تلاش تلآویو برای جلب نظر بن سلمان/ عربستان زیر بار معامله مجانی نمیرود
گروه جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتایون مافی؛ تابستان امسال بود که پس از سفر مقامهای آمریکایی به عربستان، اردن و اسرائیل، دیپلماسی رفتوآمد از سوی دولت واشینگتن رونق گرفت و این در حالی بود که خاورمیانه تحولات متعددی را تجربه میکرد.
در ادامه این تحولات، احیای مجدد روابط میان ایران و عربستان موضوعی بود که به مذاق سران رژیم صهیونیستی خوش نیامد و آنها که تحولات منطقهای را به ضرر خود میدیدند، تلاش کردند تا اینگونه وانمود کنند که بازی تازهای در خاورمیانه آغاز شده و این بازی ایران را در انزوا قرار میدهد.
ماجرا از این قرار بود که روزنامه «اسرائیل هیوم» (اسرائیل امروز) به نقل از نتانیاهو بار دیگر مدعی شد: با وجود تهدیدهای ایران علیه تلآویو، فرصت خوبی برای اسرائیل وجود دارد که برای توافق صلح با برخی از کشورهای عربی دیگر به توافق برسد.
آکسیوس نیز به نقل از دو مقام آمریکایی گزارش داد کاخ سفید در تلاش است ظرف ۶ تا ۷ ماه آینده و قبل از تمرکز بر روی رقابتهای انتخاباتی، تلآویو و ریاض را به سمت امضای توافق عادیسازی روابط ترغیب کند و سفر «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید به ریاض نیز در همین راستا بوده است.
میتوان گفت، این اتفاقات ادامه برنامهای بود که ترامپ و نتانیاهو با طراحی پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط اسرائیل با بحرین و امارات متحده عربی آغاز کرد و در ادامه پیوستن مراکش و سودان به این پیمان آنقدر برای واشینگتن و تلآویو جذاب بود که آن را «معامله قرن» خواندند.
اکنون بایدن نیز به دنبال جوش دادن «معامله بزرگ قرن» در سایه عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل است. رژیم صهیونیتسی نیز به دلایل بسیاری به این موضوع علاقهمند شد به ویژه آنکه گرم شدن روابط تهران و ریاض نیز به دستپاچگی طراحان این برنامه افزوده است.
در اجلاس اخیر سازمان ملل، طرح این موضوع یکی از مواردی بود که در سخنان نخستوزیر رژیم صهیونیستی بر آن تأکید شد و مقامهای این رژیم برای آنکه بار دیگر با استفاده از سیاست ایرانهراسی کشورهای منطقه را به سمت خود جلب کنند، این پیشنهادها را با خطر هستهای شدن ایران مطرح کردند.
بعد از آن نیز جریان سازی رسانهای این رژیم بار دیگر تقویت شد و «الی کوهن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی مدعی شد که توافق عادیسازی روابط میان تلآویو و ریاض میتواند تا اوایل سال ۲۰۲۴ میلادی محقق میشود.
حالا این پرسش مطرح میشود که آیا تحقق این ادعا ممکن است و ایران چه موضعی را در این راستا در پیش خواهد گرفت؟
واکنش عربستان
به دنبال این اظهارات، ولیعهد عربستان سعودی در مصاحبه با شبکه خبری «فاکس نیوز» ضمن رد توافق گفت: حل مسئله فلسطین برای ریاض بسیار مهم و پیششرط مذاکرات با اسرائیل است.
همزمان منابع آگاه نیز اعلام کردند که دولت سعودی تأکید کرده که در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل، تضمین آمریکا برای دریافت تسلیحات پیشرفته ساخت این کشور و حمایت ایالات متحده از برنامه هستهای غیرنظامی ریاض از جمله غنیسازی اورانیوم را خواستار است.
