صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۵۹ - ۰۱ مهر ۱۴۰۲

جنگ جهانی علیه نهاد خانواده

رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت خانواده، اولین و اصیل‌ترین کانون تعلیم و تربیت است و اگر جامعه‌ای از این موهبت محروم شود از اصالت، هویت و معنویت تهی می‌شود.
کد خبر : 869378

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار سال گذشته با اقشار مختلف بانوان در ۱۴ دی ۱۴۰۱ تأکید کردند: «غربی‌ها خانواده را واقعاً متلاشی کردند و این به فروپاشی تدریجی خانواده انجامیده که صدای خود متفکّرین غربی را هم بلند کرده؛ در بعضی از کشور‌های غربی، سرازیری جوری تند شده که دیگر قابل توقّف نیست، رفتنی‌اند؛ یعنی خانواده‌ها اصلاح‌پذیر نیست.»

حجت‌الاسلام محمدمهدی ایمانی‌پور، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یادداشتی ضمن بررسی هجمه‌های تمدن غرب علیه نهاد خانواده، به طرح پیشنهاد‌هایی برای صیانت از کانون خانواده پرداخته است.

ترویج الگو‌های منحرف جنسی و زیر سؤال بردن سبک زندگی عفیفانه (مبتنی بر نقش‌آفرینی نهاد خانواده) تبدیل به اجزای لاینفک و آشکار بازی بسیاری از نهاد‌های رسمی و غیر رسمی در غرب شده است. مبدل ساختن قبح مناسبات غیراخلاقی و مغایر با فطرت بشری و انسانی به یک امر لازم‌الاتباع، به جزئی آشکار از نقشه بازی طرفداران لائیسیته تبدیل شده است.

در اتحادیه اروپا، کشور‌های مجارستان و لهستان صرفاً به اتهام عدم پذیرش الگوواره‌های دستوری پارلمان اروپا در خصوص پذیرش سبک زندگی همجنسگرایان و دیگر گروه‌های منحرف جنسی، از دریافت کمک‌های مالی اتحادیه اروپا محروم می‌شوند و حتی طبق شواهد و مستندات موجود، کشور‌های مسلمان نیز از سوی برخی نهاد‌های سازمان ملل متحد بابت به رسمیت شناختن حقوق گروه‌های منحرف جنسی و لزوم عدم جلوگیری از فعالیت آزادانه آن‌ها تحت فشار قرار می‌گیرند. زمانی که اجزای این بازی را در کنار یکدیگر قرار می‌دهیم، به یک تصویر مخدوش، اما هدفمند می‌رسیم! این همان نقشه جنگ جهانی علیه نهاد خانواده است که در اتاق‌های فکر، نهاد‌های رسمی و امنیتی آمریکا و برخی کشور‌های اروپایی تهیه شده و به صورتی غیر اعلامی، اما محسوس در حال اجراست.

جنگ جهانی علیه نهاد خانواده، از چند منظر قابل تحلیل است: نخست، چرایی تهاجم به خانواده است. خانواده به عنوان اصیل‌ترین و اصلی‌ترین کانون جوامع بشری، خاستگاه اصلی ارزش‌های فطری بشری است. خانواده، اخلاقی‌ترین نهاد بشری است. خانواده، ریشه‌دارترین و صمیمی‌ترین کانون عواطف بشری است. خانواده، اولین و اصیل‌ترین کانون تعلیم و تربیت است. اگر جامعه‌ای را از این موهبت محروم نمایند، آن جامعه را از اصالت، هویت و معنویت تهی ساخته‌اند. در این صورت بشریت، با ماشین‌های انسان‌نمایی مواجه هستند که با ارزش‌های ساختگی صاحبان قدرت، به هر چیزی تن در می‌دهند.

جهان عاری از اخلاق و معنویت، فضای مناسبی برای بهره‌کشی از انسان‌ها و حاکمیت هوا و هوس است. دومین موضوع، گستره این جنگ است. همان‌طور که از عنوان بحث پیداست، این تهاجم، جهان شمول است. سال‌ها قبل که ارزش‌های اخلاقی و معنوی در غرب در قالب‌هایی نظیر آتئیسم (خداناباوری)، اپیکوریسم (لذت‌گرایی) و نیهیلیسم (پوچ‌گرایی)، به مسلخ می‌رفت، کسی فکر نمی‌کرد، دامنه تهاجم تا این حد گستره شود و ضد ارزش به ارزش و ناهنجاری به هنجاری فراگیر تبدیل شود و دامن تمام کشور‌ها را بگیرد.

حمله به نهاد خانواده از طریق برجسته‌سازی و حمایت وسواس‌گونه غرب از الگو‌های منحرف جنسی، معطوف به یک حوزه جغرافیایی خاص نمی‌شود. همان گونه که اشاره شد، ما در اینجا با یک جنگ فراگیر و جهانی مواجه هستیم که در آن، هر یک از ملت‌ها و پیروان مذاهب به نوعی مورد خطاب قرار می‌گیرند. در اینجا راهبرد کلان و فرماندهان نبرد دشمن یکسان هستند، اما مجاری و ابزار‌هایی که توسط آن‌ها در مواجهه با هر مذهب، فرهنگ و ملتی به کار گرفته می‌شود، متفاوت خواهد بود. در اینجا باید متوجه ماهیت بازی دشمن و اجزای آن بود. این به معنای نقشه خوانی جنگ جهانی دشمن علیه نهاد خانواده است.

موضوع سوم، توجه به نقش زنان به‌عنوان محور خانواده است. این مهم؛ که «زن»، نقش محوری را در کانون خانواده ایفا می‌نماید، علت تهاجم به ارزش‌های فطری زنان و تمرکز دشمنان بر این محور کلیدی را نمایان می‌سازد. اگر زنان یک جامعه ارزش‌های فطری خود را از دست دهند، دیگر نمی‌توانند در خانواده نقش سازنده داشته باشند بلکه بالعکس موجب فروپاشی ارزش‌های خانه و خانواده خواهند شد. تلاش‌های گسترده جریان‌های ضد اخلاقی، در کشور‌های مختلف برای استفاده‌ی ابزاری از زنان با شعار بی اساس آزادی و حقوق زن، ریشه در این امر دارد.

موضوع آخر، مربوط به مواجهه ما با اعلان جنگ رسمی دشمنان اخلاق و معنویت، علیه نهاد خانواده است. این مواجهه، بر اساس نقشه خوانی صحیح بازی دشمنان، اقدامات آفندی و پدافندی مؤثر در مواجهه با جنگ شناختی دشمن و ایجاد منظومه‌ای جهانی با هدف صیانت از فطرت بشری و نهاد خانواده امکان‌پذیر خواهد بود. خانواده‌ها و انسان‌هایی که الگو‌های فطری و مبانی یک زندگی سالم اخلاقی در نقاط گوناگون دنیا را مورد تأیید و تأکید قرار می‌دهند، باید فارغ از تعلقات جغرافیایی و مذهبی خود، هم‌پیمان شده و از قرار گرفتن در جریان بازی خطرناک دشمنان نهاد خانواده و هویت آن‌ها، اجتناب ورزند. تا بتوانند ضمن صیانت از الگو‌های یک زندگی سالم برای خود و فرزندانشان، این ارزش‌ها را به نسل‌های آتی نیز انتقال دهند.

یکی از راهکار‌های عملی در این خصوص ایجاد بنیاد‌ها و نهاد‌های جهانی برای صیانت از خانواده توسط کشور‌ها و ملت‌های مستقل در سطح جهان است.

انتهای پیام/

ارسال نظر