صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۵۸ - ۱۸ فروردين ۱۴۰۲

مهندسی معکوس در نبردهای پولی

مهندسی معکوس و آنالیز اطلاعات ماخوذه از نبردهای مالی از اعم از تشکیل اتاق نبردهای پولی ، طراحی ساختارهای مقتدر و مستقل در زمینه مدیریت متمرکز آفندها و پدافندهای پولی در ساختار رسمی حاکمیت بخشی از دستاوردهایی است که در مدل مهندسی معکوس جنگ افزارهای مالی قابل دستیابی است.
کد خبر : 840578

به گزارش گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، مرتضی دوران؛ اهمیت پول به عنوان زیرساخت اساسی اقتصاد کشورها بر هیچ کس پوشیده نیست ؛ پول ملی به عنوان یکی از شاخصهای اصلی اقتصاد ملی بوده و سنجش ارزش آن با سایر اسعار از نمادهای ارزیابی قدرت اقتصادی دولتها محسوب می شود.

لیاقت احمد در کتاب "زمامداران پول" می نویسد در سالهای پس از اتمام جنگ جهانی ، افت ارزش مارک آلمان به پایه ای بود که کارگران در پایان روز دستمزد خود را در قالب یک گونی مارک دریافت می کردند ؛ آنها می بایست بلافاصله با این مارکها مقداری پنیر یا مایحتاج روزمره خود را تهیه می کردند چرا که سرعت افت ارزش مارک به نحوی بود که فردای آن روز همان مقدار مارک دیگر برای خرید همان مقدار پنیر نیز کافی نبود ؛ حتی زنان خانه دار آلمانی نیز نرخ برابری مارک در برابر دلار را به طور روزانه رصد می کردند.

افت ارزش مارک به پایه ای بود که گردشگران آمریکائی در پاسخ به اعتراض آلمانها به حضور اتوبوس حامل آنها در خیابانهای برلین ، کل اتوبوس را با مارک آلمان پوشاندند و به عبارت دیگر از پول ملی بی ارزش آنها به عنوان ابزاری برای توهین به آلمانیها استفاده کردند.

لذا از آنجا که پول ملی هرکشور نمادی از قدرت اقتصادی دولتها و جلوه ای از اقتدار و غرور ملی محسوب می شود برنامه ریزی اصولی و هدفمند جهت حمله به زیرساختهای پولی کشورهای متخاصم و طراحی نبردهای پولی با تخصیص بودجه های کلان و تدوین ساختارهای اداری ، پرسنلی و لجستیک لازم همواره در دستور کار کشورهای مستکبر قرار داشته است.                                                                                                                          

اعضای اتاق جنگ ایالات متحده ، نبردهای پولی را نه صرفاً یک اصطلاح شیک آکادمیک بلکه یک مفهوم واقعی با مولفه های نبردهای نظامی و امنیتی تلقی نموده و با ایجاد تیمهای فنی و تخصصی متشکل از نیروهای زبده بانکی ، متخصصان حوزه امنیت ملی و استراتژیستهای نظامی حضور اضلاع مثلث بانکی – امنیتی و نظامی را در همه عرصه های نبرد پولی ضروری دانسته و با همکاری مشاوران حقوقی و البته در بستری از قلدری و قداره بندی نوین بین المللی با طراحی استراتژی واحد طی دهه های اخیر به دست اندازی به اموال دولتهای مختلف اقدام نموده اند.

خوان زاراته ، عضو وقت تیم خزانه داری آمریکا اثبات ارتباط مسائل پولی با امنیت ملی را رسالت اصلی تیم خود می داند. برای نمونه اسکات اشنایدر ، نماینده دایره تحقیقات کیفری خزانه داری آمریکا و پت کانلن ، تحلیلگر وزارت خزانه داری ضمن حضور با یونیفرم نظامی با آرم وزارت خزانه داری در ماموریتهای بین المللی خود، برقراری ارتباط میان تلاشهای وزارت خزانه داری و ارتش ایالات متحده را ماموریت اصلی خود می دانند.