کارشناسان سیاسی بر این باورند که در حقیقت عربستان چنین شرطی را بسیار هوشمندانه تعیین کرده چرا که عربستان سعودی نقش ویژهای برای خود در دنیای اسلام بهعنوان خادمین حرمین شریفین و رهبر جهان اسلام قائل است و این نقش ایجاب میکند که علاوه بر پاسخدهی به افکار عمومی کشورش و جهان اسلام، بتواند برنامههای توسعهای کشورش را شامل برنامههای اقتصادی و توسعه متوازن سیاسی پیش برد.
کارشناسان تأکید میکنند که مقامهای ریاض به خوبی از چینش سیاسی کابینه نتانیاهو با خبرند و میدانند که ارکان این کابینه با هرگونه نرمشی در قبال فلسطینیها مخالفاند و این مخالفت هرگونه امکان نزدیکی روابط با فلسطینیها و در نتیجه با سعودیها را منتفی میکند.
اما نتانیاهو در سازمان ملل جواب این سخنان بن سلمان را داد و گفت فلسطینیها میتوانند از این فرصت استفاده کنند به شرط آن که حق وتو نداشته باشند به عبارتی این پیشنهاد را محترمانه رد کرد.
از سوی دیگر، دولت عربستان به خوبی میداند که برای موفقیت یک معامله، باید امتیازات قابلتوجهی به فلسطینیها داده شود و این موضوعی است که به سختی با موافقت طرفهای دیگر روبرو خواهد شد.
بیبیسی در این باره گزارش داد که دریافت صدها میلیون دلار و کنترل بیشتر بر سرزمینهای واقع در کرانه باختری اشغالی از جمله خواستههای فلسطینیان برای قبول توافق عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی با میانجیگری آمریکاست.
همچنین یک مقام فلسطینی به بیبیسی درباره این خواستهها گفت: بخشهایی از کرانه باختری که در حال حاضر تحت کنترل کامل اسرائیل است (معروف به منطقه C بر اساس توافقنامههای صلح اسلو در دهه ۱۹۹۰) باید به تشکیلات خودگردان فلسطین منتقل؛ رشد شهرکسازی اسرائیل در کرانه باختری متوقف شود؛ حمایت مالی عربستان از تشکیلات خودگردان که از سال ۲۰۱۶ کند و سه سال پیش بهطور کامل متوقف شد، به میزان حدود ۲۰۰ میلیون دلار در سال از سر گرفته شود. همچنین کنسولگری آمریکا در شرق بیتالمقدس که بهمنزله نمایندگی دیپلماتیک آمریکا برای فلسطینیان است و در دولت دونالد ترامپ تعطیل شده بود بازگشایی شود و مذاکرات اسرائیل و فلسطینیان با میانجیگری آمریکا از جایی که در زمان جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در سال ۲۰۱۴ متوقف شد از سر گرفته شود.
چنین امتیازاتی بسیار مهم است و طبق گزارشها، آمریکاییها آنها را توقعات بیش از حد دانسته و اسرائیلیها با آن مخالف بودند اما مقامهای فلسطینی تأکید میکنند که این خواستهها به مراتب کمتر از خواسته قبلی فلسطینیان است که گفته بودند عربستان تنها باید زمانی اسرائیل را به رسمیت بشناسد که کشور مستقل فلسطینی برپا شده باشد.
عربستان دلایل دیگری را نیز مد نظر قرار داده است. نگاهی به رویکرد اخیر عربستان در حوزه سیاسی نشان میدهد که ریاض کاملاً در مسیر سیاست موازنهای حرکت میکند یعنی با غرب و شرق در رابطه است. کارشناسان تأکید میکنند که عربستان مایل است از نظر اقتصادی، حداکثر استفاده را از شرق و چین و ژاپن و ... ببرد، اما متحد غرب نیز بماند و به همین خاطر نیز اصرار دارد آمریکا امنیت عربستان را تضمین کند تا آنجا که از جمله درخواستهای ریاض حصول اطمینان از توانایی دستیابی به مدرنترین تسلیحات آمریکایی مانند جنگندههای F-35، سامانه دفاع موشکی (THAAD) و غیره.
