ربودن پدرزن به خاطر طلاق و مهریه
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از روزنامه اعتماد، این داماد ٣١ ساله انگیزهاش را از ربودن پدرزنش اختلاف با همسرش بیان کرد.
او در اعتراف هایش با بازپرس پرونده گفت: با همسرم اختلاف داشتم و هر موقع به خانه پدرزنم میرفتم، آنها من را به منزلشان راه نمیدادند و از من میخواستند که مهریه و نفقه همسرم را به او بدهم. این کار را کردم تا نشان بدهم که نمیتوانند هر وقت که میخواهند من را تهدید کنند. پدرزن این مرد در ساعتهای بعدازظهر بهمنماه سال گذشته به اداره پلیس آگاهی مراجعه کرد و گفت: من بنّا هستم و ٥٥ سال سن دارم.
چند روز پیش مردی با من تماس گرفت و از من خواست تا برای رسیدگی به کارهای بنّایی ساختمان نیمهکارهاش با او به منطقه خاوران بروم. مثل همیشه برای دیدن کار با او قرار ملاقات حضوری گذاشتم و او با مرد میانسال دیگری که در خودروی پرایدش نشسته بود نزد من آمد.
من سوار خودروی آنها شدم و بعد از طی شدن مسیری کوتاه راننده ایستاد و دو نفر دیگر را هم سوار خودرو کرد. یکی از آنها با یک کلاه صورتش را پوشانده بود. آنها من را به بیابانهایی در نزدیکی قزلحصار بردند. ماشین را نگه داشتند. آنوقت مردی که صورتش را پوشانده بود کلاهش را برداشت و دیدم که این مرد دامادم است. من روی صندلی عقب خودرو نشسته بودم که ناگهان این افراد من را با چاقو تهدید و مجبورم کردند تا ١٠ فقره سفته سفید و چهار مبایعهنامه را امضا کنم. همچنین آنها مبلغ ٥٠٠ هزار تومان وجه نقد همراهم را سرقت کردند و چیزی نزدیک به یک ساعت و نیم بعد من را در اطراف خیابان نباتی رها کردند.
پس از ثبت شکایت مرد میانسال، سعید احمدبیگی بازپرس امور جنایی تهران دستور دستگیری داماد شاکی به نام یاسر و شناسایی سایر متهمان را صادر کرد.
یکی از همدستان داماد آدمربا در تاریخ هشتم اردیبهشت امسال دستگیر شد و در اعترافاتش به بازپرس گفت: من مکانیک بودم و ١٠ سال پیش با یاسر دوست شدم. ما معمولا با هم مواد مصرف میکردیم. من یک بار دیگر هم به جرم درگیری و نزاع، ١١ ماه در حبس بودم و دو ماه قبل از عید آزاد شدم. یک روز یاسر پیش من آمد و گفت با همسرش اختلاف پیدا کرده و قصد دارد پدرزنش را برای زهرچشم گرفتن از خانواده همسرش برباید. یاسر از من برای این کار کمک خواست و به دلیل مصرف مواد مخدر و احتیاج به پول با او همکاری کردم. در روز آدمربایی، یکی از دوستان دوران حبسم را در جاده خاوران دیدم و او را هم سوار خودرویم کردم، بعد با هم به دنبال پدرزن یاسر رفتیم. یاسر آخرین نفی بود که سوار ماشینم کردم؛ قرار بود یاسر بابت این کار یک میلیون تومان به من بدهد اما حدود ٨٠٠ هزار تومان نصیبم شد. سه متهم این پرونده روز ٢٨ اردیبهشت ماه دستگیر شدند و دستور دستگیری دیگر متهم پرونده نیز
داده شده است.
انتهای پیام/