خوان زاراته و استوارت لوی از اعضای اصلی مرکز عملیات جنگ مالی وزارت خزانه داری و دولت ایالات متحده نقش اساسی در ایجاد مثلث بانکی امنیتی و نظامی در اتاق جنگ خزانه داری آمریکا را عهده دار شدند.

آنالیز تصویری که زاراته در کتاب خود از جلسه ای که به تاریخ 9 نوامبر 2006 در که در دفتر بیضی شکل رئیس جمهور آمریکا با موضوع لزوم به تعطیلی کشاندن نظام بانکی  ایران و جدائی حکومت ایران از سیستم مالی متمرکز بین المللی برگزار شده حاکی از آن است که غیر از جرج بوش ، رایس ، دیک چنی و جارد واینستن دستیار بوش ،‌ تنها نماینده بخش پولی آمریکا در آن جلسه استوارت لوی معاون وزارت خزانه داری در امور تروریسم و اطلاعات مالی بوده و الباقی اعضای حاضر در جلسه از ارکان نظامی و امنیتی ایالات متحده بوده اند.

با این توضیح که خود استوارت لوی با حفظ سمت ، مشاور امنیت ملی نیز می بوده و استفان هادلی مشاور امنیت ملی ، فرانسیس تاون مشاور امنیت داخلی و جان نگرو پونته مدیر اطلاعات ملی و جاش بولتون رئیس ستاد نیز از ارکان اصلی این تصمیم گیری مهم بوده اند.     

خوان زاراته در کتاب اتاق جنگ در خزانه داری آمریکا بخشی از تلاشهای تیم تخصصی اتاق نبردهای پولی ایالات متحده اعم از طراحی ساختارهای چابک اداری ، تربیت نیروی انسانی متخصص یا همان چریکهای کت و شلواری جهت مشارکت در نبردهای نفس گیر پولی را تبیین نموده است ؛ مطلب اساسی دیگر تربیت نیروی انسانی مومن به آرمانهای پلید ایالات متحده در بحبوحه جنگهای مالی است ؛ به گونه ای که زاراته تشریح می کند

در خلال مباحث مطروحه در اتاق جنگ خزانه داری ، دانیل گلاسر معاون خزانه داری آمریکا متعاقب عدم اقناع تیم وزارت خارجه از نظر وی مبنی بر لزوم شدت عمل مالی در تقابل با کشور متخاصم ، چگونه اشکش جاری می شود به نحوی که جنیفر فولر و مینرز و آمیت شارما از تیم خزانه داری نیز که سعی در تسلی دادن او داشتند نمی توانستند او را آرام کنند. او در جای دیگر به صراحت به لزوم گزینش نیروها جهت حضور در اتاقهای جنگ پولی اشاره نموده و تصریح می کند "ما باید پرسنل را غربال می کردیم ما تیمی را جمع کردیم که اعضای آن حاضر بودند هرکاری را از بیرون بردن زباله تا ملاقات با نخست وزیر انجام دهند؛ مهمتر از این به افرادی نیاز داشتیم که واقعآ به رسالتمان ایمان داشته باشند.                        

                                                    

تولید ادبیات مستقل و ایجاد اصطلاحات کاربردی جهت استفاده در جنگ های پولی نیز از دیگر اقداماتی است که ایالات متحده طی نبردهای متعدد پولی انجام داده و با مصادره به مطلوب نمودن واژه ها و اسارت الفاظ در قالبهای مدنظر خود آنها را در اشکال مختلف به ادبیات ناظر بر قوانین و اسناد لازم الاجرای بین المللی تزریق نموده است. برای نمونه هر آن کس سدی در برابر منافع آنها باشد را دشمن تلقی نموده و برای آنها از الفاظی نظیر اشرار، تروریست ، قاچاقچی و ... استفاده می کنند ؛ هر تراکنش مالی میان مخالفان نظام سلطه را پولشوئی می نامند. اموال مخالفان خود را پول کثیف ، دارائی  نامشروع ، پول سیاه و بانکهای همکار با دشمنان آمریکا را بانک بد ، بانک دشمن یا بانک شرور معرفی نموده و در مقابل ، دست اندازی دولت ایالات متحده به اموال و دارائی سایر ملتها و دولتها و به عبارت دیگر راهزنی نوین بین المللی را اقدامات نظارتی ، عملیات مالی رصد تراکنشهای مالی مشکوک و جلوگیری از تامین مالی تروریسم نامیده و بدین سان از اقدامات شوم و جنایتهای پولی خود در عرصه افکار عمومی جهان ، قبح زدائی می نمایند. 