همچنین امضای توافقنامه امنیتی متقابل با ایالاتمتحده در سطح ناتو که آمریکا را ملزم میکند در صورت حمله، از عربستان سعودی دفاع کند و تهیه یک برنامه هستهای غیرنظامی تحت کنترل ایالاتمتحده که چرخه سوخت هستهای خود را برای عربستان سعودی فراهم میکند در لیست شروط عربستان قرار دارد. پیششرط دیگر عربستان نیز به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی است.
باید گفت اکنون که عربها به دنبال قرار گرفتن بین ۱۰ قدرت برتر جهانی هستند، ریاض به دنبال تندرویهای گذشته نیست و در نتیجه توسعه و ثبات را همزمان پایهریزی میکند که برقراری ارتباط با ایران نیز در راستای همین ثبات منطقهای انجام شده است؛ تا آنجا که یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که با وجود تلاشهای فشرده به خصوص از طرف آمریکا، توافق عادیسازی بین رژیم صهیونیستی و عربستان به این زودیها امکانپذیر نیست.
شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز در این باره گزارش داد: محمد بن سلمان، ولی عهد عربستان از نتانیاهو خشمگین است؛ زیرا وی در تعامل با شروط طرحشده از سوی عربستان و پایبندی به حلوفصل مسئله فلسطین جدیتی ندارد.
دستاوردی مهم یا پیگیری نیازمندی
از سوی دیگر این سؤال مطرح است که چرا جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، توافق عربستان و اسرائیل را بهعنوان یک دستاورد مهم در سیاست خارجی خود تلقی میکند؟
نگاهی به شرایط دولتمردان کاخ سفید نشان میدهد که آنها به دنبال استفاده از این توافق در جریان مبارزات انتخاباتی سال آینده در آمریکا هستند.
بایدن باید ثابت کند که در برابر توافق با عربستان، امتیازات قابلتوجهی برای فلسطینیها به دست آورده تا بتواند حمایت اعضای حزب دموکرات را جلب کند. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از اعضای این حزب هرگونه تحفه دفاعی برای سعودیها را به دلیل سابقه حقوق بشری این کشور و نقش آن در جنگ یمن رد میکنند. آنها همچنین با دادن پاداش به کابینه ائتلافی فعلی اسرائیل که به نظر آنها تنش در کرانه باختری را تشدید میکند و باعث بیثباتی در داخل اسرائیل شده، مخالف هستند.
از سوی دیگر انجام توافق سازش بین عربستان سعودی و اسرائیل تعدادی از نیازهای آمریکا را در سیاستهای این کشور در منطقه برآورده میکند چرا که رژیم صهیونیستی را در منطقه عربی ادغام و به دنبال آن روابط خود را با ریاض تقویت میکند. این امر به ویژه در شرایطی که چین بهعنوان رقیب راهبردی بزرگ آمریکا در حال تقویت و گسترش نفوذ خود در منطقه است، برای دولتمردان کاخ سفید از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که ولیعهد عربستان اتکای خود به آمریکا را در دو سال گذشته بمحدود کرده و شرکای قویتری را در منطقه جستجو میکند.
واقعیت نشان میدهد موقعیت واشینگتن در خاورمیانه ضعیف شده، ایالاتمتحده به مدافعانی از منافع آمریکا بدون حضور آن در آنجا نیاز دارد؛ و در اینجا اسرائیل و عربستان سعودی میتوانند برای آمریکا نقشآفرینی کند.
«توماس فریدمن» روزنامهنگار آمریکایی نزدیک به بایدن، میگوید که «چنین توافقی بین ریاض و تلآویو حتی بزرگتر از پیمان صلح کمپدیوید بین مصر و اسرائیل است؛ زیرا عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی که مقدسترین شهرهای جهان اسلام یعنی مکه و مدینه در آنجاست، راه را برای صلح بین اسرائیل با دیگر کشورهای این جهان (اسلام)، ازجمله کشورهای مهمی مانند اندونزی و شاید حتی پاکستان هموار میکند». با این بینش، فریدمن یقین دارد که عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان یک میراث سیاست خارجی برای بایدن خواهد بود.
