شبکه نمایش خانگی و این مردان مکمل درخشان
به گزارش گروه بازار خبرگزاری علم و فناوری آنا، پس از بازیگران نقش های اصلی که همیشه ویترین آثار نمایشی بوده و بیشترین نقش را در دیده شدن آنها توسط مخاطبان دارند به نقش های مکمل می رسیم که همان طور که از نامش پیدا است تکمیل کننده نقش های اصلی بوده و فقدانشان کار را برای یک فیلم یا سریال سخت می کند. به گونه ای که نمی توان یک اثر نمایشی را بدون آنها تصور کرد. به خصوص در سریال ها که قصه ها در عرض گسترش پیدا کرده و شخصیت های مکمل نقشی کلیدی در انجام آن دارند. در سال های اخیر و به ویژه در سریال های تولید شده در پلتفرم ها نقش های مکمل به ویژه در بین مردان اهمیت فوق العاده ای پیدا کرده و به همین خاطر هم نمونه های درخشان بسیار در آنها به چشم می خورد که در ادامه به تعدادی از آنها خواهیم پرداخت.
هومن سیدی با توجه به این که کارش را به عنوان بازیگر آغاز کرده و سپس روی صندلی کارگردان نشسته، همیشه توجه ویژه ای به گروه بازیگرانش داشته و در انتخاب آنها با وسواس عمل می کند. به ویژه در نقش های مکمل که با انتخاب های درخشان خود جذابیت های زیادی به کار بخشیده است. قورباغه یکی از شاخص ترین نمونه ها در آثار سیدی به حساب می آید که سرشار از نقش مکمل های دیدنی است. سروش با بازی محمد امین شعرباف یکی از آنها است که طی یک حادثه وارد داستان شده و چنان طراحی دقیقی برایش در نظر گرفته شده که تماشاگر تمام و کمال باورش می کند. کیان یکی دیگر از همین دسته شخصیت ها است که از اواسط کار وارد شده و خیلی زود هم از آن بیرون می رود اما به خوبی تاثیرش را روی قصه می گذارد. این شخصیت مرموز و چند لایه را مهران غفوریان به شکل غیرمنتظره ای بازی کرده است. آن هم با وجود آن که به نظر بسیار دور از نقش به نظر می رسد.
خاتون ساخته تینا پاکروان نیز با توجه به این که شخصیت های متعددی در پیشرفت قصه آن نقش دارند، شخصیت های مکمل کار شده و جذابی دارد. یکی از آنها که در قطب مثبت قرار گرفته اما ته مایه خاکستری دارد، دایی خاتون است. مرد خوش تیپ و جذابی که هم با آمریکایی ها رابطه تجاری دارد و هم از اشغال کشورش ناراحت است و از انگلیس ها و روس ها متنفر است. شخصیت پیچیده و تودرتویی که در بزنگاه ها به کمک خاتون و دوستان وطن پرست اش آمده و از طرف دیگر همچون یک تاجر بی تفاوت نسبت به وقایع پیرامونش واکنش نشان می دهد. در قطب منفی با درجه دار ارتش سرخ روسیه مواجه ایم که برای رسیدن به خاتون از هیچ کاری ابا نداشته و به عنوان یک نیروی شر تا پایان سایه سنگین خود را روی قطب مثبت کار حفظ می کند. البته نباید از بازی درخشان بابک حمیدیان هم به سادگی عبور کرد که توانسته وجوه مختلف شخصیت را از کار درآورده و خشونت و بی رحمی موجود در آن را برجسته کند.
نیما جاویدی هم در آکتور فیلمنامه ای را در اختیار داشته که سرشار از نقش های فرعی است. از کوتاه تا بلند که هر یک به خوبی در دل قصه قرار گرفته و آن را به خوبی پیش می برند. از مادرخوانده و دخترخاله علی گرفته تا مرد میانسال صاحب عطرفروشی (صمدیان) که این آخری تاثیر مستقیم روی مرتضی و سارا دختری که دوست دارد، می گذارد. همین طور شخصیت های مهمان که در هر اپیزود وارد و خارج می شوند و اغلب تیپ-شخصیت و تیپ به حساب می آیند. از بین مکمل های مرد، صمدیان بهتر از بقیه از کار درآمده و به خوبی روی داستان اصلی تاثیر می گذارد. در عین حال، جاویدی برای او یک شناسنامه پروپیمان تدارک دیده و با مانور دادن روی زنباره بودنش تماشاگر را در بیم و امید نسبت به سرنوشت سارا قرار می دهد. چرخشی که جاویدی به صمدیان در قسمت های آخر بخشیده، ریسک بزرگی بوده که به خوبی جواب داده و دلیل آن نیز به استحکام شخصیت بازمی گردد. ضمن اینکه نباید از بازی سرشار از ریزه کاری هومن برق نورد در این نقش به سادگی گذشت که کاملا روی یک مرز باریک گام برمی دارد.
سریال رهایم کن به کارگردانی شهرام شاه حسینی از بابت حضور شخصیت های مکمل، بهترین سریال تولید شده در پلتفرم ها در سال های اخیر به حساب می آید. مجموعه ای از شخصیت های مکملی که تاثیرگذار بوده و در روند شکل گیری قصه و پیشبرفت آن نقش کلیدی دارند. بهرام ملقب به بهرام بوقی مهمترین شخصیت مکمل رهایم کن است که هم براساس او داستانکی جذاب شکل گرفته و هم روی بقیه داستان های فرعی تاثیر می گذارد که برای مثال می توان به ماجرای شاهین پسر ناصر و پایان غم انگیزش اشاره کرد. عقده های قدیمی بهرام که ریشه در کودکی اش دارد، لایه های زیادی به او بخشیده که همزمان هم تماشاگر ازش متنفر است و هم به نوعی دوستش دارد و برایش دل می سوزاند! البته این شخصیت درخشان را یک بازیگر فوق العاده به نام مهدی حسینی نیا همراهی می کند که در مدتی کوتاه چند نقش مکمل فوق العاده را به کارنامه اش اضافه کرده است. او بهرام به درستی درک کرده و تمام زوایای پیدا و پنهانش را به نمایش گذاشته است. در کنار او باید به نایب نایب سرخی و رفیق قدیمی اش ناصر اشاره کنیم که هر یک تیپ-شخصیت های صاحب هویت به حساب می آیند و هم در کنار یکدیگر تیم دونفره فوق العاده ای را تشکیل داده اند که رفاقتشان به دل تماشاگر می نشیند. به ویژه ناصر که پاک باختگی ویژگی بارز اش است و کل زندگی را به هیچ گرفته است! با کشته شدن شاهین در حادثه معدن، ناصر پوست انداخته و در قامت پدری که در آتش خشم و انتقام می سوزد حاضر می شود. بدون آن که اگزجره شده و به اصطلاح از قصه بیرون بزند. حسن معجونی انتخاب فوق العاده ای برای ایفای این نقش به حساب می آید که اشراف کامل به ناصر داشته و چنان نمایش دلچسبی را ارائه کرده که تماشاگر برای دیدنش لحظه شماری می کند.
پلتفرم تماشاخونه که در این روزهای گرم تابستان رقابتی داغ با سایر پلتفرم ها را کلید زده، در سریال های در حال پخش و نیز آماده پخش خود به حضور شخصیت های مکمل توجه ویژه ای نشان داده که نمونه هایی از آن را در سریال (سریال پدر گواردیولا) شاهد هستیم.
انتهای پیام/