شهیدی که دو مزار دارد
خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ فاطمه ملکی: یکی از یادمانهای راهیان نور در سهراهی کوشک جاده اهواز ـ خرمشهر، یادمان شهدای «خمسهسادات» است که هر ساله از زائران زیادی میزبانی میکند. در این یادمان بخشی از پیکرهای مطهر پنج شهید سادات آرام گرفته است.
جریان از این قرار است که اول مرداد ۱۳۶۷ مصادف با عید سعید قربان ۲۸ نفر از رزمندگان با کامیون به سمت جاده جاده اهواز ـ خرمشهر در حال حرکت بودند که در سهراهی کوشک بر اثر اصابت گلوله مستقیم تانک بعثیها به این کامیون، تمام رزمندگان مجروح میشوند و از بین این رزمندگان فقط ۵ تن به شهادت میرسند که این شهدا از سادات بودند.
سید علیرضا جوزی، سید داود طباطبایی، سید مهدی موسوی، سید حسین حسینی و سید صاحب محمدی. این ۵ شهید سادات بودند که بخشی از پیکر این شهدا در این محل ماند و در سهراهی کوشک آرام گرفتند.
۴ روز بعد از شهادت سید صاحب، برادر بزرگترش سید مهدی در عملیات مرصاد به تاریخ پنجم مرداد به شهادت رسید.
روایت خواهر شهید «سید صاحب محمدی» درباره این شهید شانزدهساله را در ادامه میخوانیم.
از کربلا تا تهران
من و خواهر و برادرانم در کربلا به دنیا آمدیم. مادرم در ۱۳۵۱ پنج ماهه باردار بود که بعثیها ما را از کربلا بیرون کردند. به همراه خانواده بعد از دو ماه پیادهروی به تهران رسیدیم و پس از دوماه سید صاحب به دنیا آمد.
سید صاحب دوران دبستان و راهنمایی را در مدرسه صبا (شهید باهنر) گذراند. او با سن کمی که داشت در مسجد امام حسین (ع) محله نظامآباد عضو بسیج شد و دوره آموزش نظامی را در بسیج این مسجد گذراند. تقریباً گذراندن این دوره حدود ۲ سال قبل از رفتنش به جبهه بود. البته او در مسجد صفا که روبهروی خانهمان بود هم فعالیت داشت.
سید صاحب وقتی شانزدهساله شد، برادرمان جبهه رفته بود و او هم میخواست به جبهه برود؛ اما قبول نمیکردند به همین خاطر روی کپی شناسنامهاش تاریخ تولدش را تغییر داد و رفت. سید صاحب عازم جبهه شد و صبح روز اول مرداد به شهادت رسید.
دو مزار برای یک شهید
با توجه به شدت اصابت گلوله تانک به کامیون حامل رزمندگان، سر و نیمی از بدن سید صاحب پودر شده بود. به همین خاطر سید صاحب دو مزار دارد؛ یکی در بهشت زهرا(س) و یکی هم در سهراهی کوشک. پاهای سید صاحب در قطعه ۴۰ بهشت زهرا(س) و سر و بدنش که در سه راهی کوشک پودر شده بود به همراه پیکرهای چهار شهید سادات دیگر در همان نقطه دفن شد.
شناسایی سید صاحب از شلوار پلنگیاش
جنازه صاحب را به ما نشان نداده بودند و هنوز حالت ناباوری داشتیم. سید صاحب را شوهرم شناسایی کرده بود، اما گفتم که باید جنازهاش را ببینم، جنازهاش را به حیاط خانه آوردند، همسایهها جیغ زدند. مردم فکر میکردند که مادرم و ما در حال فریاد هستیم، در حالی که ما آرام بودیم. اما نگذاشتند که پاهای سید صاحب را هم ببینیم. سید صاحب شلوار پلنگی تنش بود او تنها کسی بود که در گردان حضرت زینب(س) لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) شلوار پلنگی میپوشید.
بر اساس این گزارش، مادر شهیدان سید صاحب و سیدمهدی محمدی ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ به فرزندان شهیدش پیوست و اربعین مادر شهیدان محمدی مصادف با سی و پنجمین سالگرد شهادت فرزندانش است.
انتهای پیام/