صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۲۰:۲۸ - ۰۵ فروردين ۱۴۰۲
مقصر اصلی کیست؛

ورشکستگی بانک‌های آمریکا تا کجا پیش خواهد رفت

سقوط ناگهانی ۴ بانک آمریکایی در هفته‌های گذشته سؤالات زیادی را در مورد استارت‌آپ‌های فناوری، سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز، صنعت ارز‌های دیجیتال، سیستم جهانی سرمایه‌داری و به طور کلی و مقررات حاکم در طول بحران‌های مالی، ایجاد کرده است.
کد خبر : 839036

به گزارش گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، سقوط ناگهانی ۴ بانک آمریکایی در هفته‌های گذشته سؤالات زیادی را در مورد استارت‌آپ‌های فناوری، سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز، صنعت ارز‌های دیجیتال، سیستم جهانی سرمایه‌داری و به طور کلی و مقررات حاکم در طول بحران‌های مالی، ایجاد کرده است.

آغاز فروپاشی

بانک سیلورگیت، متخصص در صنعت ارز‌های دیجیتال، اولین مؤسسه بانکی آمریکایی بود که با مشکلات مالی مواجه شد و در ۸ مارس به دلیل زیان‌های سنگین در سبد وام خود، پایان فعالیت خود را اعلام کرد.

انفجار صرافی ارز‌های دیجیتال FTX در اواخر سال ۲۰۲۲، که دومین صرافی بزرگ جهان از نظر تراکنش‌های روزانه بود، در درجه اول منجر به فروپاشی بانک سیلورگیت شد، زیرا FTX مشتری اصلی این بانک بود.

در همان تاریخ، بانک سیلیکون ولی (SVB) مشکلات مالی را اعلام کرد، که دنیای مالی و سرمایه گذاران در ایالات متحده را شگفت زده کرد، زیرا این بانک به عنوان یک موسسه با سرمایه خوب تلقی می‌شد.

بانک سیلیکون ولی که در سانتا کلارا، کالیفرنیا، قلب منطقه فناوری ایالات متحده واقع شده است، بزرگترین بانک در منطقه سیلیکون بر اساس حجم سپرده داخلی و یکی از بزرگترین بانک‌های کشور است.

این بانک منبع اصلی سرمایه گذاری برای سرمایه گذاری استارت آپ‌های خصوصی، عمدتاً در زمینه فناوری، با پتانسیل رشد عظیم مشابه مایکروسافت، اپل و گوگل بوده است.

سقوط بانک سیلیکون ولی در اواخر فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد، زمانی که برخی از مقامات ارشد سهام خود را خارج کردند.

بعداً اعلام شد که گرگوری بیکر، مدیر عامل، دنیل بک، مدیر مالی و مایکل دریپر، مدیر ارشد بازاریابی، سهام خود را از شرکت مادر بانک، گروه مالی سیلیکون ولی، به قیمت ۴.۵ میلیون دلار فروخته اند؛ و هنگامی که بانک ۲۱ میلیارد دلار اوراق خود را با ضرر ۱.۸ میلیارد دلاری فروخت و بیکر فروش کل اوراق بهادار خود را توسط بانک اعلام کرد، وحشت وال استریت و صنعت مالی ایالات متحده را فرا گرفت.

تا پایان سال ۲۰۲۲، این بانک حدود ۲۰۹ میلیارد دلار کل دارایی و حدود ۱۷۵.۴ میلیارد دلار کل سپرده داشت و سقوط ناگهانی یک موسسه با سرمایه خوب بسیار غیرعادی بود.

در کمتر از ۴۸ ساعت، قیمت سهام شرکت مادر این بانک بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت، در حالی که معاملات آن چندین بار به دلیل نوسانات زیاد متوقف شد.

تعطیلی بزرگ سیلیکون ولی

در میان فروپاشی ناگهانی، بانک به سرعت توسط تنظیم کننده‌های ایالات متحده تعطیل شد و وزارت حفاظت مالی و نوآوری کالیفرنیا، شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) را به عنوان نحویل گیرنده بانک تعیین کرد.

FDIC ایجاد بانک ملی بیمه سپرده سانتا کلارا (DINB) را برای محافظت از سپرده گذاران بیمه شده آغاز کرد، در حالی که بلافاصله پس از بسته شدن، تمام سپرده‌های بیمه شده را از بانک سیلیکون ولی به بانک ملی بیمه سپرده منتقل کرد.

این بزرگترین شکست یک مؤسسه مالی ایالات متحده از زمان فروپاشی بانک واشنگتن موچال در اوج بحران مالی سال ۲۰۰۸ بود که از حباب مسکن ایالات متحده ناشی شد که در ابتدا بر اساس وام‌های مسکن فرعی ساخته شد و بعداً تأثیرات منفی ایجاد کرد.

فروپاشی‌های بیشتر

Signature Bank مستقر در نیویورک، که دارای ۱۱۰ میلیارد دلار دارایی و ۸ میلیارد دلار کل سرمایه است، زمانی که مشتریان وحشت زده سپرده‌های خود را برداشتند، با مشکل مواجه شد.

این بانک در ۱۲ مارس توسط وزارت خدمات مالی ایالت نیویورک بسته شد، زیرا این بانک نشان داد که قادر به بهبود وضعیت مالی خود نیست.

در حالی که وحشت به یک فروش کامل تبدیل شد، سهام چهارمین بانک آمریکایی، "بانک اول ریپابلیک"، یک بانک با خدمات کامل و شرکت مدیریت ثروت، در ۱۵ مارس بیش از ۲۰ درصد کاهش یافت.

