صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
برگی از تاریخ؛

آیت‌اللهی که از امر به معروف زن شاه نیز واهمه‌ای نداشت

آیت‌‏اللّه بافقی پس از شنیدن واقعه خونین مسجد گوهرشاد مشهد توسط عمال پهلوی در تیرماه ۱۳۱۴، دچار سکته قلبی شد و برخی از اعضای بدنش آسیب دید؛ و سرانجام در ۲۶ فروردین سال ۱۳۲۵ درگذشت.
کد خبر : 841913

به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، شیخ محمد تقی بافقی در سال ۱۲۹۲ هجری قمری در قریه بافق واقع در ۱۰ فرسنگی شهر یزد متولد شد. در ۱۴ سالگی برای ادامهٔ تحصیلات خود به یزد رفت و حدود ۱۴ سال نزد اساتید آن سامان، چون میرزا سید علی مدرس یزدی، به تحصیل علوم پرداخت.

شیخ محمد تقی در سال ۱۳۲۰ قمری در ۲۸ سالگی به عتبات رفت و در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت. شیخ در نجف نزد آخوند ملا محمد کاظم و آقا سید محمد کاظم یزدی و سید احمد کربلایی نورالله تلمذ کرد.

شیخ محمد تقی پس از ۱۷ سال توقف در نجف و تکمیل علوم و اخلاق در سال ۱۳۳۷ هجری به قم رفت. در سال ۱۳۴۰ هجری برابر با ۱۳۰۱ شمسی آیت الله حائری را تشویق به بنیانگزاری حوزۀ علمیه در قم می‌کند.

شیخ محمد تقی در دورانی که سراسر مملکت را خفقان گرفته بود با نوشتن نامه‌های تند و صریح به رضاخان، او را از اعمال زشت و منکر بر حذر می‌داشت او کوچکترین تعارفات معمول را در نامه‌ها رعایت نمی‌کرد و همیشه آغاز نامه‌اش چنین بود از آخوند بافقی به فلان...


از طرف دولت اعلامیه‌ای در قم منتشر و به دیوار‌ها چسبانده شد که در آن امر به معروف قدغن گردیده بود. انتشار این اعلامیه عکس‌العمل شدید علما و مردم را در پی داشت.

شیخ محمد تقی به محض مطلع شدن از مضمون اطلاعیه دولت، همۀ کسبه و اهالی شهر را دعوت به تجمع می‌کند. پس از اجتماع مردم در صحن مطهر حضرت معصومه با تلاوت آیه «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى ٱلْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِٱلْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ ٱلْمُنکَرِ» و بیان اهمیت حیاتی امر به معروف و نهی از منکر و اینکه اجرای آن بر هر فردی به خصوص بر علما و طلاب واجب است و هیچ کس حق ندارد از اجرای آن جلوگیری کند. دولت وقت را یک دولت جابر و ظالم و جاهل خواند و حکومت رضا شاه را حکومت فراعنه نامید.

پس از انجام این سخنرانی دولت عقب نشینی کرد و دستور جمع آوری اعلامیه را داد. ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۶ قمری برابر با نوروز سال ۱۳۰۶ خورشیدی بود زوار بسیاری به زیارت حضرت معصومه رفته بودند تا هنگام تحویل سال در کنار مقبره آن بر حومه باشند.

اعضای خانوادۀ رضا شاه هم آمده بودند و بدون حجاب کامل در حرم مطهر ر غرفه بالای ایوان آینه جلب نظر می‌کردند. شیخ بافقی پس از مطلع شدن از این حادثه پیامی بدین مضمون فرستاد شما چه کسانید؟ اگر از غیر دین اسلامید پس در این مکان شریف چه می‌کنید؟ و اگر مسلمانید پس در حضور چندین هزار جمعیت در غرفۀ حرم چرا مکشفة نشسته اید؟ پیام مؤثر واقع نمی‌شود شیخ محمد تقی شخصاً به حرم آمد و به خانوادۀ رضا شاه شدیداً اخطار کرد این حادثه منجر به قیام مردم شد.

رضا شاه شخصاً با یک واحد موتوریزه به قم رفت و با چکمه وارد صحن مطهر شد و بافقی را مورد ضرب و شتم قرار داد. شیخ بافقی پس از دستگیری به تهران آورده شد و پس از گذراندن پنج ماه حبس در زندان شهربانی مرکز، دیگر به وی اجازه ندادند در قم اقامت گزیند و مجبور شد در تهران بماند.

قطعاً پس از مراجعت شاه و اسکورتش از طرف عامه عکس العمل شدیدی نشان داده شد که ممکن بود به انقلاب و بلوایی عام منجر و به خونریزی و قتل نفوس شود. ولی عمل و سیاست حاج شیخ عبدالکریم که مرجعی عاقل بود، حسن تدبیر عاقلانه و خیر خواهانه‌ای کرد که از فساد و خونریزی‌های بعدی به کلی جلوگیری شد و مقام روحانیت در قم محفوظ ماند و اعمال نفوذ به موقعی نشان داد و حکم شرعی بدین شرح صادر کرد.

صحبت و مذاکره در اطراف قضیهٔ اتفاقیه مربوط به شیخ محمد تقی بر خلاف شرع انور و مطلقاً حرام است این حکم مانند آبی بود که روی آتش ریخته شود و از یک انقلاب و بلوای عام و قتل و غارت‌های بعدی جلوگیری کرد.

پس از ملاقاتی که بین رضا شاه و شیخ عبدالکریم در قم به عمل آمد شیخ محمد تقی را به حضرت عبدالعظیم فرستادند و او این ایام را تحت نظر یک نفر بازرس آگاهی به عبادت پرداخت.

در سال ۱۳۱۴ خوشیدی پس از واقعۀ مسجد گوهر شاد شیخ بافقی از فرط اضطرابی که پس از شنیدن خبر این کشتار به او دست داد دچار سکته شد و پس از اینکه اندکی بهبودی حاصل کرد تقریباً سه ماه پس از واقعه با توجه به اینکه و برای مدتی بستری شد. از جانب دولت ممنوع الخروج بود از تهران به مشهد حرکت نمود.

در زمان اقامت شیخ بافقی در حضرت عبدالعظیم از سوی مردم، شعری سروده شد: «چه خوش بوَد که بر آید به یک کرشمه دو کار/ زیارت شاه عبد العظیم و دیدنِ یار»

بافقی در سال ۱۳۲۰ خورشیدی برای زیارت به عتبات رفت و سال بعد پس از مراجعه به شهرری در ۷۲ سالگی در ری وفات یافت و در مقبرۀ آیت الله حائری در قم مدفون شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر