صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفت وگو با آنا مطرح شد؛

راز محبوبیت حضرت امام(ره) چه بود؟

یک پژوهشگر تاریخ معاصر درباره رمز و راز محبوبیت امام خمینی(ره) به مواردی اشاره کرد.
کد خبر : 850911

گروه فرهنگی خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ رحمت رمضانی: حضرت امام خمینی (ره) در زادروز حضرت زهرا (س) ۲۰ جمادی‏الثانی ۱۳۲۰ ق برابر با اول مهر ۱۲۸۱ ش در خمین به دنیا آمدند. هنوز پنج ماه از تولد این عزیز نگذشته بود که پدرشان، سیدمصطفی، از علمای آن دیار به دست خوانین منطقه به شهادت رسید. آن حضرت تحت تکفُّل مادر، عمه و برادر بزرگ خود، پس از تحصیل مقدمات در خمین راهی اراک شد و از محضر حاج شیخ عبدالکریم حائری استفاده برد. با مهاجرت استاد به قم، حضرت امام نیز به قم رفتند و به تکمیل تحصیلات خود پرداختند. پس از ارتحال آیت‏اللَّه بروجردی، زندگی سیاسی امام، وارد مرحله جدیدی شده و حوادث آینده، ایشان را به دشمن شماره یک رژیم پهلوی تبدیل کرد.

سخنرانی‏ های پرشور و افشاگری‌های کوبنده ایشان، رژیم را رسوا می‌کرد تا این که در اعتراض به تصویب لایحه کاپیتولاسیون، سخنرانی شدیداللحنی علیه رژیم ایراد و چند روز بعد از آن در آبان ۱۳۴۳ به ترکیه و سپس عراق تبعید شدند. این تبعید بیش از ۱۴ سال به طول انجامید. امام که از خارج از کشور حوادث ایران را تعقیب و انقلاب را هدایت می‏کرد، بر اثر پایداری مردم، سرانجام در ۱۲ بهمن سال ۵۷ وارد ایران شده و پس از چند روز، به رهبری ایشان، نظام شاهنشاهی ساقط شد. امام خمینی در شامگاه سیزدهم خرداد سال ۱۳۶۸ شمسی به ملکوت اعلی پیوست و جهان اسلام در ماتم بزرگ‏ترین، شجاع‏ترین و آگاه‏ترین مرجع و رهبر اسلامی، به سوگ نشست.

با دکتر روح الله جلالی پژوهشگر تاریخ به مناسبت سی و چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) درباره میراث امام با او به گفت ,گو نشستیم که مشروح آن را می‌خوانید:

**میراث امام خمینی چه بود؟ این میراث چه نسبتی با رای مردم دارد؟

هزار بار بایستی افسوس خورد که پاسخ این سوال برای جامعه امروز به خوبی ارائه و تبیین نشده است. شهیدمطهری حرف زیبایی راجع به میراث امام‌خمینی دارد با عنوان «بهترین هدیه یک رهبر به ملت خود». مطهری می‌گوید برخی از رهبران به ملت خود هدیه مادی می‌دهند و برای مثال منابع از دست رفته را باز می‌گردانند، برخی هدیه سیاسی می‌دهند مثل استقلال و ...، اما امام چه هدیه‌ای به ملت خود داد؟ اینکه ملت را به خود مومن کرد! یعنی به ملت یاد داد که می‌شود به داشته‌های خودت اتکا کنی و از زیر سایه سنگین غرب و شرق بیرون بیایی. این مطلب را کم و بیش می‌دانیم، اما خیلی جدی نمی‌گیریم که تاریخ معاصر ما مملو بود از احساس حقارت و شکست‌های پی‌درپی. خصوصا از جنگ‌های ایران و روس و ... خیلی توضیح ندهم. آن ایران پیش از خمینی که انقدر این روز‌ها توسط دشمنان انقلاب و ایران تبلیغ می‌شود، همان ایرانی بود که ظرف چند ساعت در تابستان ۱۳۲۰ به اشغال متفقین در آمد و بزرگ‌ترین حقارت تاریخ معاصر ایران رقم خورد.

