ابزار یا هراس؟ نگاه به ادبیات برای درک بهتر هوش مصنوعی
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری علم و فناوری آنا، «تا آینده تنها یک کلیک فاصله داریم» یک داستان کوتاه جالب در مجموعه جدید آلگرا هاید به نام «مصیبت آخر» است که اینگونه شروع میشود: «الگوریتم، زمانِ عادتهایمان را میدانست، میدانست ازدواج میکنیم، میدانست چگونه میمیریم....چیزهایی که ظاهراً نادانستنی بودند را میدانست: دریچههای پنهان قلبمان. برایمان با پست لباس میفرستاد، آن را میگرفتیم و پولشان را میدادیم.»
در همین پاراگراف اول، خانم هاید استعاره مرکزی داستان را مشخص میکند: این که در یک آینده نامعلوم، انسانها در دنیایی زندگی میکنند که در آن چیزی به نام «الگوریتم» اغلب دو بار در روز برایشان بستههایی میفرستد که آنها سفارشش ندادهاند، اما به نظر میرسد که آن بستهها در پاسخ به نیازهای آنها (و بودجه شان، چون الگوریتم معمولاً فقط بستههایی میفرستد که هر فرد قادر به توان پرداخت هزینه اش است) فرستاده میشوند. این طنز بازیگوشانه هوش مصنوعی در زندگی ما است، چیزی که خنده دار است.
طرز ظاهر شدن بستهها برای نشان دادن نیازهای انسانها واقعاً هوشمندانه است، اگر فرضاً چیزی بفرستد که فوراً به کار نیاید، مردم آن را نگه میدارند چون میدانند بالاخره روزی به کارشان میآید.
این نوع ایدهپردازیها میتوانند به تصور دنیایی که قرار است هوش مصنوعی برای انسانها در آینده نه چندان دور بسازد کمک زیادی کنند و تصمیم گیرندگان این حوزهها میتوانند با الهام از این تصویرسازیها تصمیم گیری کنند.
انتهای پیام/