تحلیل استراتژیها ، تاکتیکها و تکنیکهای متخذه توسط آمریکا در مواجهه با کشورهایی نظیر کره شمالی ، لیبی، عراق و افغانستان و تاکتیکهای تدافعی و تهاجمی کشورها و گروههای معارض با حاکمیت ایالات متحده به شرح مندرج در کتاب خوان زاراته بر اساس مدل مهندسی معکوس حاوی نکات ارزنده بسیاری است.

برای نمونه ، طرح ریزی برنامه تهاجمی منسجم و هدف قرار دادن زیرساختهای اقتصادی آمریکا توسط کره شمالی در سال 2001 برای نظام پولی و بانکی ایالات متحده که عادت به شروع حملات اقتصادی و نظامی دارد امری غافلگیر کننده محسوب می شد. با این توضیح که اسکناسهای صد دلاری با تصویر بن فرانکلین که پول پرطرفداری در جهان محسوب می شود واجد ویژگیهای خاص امنیتی است که جعل آن را تقریباً ناممکن ساخته است. کره شمالی با واردات چاپگرهای صنعتی با کیفیت و راه اندازی خط تولید اسکناسهای صد دلاری جعلی با کیفیت و دقت بسیار بالا و حتی جعل چاپهای حکاکی شده اداره حکاکی و چاپ آمریکا با همان کاغذ و همان جوهر و به عبارت دقیق تر ، حمله به شریان حیاتی اقتصاد آمریکا نظام اقتصادی دنیا را با شوک و بهت مواجه ساخت ؛ پیونگ یانگ علی الدوام ، کیفیت جعل را بهبود و اعتماد به دلار آمریکا را با تزلزل بلکه زلزله ای شدید رودر رو ساخت.

گیجی ناشی از این تهاجم به حدی بود که آن گونه که زاراته از اعضای ارشد اتاق جنگ مالی آمریکا با جزئیات توضیح می دهد بررسی نحوه تقابل و اتخاذ استراتژی اصولی در قبال این اقدام پیونگ یانگ تا دسامبر 2005 به طول انجامید ؛ النهایه دولت آمریکا طی عملیات طولانی و فرسایشی پولی و مذاکرات فشرده بانکی با چندین کشور در 26 ژوئیه 2005 یعنی قریب به 4 سال پس از آغاز تهاجم کره شمالی با توقیف 25 میلیون دلار از دارائیهای کره شمالی بخشی از اقدامات تهاجمی کره شمالی را پاسخ داد. خوشحالی آمریکا از این پاتک بانکی به حدی بود که مایکل هایدن ، مدیر وقت سیا آن را یک بمب هدایت شونده دقیق در قرن 21 خواند ؛ لیکن خوان در کتاب عصرجدید جنگ مالی ، نحوه مواجهه کره شمالی با این اقدام تلافی جویانه آمریکا را توضیح می دهد ؛ او می گوید این نوع جدیدی از جنگ مالی در قرن 21 بود. کره شمالی در پاسخ ، در ژوئیه 2006 موشک بالستیک خود موسوم به تاپیودونگ 2 را آزمایش کرد که قادر بود سواحل غربی ایالات متحده را هدف قرار دهد.