ماروین زونیس آمریکایی در کتاب شکست شاهانه حرف قابل تأملی زده و گفته است که برخلاف تلقی و باور ایرانیان، آیت‌الله خمینی حرف از مستضعفانی می‌زد که با تلاش می‌توانند بر غرب برتری پیدا کنند. او هیمنه آمریکا را شکست و می‌کوشید این احساس را در ایرانیان پدید آورد که آن‌ها حاکم بر سرنوشت خویشند. این‌ها حرف‌های زونیس است. بعد که این باورمندی ایجاد شد، رای مردم از دو جهت ارزش پیدا کرد. یکی اینکه حاکم بر سرنوشت خود شدند و دیگری اینکه با چشم باز و شخصیت رشدیافته به انتخاب دست زدند.

**مولفه‌ها و مبانی این میراث چه بود؟

امام‌خمینی به مردم باور و اتکا داشت. بسیاری از افراد واقعا این باور را نداشتند، چون مردم را نمی‌شناختند. هنوز هم بسیاری به مردم باور و اعتماد ندارند. امام هم مردم ایران را بهتر از مردم صدر اسلام می‌دانست و هم برای رأی آنان مشروعیت قائل بود.

**مشروعیت نظام سیاسی در نظر امام چگونه محقق می‌شود؟

مشروعیت یعنی حق داشتن. حالا پاسخ به این سوال که این حق را که یا چه می‌دهد؟ می‌شود منشأ مشروعیت. یعنی قانون حق می‌دهد، خدا حق می‌دهد، رأی ملت حق می‌دهد و ... امام خمینی معتقد بود مردم حق انتخاب دارند و احدی حق نادیده گرفتن این حق را ندارد. البته از نظر ایشان، رأی مردم یک طرف ماجرا است. اگر همه مردم هم رأی بدهند و تنفیذ فقیه جامع‌الشرایط در کار نباشد، طاغوت است و مشروعیتی ندارد. پس در واقع مانند اصل ۵۶ قانون اساسی شرایط الهی و خواست مردم، مبانی مشروعیت در منظومه سیاسی جمهوری اسلامی و امام خمینی است. به عبارت دیگر تنها کسی که حق می‌دهد خدا است و البته همان خدا به مردم حق انتخاب سرنوشت داده و البته در این مسیر، یا مردم به سراغ خیر می‌روند یا نه. اما نمی‌شود حق انتخاب را از آنان گرفت و سلب کرد. این بحث مفصل و دقیقی است.

**راز محبوبیت امام چه بود و چگونه توانست در میان قلب‌ها نفوذ کند و انقلاب را به پیروزی برساند؟

بدون شک عرض می‌کنم: توحید! امام‌خمینی کاملا فهمیده بود که باید کجا سرمایه‌گذاری کند. امام هیچ احدی را جز رضایت خدا نمی‌شناسد. اصلا خنده‌دار است که با استاندارد‌ها و شیوه‌های کمپین‌های انتخاباتی مدرن، رمز و راز اقبال جامعه به روح‌الله خمینی را بسنجیم.

امام کسی است که وقتی در ابتدای نهضت بازاری‌ها تهران که به تبع ایشان تظاهرات کرده زندان رفته و آسیب‌دیده بودند جمع شده و از کار‌های آنان برای امام سخن گفته شد، امام ناگهان گفت: بیخود کرده‌اند! همه خشک شدند که این چه حرفی است؟ بعد امام گفته بود اگر برای رضای خدا کردند که هیچ، اما اگر برای من کردند من کسی نیستم و .... ببینید ایشان رساله نمی‌داد. می‌بینید کلا همه برای مسئولیت، احساس تکلیف می‌کنند؟

