صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۳۳ - ۰۷ شهريور ۱۴۰۲

چگونه دل شود آرام در عزای حسین

شاعر و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان به مناسبت راهپیمایی عظیم اربعین قطعه شعری با عنوان «سر بر آستان اربعین» سروده است.
کد خبر : 865782

به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، عبدالرضا مدرس‌زاده شاعر و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان در مسیر راهپیمایی عظیم اربعین به این مناسبت قطعه شعری سروده است که از نظر مخاطبان می‌گذرد:

سر بر آستان اربعین

سری که هست به حشمت ز صد سلیمان، سر
رسد چو مور به پایش نهند خوبان، سر

چگونه دل شود آرام در عزای حسین
رود چگونه از این داغ سوی سامان، سر

به جز حسین چه کس در هوای پاک وصال
گذاشت از سر اخلاص پای پیمان، سر

حسین گفت که با مرگ سرخ عشق‌آمیز
سپرده‌است به آیین سبز ایمان، سر

به خاک پیکر صد چاک ماند و اهل‌حرم
گذاشتند ز داغش به هر بیابان، سر

میان وحشت مرداب‌گون کوفه، فرات
چه سود گر که گذارد به سمت طغیان، سر

گذشت خون ز دو چشم فلک که می‌دیده‌است
نداشت پیکر صدپاره‌ای و عریان، سر

تنور پخت خیال ز اشک، توفان را
از آن شبی که در آغوش داشت همچو مهمان، سر

چه صبح تلخ‌طلوعی میان شام فریب
که شد ز مشرق شوم بلا نمایان، سر

به غیر درس شرافت نداد بر زینب
فراق‌نامه نیزه که داشت عنوان، سر

نبود فرصت رامش در این سفر هرگز
که بود جمله زنان را به روی کوهان، سر

نیاز نیست کسی رو به مقتل اندازد
که مرد دامن هر روضه را گل‌افشان، سر

کسی که آینه‌اش خاک کربلا گیرد
نهد به مهر بر آیین سبز ایمان، سر

نسیم کوی شهادت به هر دلی که وزید
فرو نیاورد از عشق نزد توفان، سر

دلی که مملو عشق حسین فاطمه است‌
نمی‌زند به هوس‌های پست شیطان، سر

شگفت نیست که کافر بر آستان حسین
نهاد از سر اخلاص، چون مسلمان، سر

به کار خلق خدا می‌شود شفیع، حسین
اگر که کج کند از لطف سمت میزان، سر

بساط اشک فراهم چو می‌شود با سوز 
چه فرق بین فرات و هرات و تهران‌سر

کسی که چله‌نشین شهادت مولاست 
به پای شوق زند سمت مرز مهران، سر

قلم به عقل اگر مویه کرد در غم او
نیاورد سخنش از دروغ و هذیان سر

سر از هوای زیارت برآورد با شوق 
بدین سخن بزند گر که هر سخندان، سر

انتهای پیام/

ارسال نظر