بوی تعفن راز جنایت را برملا کرد/ متهم هنگام انتقال جسد لو رفت

به گزارش گروه اجتماعی آنا، آذرماه سال گذشته زن جوانی زنگ آپارتمان صاحبخانه‌اش را زد تا علت بوی تعفنی را که از چند روز قبل فضای ساختمان را پر کرده بود، جویا شود. اما از آنجایی که مرد صاحبخانه پاسخگو نبود. تا اینکه چند ساعت بعد مرد صاحب خانه وارد شد و دقایقی بعد درحالی که گونی به دست داشت وارد مجتمع شد و مدعی شد که بوی تعفن از گربه ای است که تلف شده و حالا گربه را به بیرون می برد.

جسدی داخل گونی

در همین حین زن جوان که پلیس بازی اش گل کرده بود از او خواست گربه را نشان دهد. مرد که دستپاچه شده بود قبول نکرد و این بار مدعی شد دوستش در حیاط ساختمان منتظرش است و باید هر چه زودتر بروند تا گربه تلف شده را رها کنند. زن اما دست بردار نبود و تا داخل حیاط به دنبال صاحبخانه‌اش رفت و با زور گونی را از دستش رها کرد. گونی روی زمین افتاد و جسد مردی از داخل آن بیرون زد. زن وحشت زده شروع کرد به جیغ کشیدن و همزمان مرد صاحبخانه همراه با دوستش فرار کردند.

ماجرای مرگ مرموز مردی که جسدش داخل گونی بود به پلیس مخابره شد و طولی نکشید که کارآگاهان در محل حادثه حاضر شدند. قربانی مردی حدودا 35 ساله بود که با دستور قاضی جسدش به پزشکی قانونی فرستاده شد تا علت مرگ فاش شود.

آغاز تحقیقات

ماموران با انجام تحقیقات مرد صاحبخانه را دستگیر کردند. او در بازجویی های اولیه مدعی شد که متوفی یکی از دوستانش بوده و وی کلید خانه‌اش را در اختیار او قرار داده بود. خودش نیز به همراه همسر و فرزندانش به خانه پدرزنش رفته بوده و از علت مرگ دوستش خبر ندارد. این مرد همچنین مدعی شد: «قرار بود پس از گذشت یک هفته دوستم به شهرستان برود و ما به خانه‌مان برگردیم تا اینکه با تماس مستاجرم به خانه رفتم و با جسد دوستم مواجه شدم. چون ترسیده بودم می‌خواستم جسد را به بیرون از شهر ببرم که لو رفتم.»

نظریه پزشکی قانونی

در آن زمان مرد صاحبخانه با قرار وثیقه آزاد شد، اما مدتی بعد پزشکی قانونی اعلام کرد که علت مرگ قربانی ضربه‌ای بوده که به سرش وارد شده بود. با اعلام این نظریه، تحقیقات در این پرونده از سر گرفته شده و این بار قاضی سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت مرد مظنون را صادر کرد.

این مرد 43 ساله هفته قبل در بازجویی ها معمای جنایت خاموش را فاش کرد. او که ورزشکار است و چند حکم قهرمانی هم دارد در جلسه تحقیق به قاضی چنین گفت: مقتول از دوستانم بود. مدتی قبل با او در جریان یک دعوا آشنا شده بودم. آن روز فردین بازی در آوردم و او را از دست دو شرور مست که به جانش افتاده بودند و کتکش می زدند نجات دادم و دوستی مان همانجا شکل گرفت.

او ادامه داد: پس از مدتی قرار شد یکی از آپارتمان‌هایم را به او اجاره بدهم و روز حادثه محمد به خانه‌ام آمد تا در خصوص مبلغ اجاره با هم صحبت کنیم. آن روز محمد به من تهمت دزدی زد و گفت سیم کارتش را برداشته ام. اما من زیر بار نرفتم و بر سر همین مسئله پیش پا افتاده و جزیی به جان یکدیگر افتادیم و همدیگر را کتک زدیم. به حدی که هردو بیهوش شدیم.

صدور کیفرخواست

متهم گفت: یک ساعت بعد وقتی من به هوش آمدم دیدم او روی زمین افتاده و همچنان بیهوش است. آن روز خانه را ترک کردم و پیش همسرم که در منزل پدرزنم بود رفتم. چند روز بعد مستاجرم زنگ زد و گفت بوی تعفن در ساختمان پیچیده و آنجا بود که متوجه شدم محمد فوت شده است. من اصلا قصد کشتن او را نداشتم و فکرش را نمی کردم درگیری و زد و خورد میان ما به مرگ او ختم شود.

به دنبال اعتراف متهم جوان، او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت. با تکمیل تحقیقات، بازپرس جنایی قرار مجرمیت متهم را به اتهام قتل عمد صادر کرد.