نگرانیهای رژیم صهیونیستی
نتانیاهو نیز این روزها بهاندازه روزهای گذشته نخستوزیریاش قدرتمند نیست و انتقادها از او در اسرائیل تا پشت در سازمان ملل هم آمده است.
تلاش اسرائیل برای احیای مسیر ترانزیت از هند تا اروپا و مشارکت امارات، عربستان که نتانیاهو آن را یکی از محورهای تاریخ توصیف کرده است، یکی از امیدواریهای اوست.
این نگرانی تا آنجا پیش رفته که نتانیاهو برای رسیدن به این توافق به بازارگرمی روی آورده و در این باره گفت: پنجرهای برای صلح چند ماهی است که گشوده شده و اگر از آن استفاده نشود در واقع تا چند سال دیگر چنین فرصتی پیش نمیاید.
مقامهای رژیم صهیونیستی میدانند که مثلث آمریکایی-سعودی-اسرائیلی یک خط بسیار مهم در چارچوب تلاشهای ایالاتمتحده در خاورمیانه طی چند سال آینده است اما ممکن است بحرانهایی به وجود بیاید که مذاکرات مربوط به عادیسازی روابط ریاض و تلآویو را تحت تأثیر قرار دهد و از این روی برای تحقق این امر عجله دارند.
رویکرد ایران
هرچند که ایران و عربستان دو رقیب ژئوپلیتیک در منطقه هستند که طی ۶۰ الی ۷۰ سال اخیر با یکدیگر رقابت میکنند اما در دنیای سیاست حرفهایی که دو طرف زدهاند باید مبنا قرار گیرد.
همچنین مقامهای عربستان خود را متعهد و ملزم به اصل رسیدن به توافق عادیسازی نمیدانند و بن سلمان در ازای سازش با تلآویو، خواستههای زیادی دارد و پاداشهای بزرگی میخواهد. در سطح سیاسی غیرقابلباور است که تصور کنیم محمد بن سلمان میخواهد یک پیروزی رایگان به بایدن یا نتانیاهو بدهد.
ارزیابیها نشان میدهد که در حال حاضر اولویت آمریکا مقابله با نفوذ چین در جهان و روسیه در اوکراین است و تمرکز کمتری بر خاورمیانه دارد ضمن آنکه خواستههای عربستان در عادیسازی با اسرائیل بسیار بالاتر از چیزی است که هریک از دولتهای آمریکایی یا حتی صهیونیستی بتوانند آن را محقق کنند.
همچنین مقامهای کشورمان بر این واقعیت آگهی دارند که تمامی کشورها در برقراری یا قطع روابط دیپلماتیک مختار و از آزادی عمل برخوردار هستند؛ اما آنچه بیش از هر چیز برای ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است آن است که خطوط قرمز ایران در حوزه همکاریهای نظامی-اطلاعاتی و امنیتی بهویژه به شکل قرار دادن پایگاه در اختیار اسرائیلیها در مرزهای زمینی و دریایی عربستان قرار نگیرد. پیشتر نیز ایران به طرف اماراتی این خط قرمز را منتقل و مانع از آن شد که همکاریهای دو طرف علیه منافع و تمامیت سرزمینی ایران هدفگذاری شود.
ایران با درک سیاستهای خصمانه اسرائیل میداند که این رژیم میکوشد با برجستهسازی تهدید ایران، خود را به دولتهای عربی نزدیک و مانع از همکاریهای سطح بالای نظامی و دفاعی میان ایران و بازیگران شورای همکاری خلیجفارس در رأس آنها عربستان شود. از این رو میطلبد که مسئولان سیاست خارجی کشورمان عملگرایی بیشتری را در این زمینه پیگیری کنند.
کارشناسان و تحلیلگران سیاسی تأکید میکنند که با توجه به موقعیت ایران به لحاظ ژئوپلیتیک، اکونومیک، اقتصادی و موصلاتی، باید همکاریهای تجاری بیشتری میان ایران و کشورهای منطقه شکل بگیرد و این همکاریها تنشزدایی گسترده منطقهای و بازیابی روابط با عربستان و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس را تقویت کند.
انتهای پیام/