صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۵:۵۸ - ۱۳ بهمن ۱۴۰۱
یادداشت وارده؛

نقاط ضعف حکمرانی پهلوی به روایت حکمرانان

برای اثبات نقاط ضعف و معضلات حکمرانی دوران پهلوی، اذعان رجال آن دوره به ناکارآمدی سیستم سیاسی از شخص شاه گرفته تا مقامات کشوری و لشکری، بهترین منبع به حساب می‌آید.
کد خبر : 829625

گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ برای اثبات نقاط ضعف و معضلات حکمرانی دوران پهلوی و در راستای آنکه شائبه‌ای در ذهن طرفداران متعصب سلطنت هم باقی نماند، اذعان رجال آن دوره از شخص شاه گرفته تا مقامات کشوری و لشکری به ناکارآمدی سیستم سیاسی، بهترین منبع به حساب می‌آید. برای افکار عمومی در ایران هم که اکنون با موج عظیمی از تحریف تاریخ در راستای تطهیر خاندان پهلوی روبه‌رو هستند، شناخت این حقایق تاریخی و تبیین وقایع آن دوران امری ضروری است.

اسطوره‌سازی از محمدرضا شاه و افسانه‌سازی از دوران حکمرانی او در ایران که این روز‌ها شاهد اوج گرفتن روند آن هستیم در راستای اهداف سیاسی مشخصی از سوی دشمنان جهانی و رقبای منطقه‌ای ایران صورت می‌پذیرد. از بین اسناد تاریخی موجود، سه منبع ذیل این ویژگی را دارند که سوء مدیریت و ناکارآمدی سیستم سیاسی دوره محمدرضا پهلوی را از زبان نخبگان سیاسی و سیاستمداران همان دوره نقل کرده‌اند. در ادامه به معرفی این منابع پرداخته خواهد شد.

**یادداشت‌های عَلَم

یادداشت‌های عَلَم کتابی است شامل یادداشت‌های اسدالله علم؛ این کتاب که تاکنون هفت جلد از آن به فارسی منتشر شده در دو جلد نیز به‌طور خلاصه به انگلیسی منتشر شده است. یادداشت‌های او از روز اول اردیبهشت‌ ۱۳۴۶ تا آخرین دیدار او با شاه در تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۵۶ را در بر می‌گیرد. اسدالله علم را باید جعبه سیاه دربار و یکی از نزدیکان مهم به شخص شاه تلقی کرد. ۱۰سال بعد از انقلاب و دگرگونی نظام سیاسی ایران، بانو ملک‌تاج علم و دو دختر او رودابه و ناز علم یادداشت‌های وی را انتشار دادند.

این یادداشت‌ها در مجموعه‌ای هفت‌جلدی با ویراستاری علینقی عالیخانی منتشر شده است. عالیخانی درباره کتاب می‌گوید: «این یادداشت‌ها را علم در زمان نگارش به سوئیس می‌فرستاده تا در بانک از آنها نگهداری شود.» بخش عمده‌ای از این یادداشت‌ها به خاطرات روزانه و شرح دیدار‌ها و جلسات اختصاص دارد؛ اما در موارد متعددی، علم به نقد توأم با تلویح و یا بعضاً به صراحت از سیستم سیاسی می‌پردازد.

او به یکی از افراد معتمدش به شکلی مبهم گفته بود مشغول انجام کاری بوده نظیر آنچه «محمدحسن خان اعتمادالسلطنه» در دوره قاجار کرد. همچنین وصیت کرده بود تا زمانی که شاه در قید حیات است از انتشار این خاطرات پرهیز شود. نقد‌های علم به شاه عمدتاً حول محور خودکامگی و جنون عظمت اوست که مانع از دیدن مشکلات کشور می‌شود و اساساً هیچ مشورت مصلحانه‌ای که در آن به نقاط ضعف کشور اشاره می‌شود را نمی‌پذیرد.

علم در روز‌های آخر عمر و با شدت گرفتن مشکلات کشور برای آخرین بار در نامه‌ای نسبت به وقایع تلخی که برای آینده حکومت پهلوی پیش‌بینی می‌کرد به شاه هشدار داد. شاه نه تنها به این هشدار توجهی نکرد که با دورانداختن نامه علم به اطرافیان گفته بود «پیرمرد مشاعرش را از دست داده است!» نکته مهم دیگر در کتاب درباره مسئله فساد اخلاقی شاه و تنوع‌طلبی بیمارگونه او در روابط افسارگسیخته با زنان و دختران بوده که در این کتاب با اسامی رمزی مانند«گردش رفتن» به آن اشاره شده است.

