صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۷:۰۸ - ۱۲ بهمن ۱۴۰۱
یادداشت؛

سیاست «قفل ضعیف» پهلوی چگونه بحرین را از ما جدا کرد؟

با سیاست دفاعی «قفل‌ضعیف» ماجرای شهریور۱۳۲۰ رخ می‌دهد که کشور تنها ۸۰ ساعت در برابر هجمه متفقین مقاومت کرد و ارتش رضاشاه با همه «هارت و پورتی» که داشت کمر خم کرد!
کد خبر : 829443

گروه سیاست خبرگزاری آنا- سید روح الله امین آبادی: این روز‌ها که برای تدوین روزشمارپهلوی متن کامل سخنرانی ها، مصاحبه ها، پیام‌ها و هر چه مربوط به پهلوی دوم است را می‌خوانم به نکات بدیع و در عین حال تاسف باری برخورد می‌کنم که نمی‌توانم از آن عبور کنم.

گفتگوی محمدرضاپهلوی با «حسنین‌هیکل» روزنامه نگار مشهور مصری در کاخ‌نیاوران به تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۵۴ از این نکات بدیع فراوان دارد، نخست درباره بحرین، شاه به صراحت و علیرغم تبلیغات این روز‌های جریان سلطنت‌طلب می‌گوید این منطقه جزوی از خاک ایران بوده، ولی دادیم‌رفت!

استدلال شاه در باره بحرین بسیار جالب توجه است، آن جا که پهلوی می‌گوید: «همه باید روش ما را درمورد بحرین بدانند. ما بحرین را جزئی از خاک ایران می‌دانستیم، در تاریخ نیز چنین خوانده بودیم، ولی حاضر نشدیم به اتکای تاریخ، سرزمینی را در اختیار بگیریم که جز با زور سر نیزه نتوانیم آن را نگاه داریم، همه جزیره را به سنگر مبدل سازیم و در پشت هر سنگر یک دسته مسلح برای نگاهداری آن بگماریم.»

محور استدلال شاه آن جا است که ساکنان بحرین مشروعیت حکومت مرکزی را قبول نداشته و حکومت برای حفظ این منطقه در چارچوب تمامیت ارضی باید هزینه بالایی پرداخت کند، این استدلال را در مورد هر منطقه‌ای می‌توان به کار برد، مثلا درباره کردستان، آذربایجان و هر منطقه مرزی و غیر مرزی ... در سال‌های گذشته بارزانی در کردستان-عراق برای جدایی این منطقه از خاک عراق تلاش وسیعی را به کار برد، رفراندوم برگزار کرد و به ظاهر رای بالایی از مردم نیز گرفت، ولی دولت مرکزی عراق سکوت نکرده و با مقاومت کردستان را در چارچوب تمامیت کشوری به نام عراق حفظ کرد، آیا به صرف وجود تمایل طبیعی برای استقلال و جدایی از خاک یک کشور هر چند شدید باشد می‌توان بخشی از مام میهن را جدا و به دیگری هبه کرد؟!

اگر این گونه بود جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ با هزینه‌های هنگفتی که متحمل شد، باید از قید منطقه وسیعی از کشور از جمله کردستان، کرمانشاه و بعد‌ها در جنگ تحمیلی خوزستان و ... می‌گذشت و این مناطق را دو دستی به صدام و قاسملو و عزالدین حسینی و ... می‌بخشید!

نکته دوم: شاه درباره سیاست‌دفاعی ایران سخن می‌گوید و این که قدرت دفاعی ایران به مانند قفل ضعیفی است که دشمن قدرتمندتر از ما را کمی معطل می‌کند تا دوستانمان فرا برسند، آن جا که می‌گوید: «با تهدید ضعیف‌تر از قدرت خود ابداً مواجه نیستیم. در برابر تهدید قدرت هم‌سطح خود مقاومت می‌کنیم. درمورد تهدیدات برتر از قدرتمان نظریه دیگری داریم. به هر حال من معتقدم که قدرت مسلح نوعی قفل پشت در خانه است که حتی برای مدت زمانی هم که شده، مقاومت می‌کند و به ما و دوستانمان و هر کسی که قصد کمک به ما را داشته‌باشد، فرصت کافی برای کمک رساندن می‌دهد، این سیاست دفاعی ما است.»

بر اساس این، سیاست‌دفاعی مشکلی با قدرت‌های ضعیف‌تر از خود نداریم و با قدرت‌های هم سطح نیز کنار می‌آئیم، ولی اگر قدرت دشمن بالا بود تنها باید قدرت نظامی ایران نقش قفل ضعیف را ایفا کند ... شاه از این نکته مهم غافل بود که تا دوستان برسند دشمن قوی قفل و خانه را با هم تار و مار می‌کند و بر ثروت‌های کشور چنبره می‌زند، مگر شوروی افغانستان را اشغال نکرد و آمریکا و دیگر کشور‌های غربی جز تحریم المپیک مسکو غلطی توانستند بکنند؟! مگر آمریکا عراق و افغانستان تصرف و خاکشان را به توبره نکشید و روسیه غمض عین نکرد؟! 

با سیاست دفاعی «قفل‌ضعیف» ماجرای شهریور۱۳۲۰ رخ می‌دهد که کشور تنها ۸۰ ساعت در برابر هجمه متفقین مقاومت کرد و ارتش رضاشاه با همه «هارت و پورتی» که داشت کمر خم کرد!

انتهای پیام/

ارسال نظر