده شدند ودر مجلس شورای اسلامی ۱۷ نفر از برادران اهل سنت هستند و در دوره‌های گذشته حتی عضو هیات رئیسه مجلس هم شده اند.

وضعیت آموزش دینی و مساجد اهل سنت

اهل سنت در ایران برای آموزش دینی خود از هیچ محدودیتی برخوردار نیستند و آموزش در مدارس آن‌ها با آموزش در مدارس شیعیان متفاوت بوده و آموزش‌های خاص خودشان متناسب با مذاهب چهار گانه و کتب دینی شان است.

تعداد مساجد اهل سنت در دوران پهلوی با دوران جمهوری اسلامی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست به گونه‌ای که در دوره پهلوی مساجد اهل سنت کمتر از ۱۰۰۰ مسجد وجود داشت، اما در حال حاضر، ۱۲ هزار مسجد اهل سنت در کشور فعال هستند و همانند مساجد شیعیان از قانون معافیت پرداخت هزینه آب، برق و گاز برخوردار هستند و تنها یک درصد این هزینه را پرداخت می‌کنند.

علاوه بر این، اهل سنت دارای چند مسجد و مدرسه دینی بزرگ هم، چون مسجد جامع شافعی کرمانشاه، مسجد بهاران کردستان و مسجد مکی زاهدان هستند. همچنین در تهران هم از چندین مسجد برخوردار هستند.

حضور اهل سنت در دولت و حاکمیت

اهل سنت ایران در سطوح بالای حاکمیتی ایران حضور فعالی دارند. علاوه بر مجلس شورای اسلامی، در مجلس خبرگان رهبری که وظیفه انتخاب رهبری را دارند هم اهل سنت دارای چندین نماینده هستند که در دوره‌های پیش یکی از آن‌ها به نام ماموستا شیخ الاسلام از سوی گروهک‌های تکفیری به شهادت رسیدند که این نشان از عمق و وفاداری و همبستگی دوطرفه جمهوری اسلامی و اهل سنت دارد.

تدریس ۱۰ هزار استاد در دانشگاهها، حضور فرمانداران بعضا زنان از اهل سنت در دولت و حضور شخصیت‌های برجسته‌ای هم، چون امیردریادار ایرانی به عنوان فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش که غروری بسیاری از ایرانی‌ها را در دریانوردی ۳۶۰ درجه را برانگیخت از دیگر نمود‌های حضور فعال اهل سنت در سطوح بالای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران است.

در بخش‌های فرهنگی، انتشارات «چاپ احسان»، «چاپ امام ربانی» و «چاپ کردستان» متعلق به اهل سنت است که با چاپ کتاب‌های مخصوص به خودشان و حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به فعالیت در این عرصه مشغول هستند.

هرچند این نوشتار مجال آن ندارد که همه خدمات و برکات جمهوری اسلامی را برای برادران اهل سنت تبیین کند، اما آنچه مثل روز روشن است این حقیقت است که انقلاب اسلامی سبب شد ظلم و جنایت‌های پهلوی علیه برادران اهل سنت پایان یابد، و به اهل سنت آزادی بخشیده شود و علمای اهل سنت جایگاهشان را بدست آوردند.

انتهای پیام/

ارسال نظر