دقیقا امام برعکس بود و برای مرجعیت و مسئولیت احساس تکلیف نمی‌کرد و می‌گفت سایرین هستند. کسانی را که وجوهات سنگین می‌آوردند تحویل نمی‌گرفت که اصلا بیوت مراجع با این وجوهات فرصت تأثیر جدی پیدا می‌کند. امام عالم اول قم بعد از آقای بروجردی رحمت‌الله علیه بود، اما مدت‌ها برای وی مجلس ختم نگرفت، چون معنای آن (یعنی مطرح کردن خود به عنوان مرجع) را دوست نداشت. اگر طلاب و شاگردان پشت سرش حرکت می‌کردند بدش می‌آمد و می‌گفت آقایان اگر سوال یا کاری ندارید بفرمایید بروید. خلاصه اینکه هر چه امام از دنیا فراری و توحیدی بود، عکس آن رخ می‌داد و اقبال دنیا به او بیشتر می‌شد، این‌ها را همه می‌فهمیدند.

اما اگر بخواهم از عوامل دیگر نام ببرم، یاران امام و تبلیغات آنان به خصوص شبکه علمای بلاد و روحانیت خیلی موثر بود. روحانیون امام را با همه وجود و عاشقانه قبول داشتند. در اوج غربت نهضت، آیت‌الله سعیدی و آیت‌الله غفاری زیر شکنجه از خمینی نام می‌برند. دیگری شجاعت عجیب و باورنکردنی امام بود که حیثیت مردم را احیا می‌کرد، همینطور هوش سیاسی بالای امام که خیلی عاقلانه رفتار می‌کرد، مرجعیت امام هم خیلی موثر بود و مردم ایران احترام فوق‌العاده‌ای برای مراجع و علما قائل هستند و حرف آنان را حجت شرعی می‌دانند، دیگری مظلومیت و تبعید ایشان و خبر مرگ مشکوک فرزندشان و در نهایت، جاذبه ظاهری امام و ابهت وی که ناشی از عقل و تقوا و عبادات ایشان بود بی‌نظیر و موجب شوق و اقبال عمیق مردم نسبت به وی بود. البته از یک نکته غفلت می‌شود و آن اینکه شخصیت مردم ایران هم مهم است. همین امام در عراق انقدر حمایت نشد. اما مردم ایران گوهرشناس بودند و خیلی محکم و قاطع تا آخر پای امام ایستادند.

**مدل رهبری امام چه بود و در تاریخ ایران تفاوت این رهبری با با رهبران پیشین در تاریخ ایران چه بود؟

امام یک جامعیتی داشت که رهبران پیشین نداشتند. او در علم، شخصیت معنوی، هوش سیاسی، شجاعت و عقلانیت، نظیری در گذشته نداشت. ببینید ما همینجوری می‌گوییم شجاعت! اما نمی‌دانیم که شما وقتی از هر طرف تحت ترسناک‌ترین فشار‌ها هستی و حتی بسیاری از علما نسبت به عملکرد تو تردید دارند، چگونه به مرور از پای در خواهی آمد. اینکه اینطوری توی شکم شاه بروی و خطابش کنی بدبخت! بیرونت میکنم! این شوخی نیست. شاهی که معادل خدا و میهن جا افتاده است و ابدا شوخی ندارد. امام در هدف هم ریشه را نشانه گرفته بود و به ماندن بیمار سیاسی مهلکی به نام نظام وراثتی شاهنشاهی رضایت نمی‌داد. امام فهمیده بود باید دست روی چه چیزی بگذارد. دیگران تا مقطعی جلو می‌آمدند و مسأله‌ای را ل می‌کردند و ادامه نمی‌دادند. امام ریشه را عوض کرد. او کادر قدرتمندی تربیت کرد و انصافا بسیاری از یاران وی یک ملت بودند.

انتهای پیام/

ارسال نظر