در ادامه مذاکرات فشرده ای میان تیمهای دیپلماتیک واشنگتن و پیونگ یانگ شکل می گیرد که طی آن مقامات دیپلماتیک ایالات متحده متعجب از این بودند که تمرکز کره شمالی در مذاکرات فقط بر یک جمله بود " چه زمانی به پولهایمان دسترسی خواهیم داشت؟!" واضح بود که در استراتژی کره ای ها مذاکرات امتداد همان استراتژی تهاجمی بود به نحوی که در ابتدا و انگار که هیچ تهاجمی توسط آنها به اقتصاد آمریکا انجام نشده ، خواستار این بودند که قبل از مذاکره ، پولها آزاد شود !!! شدت عمل و پیگیری مصرانه کره ایها به حدی بود که به گفته زاراته مقامات ارشد آمریکا از وزارت خزانه داریشان سوال می کردند آیا مطمئن هستید که مبلغ 25 میلیون دلار است و 25 بیلیون دلار نیست؛ اما خود زاراته ادامه می دهد مقامات کره دقیقاً می دانستند چه کاری دارند انجام می دهند؛ موضوع مبلغ پول نبود ؛ آنها به دنبال این بودند که داغ ننگ از شهرت و اعتبار آنها برداشته شود ؛ در ادامه روند مذاکرات ، آمریکا با طرح و بیان پیچیدگی ها و موانع قانونی ، فنی و حقوقی موجود در مسیر آزادسازی وجوه ، این امر را اقدامی بعید قلمداد می نمودند ؛ ولی پیونگ یانگ خواستار یک موضوع بود " آزادسازی وجوه " آمریکاییها مذاکره با آنها را ناامید کننده خواندند.

سرانجام این مقاومتها منجر به تسلیم فدرال رزرو شد و بانک مرکزی آمریکا در ژوئن 2007 با هماهنگی چندین بانک در چندین کشور مختلف ، 25 میلیون دلار را به حساب بانک تجارت خارجی کره شمالی واریز نمود. آنالیز عبارتی که مقام خزانه داری آمریکا در این  خصوص به کار می برد محل تامل و تدقیق فراوان است ؛ خوان زاراته می گوید سرانجام در اواخر بهار 2007 فدرال رزرو آمریکا با انتقال پول به حساب طرف مقتدر خارجی موافقت کرد. حتی نحوه مذاکرات کره ایها در خلال این نبرد پولی ، تحقیر در پذیرایی از تیم مذاکره کننده آمریکایی و حتی عباراتی که اتاق جنگ پولی کره به عنوان ادوات مذاکره از آنها بهره برد نیز به تفصیل در خاطر و خاطرات خوان زاراته ثبت شده که این مقال را مجال پرداختن به آن نیست. علیهذا صرفاً به این مقدار اکتفا می شود که در خلال مذاکرات نماینده کره شمالی به گلاسر می گوید "تو مثل تو رفتگی در صورت کسی هستی که به مرور به آن عادت می کنی" و بعد از آن با اشاره به دو مقام آمریکایی حاضر در  جلسه یعنی گلاسر و استوارت لوی تصریح می کند "مقامات کره شمالی در ابتدا از هر دوی آنها بیزار بودند ولی اکنون فقط از استوارت لوی متنفرند"!!! گلاسر در پاسخ می گوید این اطلاعات را به مقامات وزارت خارجه منعکس خواهم کرد. 

مهندسی معکوس و آنالیز اطلاعات ماخوذه از نبردهای مالی از اعم از تشکیل اتاق نبردهای پولی ، طراحی ساختارهای مقتدر و مستقل در زمینه مدیریت متمرکز آفندها و پدافندهای پولی در ساختار رسمی حاکمیت ، انجام کار تیمی و گروهی منسجم ، همکاری و اشتراک تجارب و تخصص متخصصین حوزه های بانکی ، امنیتی ، اقتصادی و حقوقی ، گزینش و آموزش مستمر جهت پرورش نیروی متبحر در نبردهای مالی ، ایجاد پیوند میان ادبیات بانکی و امنیتی و تولید محتوا ، اصطلاحات و الفاظ مورد نیاز در جنگهای بانکی و از همه مهمتر تمهید زیرساختهای ایدئولوژیک و ارائه آموزشهای عقیدتی مستمر به نیروهای مورد نیاز در حوزه اقتصاد مقاومتی و مقاومت اقتصادی بخشی از دستاوردهایی است که در مدل مهندسی معکوس جنگ افزارهای مالی قابل دستیابی است.

انتهای پیام/

ارسال نظر