این مسئله چنان در کتاب مفصل بوده که بعضاً شکل داستان‌های اروتیک به خود می‌گیرد و باعث می‌شود که علم بار‌ها به شاه یادآور شود به خاطر حفظ سلامت جسمی و تمرکز بر مسائل مملکتی از زیاده‌روی در این مسائل پرهیز کند و البته گوش شاه هم بدهکار نبوده است. در یکی از خاطرات در جواب علم که می‌گوید بهتر است کمی از «گردش رفتن‌ها» کاسته تا به مسائل حساس کشور پرداخته شود، شاه می‌گوید اگر مسئله «گردش» نباشد، مملکت‌داری به چه دردش می‌خورد!

اشارات مکرر به انحرافات جنسی شاه در یادداشت‌های علم، الهام‌بخش کتب و مقالات زیادی در این باره شده ازجمله کتاب «فساد اخلاقی دربار به روایت دربار» نوشته نظر علی کوشکی که حول همین محور به انتشار رسیده است؛ اما حتی اکبر گنجی که در سال‌های اخیر به‌عنوان یکی از شخصیت‌های اپوزیسیون خارج از کشور شناخته می‌شود در مقاله «زن‌بارگی شاه و انقلاب ۱۳۵۷»، فرضیه خود را بر مبنای فروپاشی سلطنت به دلیل فساد اخلاقی خاندان پهلوی به‌ویژه شخص شاه طرح می‌کند؛ مطلبی که در زمان انتشار، مورد حمله بخش دیگری از اپوزیسیون قرار می‌گیرد.

یادداشت‌های علم، بخش مهمی از روایت انتقادی معاصر نسبت به دربار پهلوی را ارائه می‌کند که سلطنت‌طلبان بهانه‌ای برای نفی و انکار آن ندارد و بهترین راه را در نادیده گرفتن آن می‌بینند. در مقیاسی کوچک‌تر نسبت به یادداشت‌های علم، می‌توان به خاطرات احمدعلی مسعود انصاری، خویشاوند فرح دیبا و دوست نزدیک و مشاور مالی رضا پهلوی اشاره کرد. پیش از انشعاب او از خاندان سلطنتی، مسعود انصاری ارتباط نزدیکی را با شاه و خانواده او داشت که این دوره، مجموعه قابل توجهی از خاطرات است.

**پروژه تاریخ شفاهی ایران

پروژهٔ تاریخ شفاهی ایران نام برنامه‌ای برای مصاحبه با عده‌ای از ایرانیانی بوده که در تاریخ معاصر نقش داشته‌اند. این برنامه به ابتکار حبیب لاجوردی در دانشگاه هاروارد انجام گرفت. مصاحبه‌ها عمدتاً توسط لاجوردی و دیگر همکاران او انجام و در مجموع با ۱۳۴ نفر مصاحبه شده است. بخش مهمی از این مصاحبه‌ها با مقامات بلندپایه زمان شاه بوده که بعد از انقلاب اسلامی از ایران خارج شده و عمدتاً در آمریکای شمالی یا اروپا سکونت داشتند، ازجمله داریوش همایون، روزنامه‌نگار و وزیر سابق اطلاعات، محمود فروغی، مشاور ولیعهد سابق ایران (رضا پهلوی)، سپهبد محسن هاشمی‌نژاد، فرمانده سابق گارد جاویدان.

مقامات ساواک ازجمله سرلشکر حسن علوی‌کیا، معاون سابق ساواک و سرتیپ منوچهر هاشمی، مدیر استانی و رئیس بخش ضدجاسوسی. شخصیت‌های مهم دیگری که در این پروژه با آنان مصاحبه شده؛ عبارتند از جعفر شریف‌امامی، رئیس مجلس سنا - نخست‌وزیر رژِیم شاهنشاهی، علی امینی وزیر دارایی - نخست‌وزیر سال ۱۳۴۰ الی ۱۳۴۲، ارتشبد حسن طوفانیان، مشاور عالی تسلیحاتی ستاد بزرگ ارتش داران، عبدالمجید مجیدی وزیر مشاور- رئیس سازمان برنامه‌وبودجه و شاپور بختیار، آخرین نخست‌وزیر رژیم شاهنشاهی. با نگاهی به این اسامی می‌توان دریافت که عمده اشخاص کلیدی دوره محمدرضاشاه در امور نظامی، امنیتی، اقتصادی، اجرایی و... مورد مصاحبه قرار گرفته‌اند.