در کمتر از ۲۴ ساعت، ۱۱ غول بزرگ بانکی ایالات متحده ۳۰ میلیارد دلار سپرده برای نجات جمهوری اول جمع آوری کردند.

چه کسی مسئول است

بحران‌های ناگهانی نیازمند یک قربانی فوری است. پس از فروپاشی سریع ۴ بانک در ایالات متحده، توجه به سمت‌های رهبری در این موسسات بانکی معطوف شد.

بسیاری از تحلیلگران مدیریت ضعیف، رهبری مؤثر، شیوه‌های مدیریت فاسد و ناتوانی مدیران ارشد در پیش بینی تأثیر بالقوه آشفتگی در بازار ارز‌های دیجیتال در سال گذشته را مقصر دانستند.

رئیس جمهور جو بایدن در سخنرانی خود پس از فروپاشی بانک‌ها تأیید کرد که سیستم بانکی و سپرده گذاران ایالات متحده در امنیت هستند و در ۱۳ مارس متعهد شد که مالیات دهندگان هیچ ضرری متحمل نخواهند شد.

آیا فدرال رزرو مقصر است؟

بسیاری از بحران‌های بانکی در بیش از ۱۰۰ سال در ایالات متحده رخ داده است و هر بار موسسات خصوصی ورشکسته کوچکتر توسط بانک‌ها یا شرکت‌های بزرگ بلعیده شده اند.

فدرال رزرو آمریکا - که مجموع عرضه دلار در جهان را کنترل می‌کند - در سه سال گذشته دو گام اساسی برداشت، از جمله تزریق ناگهانی ۵ تریلیون دلار به اقتصاد ایالات متحده در طول همه گیری ویروس کرونا که باعث نرخ تورم بالا شد، همچنین نرخ‌های بهره را خیلی سریع افزایش داد تا تورم را که به بالاترین سطح در ۴۰ سال گذشته رسیده است، کاهش دهد.

نقدینگی و اوراق قرضه

بسیاری از اقتصاددانان قاطعانه بر این باورند که فدرال رزرو در افزایش نرخ‌های بهره بسیار سریع و خیلی سریع حرکت کرد، پول زیادی از عرضه جهانی دلار خارج کرد و اقتصاد ایالات متحده را بدون نقدینگی کافی برای سرمایه گذاری‌های جدید، به ویژه در فناوری، رها کرد.

امن‌ترین و رایج‌ترین اقدام سرمایه‌گذاری بانک‌ها با توجه به انقباض قوی پولی، خرید اوراق بهادار خزانه‌داری است که توسط دولت ایالات متحده تضمین شده است.

از آنجایی که اوراق قرضه دارای ریسک پایین نکول توسط دولت ایالات متحده هستند، نرخ بهره ثابت، اما بازدهی کمی دارند.

از آنجایی که استارت‌آپ‌های فناوری در سال گذشته به دلیل کاهش درآمد مبتنی بر تبلیغات به دنبال پول نقد بودند، سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر کاهش یافته است و باعث شده بانک‌های سرمایه‌گذاری فناوری بزرگ مانند سیلیکون، ولی مشاهده کنند که مشتریان خود بیشتر سپرده‌ها را برداشت می‌کنند.

برداشت‌های بزرگ در نهایت منجر به این می‌شود که هر بانکی دارایی‌های خود را بفروشد تا بتواند درخواست‌های برداشت مشتریان را برآورده کند.

در نتیجه، بانک سیلیکون، ولی مجبور شد اوراق به اصطلاح امن را با ضرر بفروشد که منجر به ورشکستگی شد، جایی که بانک قادر به بازپرداخت سپرده گذاران نیست، زیرا بدهی هایش از دارایی هایش بیشتر است.

سرانجام چه می‌شود؟

همه بحران‌های مالی، چه در دوران رکود بزرگ سال ۱۹۲۹، چه در رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ و چه در حباب دات‌کام در سال ۲۰۰۰، نیاز به مقررات بیشتر و نظارت دقیق‌تر دولت را نشان می‌دهند.

اما شرکت ها، بانک‌ها و بنیاد‌های خصوصی به شدت خواستار "دست نامرئی" آدام اسمیت هستند، به این معنی که بازیگران مستقل در بازار آزاد بدون دخالت دولت به نفع خود عمل می‌کنند و ادعا می‌کنند که برای کل جامعه بهتر است.

سرمایه‌گذاران با عطش سیر نشدنی برای ریسک پذیری، به دنبال سود‌های کلان در سرمایه‌گذاری‌های بسیار کم هستند، که این امر گاه راه را برای سقوط ناگهانی هموار می‌کند، همان طور که در سقوط اخیر بانک اتفاق افتاد.

اگرچه بحران بانکی کنونی در ایالات متحده مستلزم اقدام فوری برای جلوگیری از دومینو و جلوگیری از ورشکستگی سایر بانک‌ها در این کشور و سراسر جهان است، اما راه حل این مشکل این است. در نهایت باید به علل و آثار اساسی‌تر بپردازد تا به عنوان درسی برای سرمایه‌داری عمل کند و نظام اقتصادی غالب قرن بیست و یکم را بهبود بخشد؛ و با وجود تمام شکوفایی‌ها و رکود‌های ۱۰۰ سال گذشته.
ما نمی‌توانیم از اقتصاد جهانی به هم پیوسته مدرن و سیستم مالی بی حد و حصر فرار کنیم، زیرا نیاز‌های مصرف فوری ما را برطرف می‌کند.

همیشه فناوری جدید، استارتاپ‌های جدید، ریسک‌ها و پاداش‌های جدید وجود خواهد داشت، اما آنچه ثابت می‌ماند تضاد بین ریسک‌پذیری و مقررات لازم برای ایجاد تعادل است.

انتهای پیام/

ارسال نظر