افشاگری روزنامه لبنانی: «اوباما» دستور ترور و انفجار اتاق امنیت ملی سوریه را صادر کرده بود

به‌گزارش خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، روزنامه «السفیر» در گزارشی نوشت: روایت دقیق آن است که انفجار سال 2012 آغازی بود بر عملیات سقوط نظام سوریه به ریاست‌جمهوری «بشار اسد». ماجرای اصلی آن است که طرف‌های مشارکت‌کننده با هدف تسلط بر دمشق و حمله علیه ارتش با هدف ساقط کردن نظام سوریه وارد عملیات شدند.

براساس این گزارش، «السفیر» می‌نویسد: مدتی پیش از حادثه (اوایل جولای 2012) دیپلماتی فرانسوی به همراه دو خبرنگار که یکی فرانسوی و دیگری عرب بود در نزدیکی کافی‌شاپ مجاور ساختمان وزارت امورخارجه فرانسه ایستاده بودند. این در حالی بود که دیگر چراغ اتاق محل برگزاری نشست «دوستان سوریه» در حال خاموش شدن بود. پس از دو روز تلاش، همه طرف‌ها از اینکه نتوانستند به نتیجه مشترکی درباره ساقط کردن نظام «بشار اسد» دست یابند خسته بودند. همه دریافته بودند که ساقط کردن «بشار اسد» موضوعی زمان‌بر خواهد بود.

در آن زمان همه می‌دانستند که برای عملیاتی بزرگ در سوریه آماده می‌شوند. آمریکایی‌ها در روز دوم نشست (7 جولای) فکر می‌کردند که «مناف طلاس» فرمانده تیپ 105 گارد ریاست‌جمهوری که از نظام سوریه جدا شده و فرار کرده بود، می‌تواند به جای «بشار اسد» در قدرت قرار گیرد. در حالی که «لوران فابیوس» وزیر امورخارجه فرانسه به سرعت وی را برای در نشستن بر مسند ریاست‌جمهوری آماده می‌کرد ولی آن‌ها برنامه و طرح خود را برای وی فاش نکردند. نقش سرویس فرانسه نیز فقط بیرون بردن وی از سوریه از طریق لبنان بود.

«السفیر» در ادامه به‌نقل از یک منبع امنیتی فرانسوی فاش کرد که عملیات بمب‌گذاری در دفتر امنیت ملی سوریه را آمریکا (پس از رایزنی با فرانسه) با موافقت «باراک اوباما» انجام داد.

این منبع که ناش فاش نشده است، گفت: انفجار بهانه‌ای برای آغاز حمله به دمشق بود تا به تبع آن موج جدایی ده‌ها افسر و سرباز ارتش سوریه آغاز شود اما این اتفاق نیفتاد و درصد جداشدگان فقط 3 درصد بود و همین موضوع، عاملی شکست حمله به دمشق بود.

این روزنامه لبنانی نوشت: وقتی که دود از ساختمان امنیت ملی به آسمان رفت، هسته کنترل بحران که «بشار اسد» را در رهبری عملیات‌های نظامی و امنیتی کمک می‌کردند، به طور کامل از صحنه حذف شدند. انفجار (تروریستی) سرتیپ «حسن ترکمانی» جانشین رئیس اتاق بحران در امور نظامی، «داوود راجحه» وزیر دفاع وقت، «آصف شوکت» (شوهر خواهر «بشار اسد») و «هشام بختیار» رئیس دفتر امنیت ملی سوریه را به کشتن داد و «محمد شعار» وزیر کشور زخمی شد اما جان به در برد.

هماهنگی عملیات ترور

به‌نوشته «السفیر»، مقام‌های فرانسه‌، ترکیه و قطر می‌دانستند که عملیات سنگین و بزرگی که ممکن است نظام را نابود کند وارد مرحله اجرایی شده است. ولی طرفی که برای این عملیات آماده می‌شد جزئیات بیشتری را برای هم‌پیمانان خود فاش نکرد و فقط به آن‌ها ماهیت کار را اعلام کرد، نه بیشتر. یک منبع آگاه فرانسوی می‌گوید که بخش مبارزه با تروریسم سرویس اطلاعاتی آمریکا از سال 2012 برای این عملیات آماده شده بود. این کار زمانی صورت گرفت که «اوباما» به «جان برینان» رایزن ارشد مبارزه با تروریسم در کاخ سفید (رئیس فعلی سازمان سیا) چراغ سبز نشان داد. «برینان» بر رئیس‌جمهوری آمریکا تأثیر بسزایی داشت به گونه‌ای که «اوباما» وی را به عنوان رئیس سرویس اطلاعاتی این کشور (‌CIA) انتخاب کرد. «برینان» کسی است که در عملیات‌های محرمانه زیادی شرکت کرده بود.

«برینان» هیچ گزارشی درباره عملیات به «دیانا فلنشتاین» رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس سنا ارائه نمی‌دهد. این مسئول امنیتی فرانسه تأکید کرد که شرکت‌های امنیتی ویژه‌ای در امارات متمرکز هستند و به دستگاه‌های آمریکا مشاوره می‌دهند تا عملیات نظامی و امنیتی را در عراق، سوریه و لبنان انجام دهد.‎

آگاهی «اوباما» از عملیات ترور سران سوریه

«السفیر» به‌نقل از منبع فرانسوی نوشت: «اوباما» از عملیات به طور کامل آگاه بود ولی همه جزئیات را نمی‌دانست. آنچه «اوباما» در مرحله مقدماتی این عملیات می‌خواست، این بود که هیچ شهروند آمریکایی به طور مستقیم در این عملیات مشارکت نداشته باشد، زیرا اگر زمانی ناچار شد که در برای کنگره یا مانند آن شهادت دهد، بتواند بگوید که از جزئیات خبر نداشته است ولی از هدف عملیات آگاه بوده است و آن را پذیرفته است. «اوباما» همچنین از تماس با ژنرال‌های سوری خبر داشت و می‌دانست که هدف فقط کودتایی نظامی از درون این کشور است.‎

روزنامه لبنانی با بیان اینکه پیش از انجام عملیات 18 ژوئیه سخن از برقراری تماس با «آصف شوکت» به میان آمد نوشت: معاون وزیر دفاع سوریه گزینه آمریکا نبود. آمریکایی‌ها به وی اعتماد نداشتند و نمی‌شد رامش کرد. کسی که بالاخره این عملیات را انجام داد فکرش را هم نمی‌کرد که جایگزینی وجود داشته باشد.

این مقام فرانسوی مدعی شد که یک مقام امنیتی سابق لبنان وظیفه آماده کردن مقدمات عملیات را برعهده داشت. وی در روزهای نخست بحران سوریه به آمریکایی‌ها کمک کرده بود. سلاح نیز از ترکیه و لیبی می‌آمد. از بندر طرابلس لبنان می‌گذشت و از آنجا تحت نظارت نمایندگان این مسئول و تحت نظارت آن‌ها و بدون اینکه اقدامی برای متوقف کردن آن صورت گیرد، به حمص (استان هم‌مرز سوریه با شرق لبنان) می‌رسید.

این مسئول درباره معاملات سلاح نیز تأکید کرد که این معاملات به نام طرف‌های رسمی لبنان منعقد شد تا معارضان بسیار آسان تجهیز تسلیحاتی شوند. در این معاملات موشک‌های ضدتانک وجود داشت و از مخفی‌گاه‌های تروریست‌ها می‌گذشت که در نزدیکی حمص قرار داشت‎.