بیشتر این افراد دلیل اصلی نابسامانی وضع مملکت که منجر به فروپاشی دستگاه سلطنت و بروز انقلاب شده را متغیر شخصیت شاه و اطرافیان نالایق او می‌دانند. تاریخ شفاهی ایران، منبع بسیار مهمی در شناخت نقاط ضعف دوران پهلوی از زبان رجال همین دوره بوده که اگرچه چندین جلد کتاب مستقل از مصاحبه‌های این پروژه با شخصیت‌های مختلف چاپ شده است؛ اما برای عامه مردم ایران منبعی ناشناخته به حساب می‌آید. به‌تازگی شبکه مستند سیما برنامه‌ای را با عنوان رودررو با تاریخ مشتمل بر بریده‌های کوتاهی از نقد‌های طرح‌شده بر اداره کشور در زمان شاه تهیه و پخش کرده است که جا دارد برنامه‌های بیشتری از این دست برای روشن شدن افکار عمومی تهیه شود.

**سخنرانی پادشاه

چهاردهم آبان ۵۷ در حالی که کار از دست شده بود و حتی صدای هلکوپتر‌هایی که برای کنترل وضعیت نابسامان پایتخت اطراف کاخ چرخ می‌زدند در فیلم شنیده می‌شود، محمدرضا پهلوی سخنرانی بی سابقه‌ای را خطاب به مردم ایران ایراد کرد که در تاریخ ماندگار شد. این سخنرانی که به «من هم پیام انقلاب شما را شنیدم» معروف شده، از جهات مختلفی حائز اهمیت است. اولاً شاید این نخستین باری باشد که شاه به نقاط ضعف اداره کشور اعتراف می‌کند. او در سخنرانی‌های قبلی و در کتاب‌های خودش مانند انقلاب سفید و مأموریت برای وطنم، همواره از دستاورد‌ها و نقاط مثبت حکومت خودش حرف زده بود.

شاه حتی بعد از سقوط رژیم و در تبعید در کتاب پاسخ به تاریخ، مسئولیت بروز انقلاب در ایران را به گردن دیگران می‌اندازد و به‌ویژه توطئه مشترک شوروی و آمریکا علیه خودش را عامل اصلی معرفی می‌کند. در سخنرانی تاریخی شاه اما به ناکارآمدی‌های اشاره می‌شوند و شاه به مردم حق می‌دهد که ناراضی و عاصی باشند.

در این سخنرانی به‌طور کلی به این نقاط ضعف اذعان و اعتراف می‌شود: ۱. شما ملت ایران علیه ظلم و فساد به‌پاخواستید. انقلاب ملت ایران نمی‌تواند مورد تأیید به‌عنوان پادشاه ایران و به‌عنوان یک فرد ایرانی نباشد.۲. آگاهم که به‌نام جلوگیری از آشوب و هرج‌ومرج این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته و فشار اختناق تکرار شود. آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که به‌نام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نامقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود.۳. اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادی‌های اساسی و انجام انتخابات آزاد، تعیین شود تا قانون اساسی که خون‌بهای انقلاب مشروطیت است به‌صورت کامل به مرحله اجرا درآید.۴. حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی و به دور از استبداد و ظلم و فساد خواهد بود.۵. راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار، ظلم و فساد من در کنار شما هستم.

به‌طور کلی شاه در این سخنرانی بر وجود استبداد و پایبندنبودن به آرمان آزادی سیاسی در مشروطه، وجود اختناق و نبود آزادی بیان، فساد اقتصادی و استعمار صحه می‌گذارد. جالب اینجاست که بسیاری از مردم از محتوای سخنرانی شاه بی‌اطلاعند. هرچند این یک تاکتیک سیاسی از طرف دربار بود تا بتواند ناآرامی‌ها را مدیریت کند؛ اما به هر حال اعترافی بی‌سابقه از شخص شاه به سوءمدیریت در اداره کشور محسوب می‌شود که می‌تواند سند خدشه‌ناپذیری در مقابل جریان تطهیر سلطنت قرار گیرد.

وظیفه دستگاه فرهنگی و رسانه‌ای کشور در راستای تبیین حقایق تاریخی، روایت این منابع برای افکار عمومی در ایران است تا امکان قضاوت منصفانه و صحیحی از دوره تاریخی محمدرضاشاه در ایران به وجود آید؛ دوره‌ای که این روز‌ها اهمیت شناخت حقایق آن، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

بشیر اسماعیلی دبیر هم‌اندیشی اساتید و نخبگان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد شهرضا 

انتهای پیام/

بشیر اسماعیلی
ارسال نظر