صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
همسر شهید صدرزاده مطرح کرد؛

روایتی از پدرانه‌های «حاج قاسم»

همسر شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده از ارتباط پدرانه شهید سلیمانی با خانواده‌ نیروهای مدافع حرم مواردی را بیان کرد.
کد خبر : 821938

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری آنا، سمیه ابراهیم‌زاده، همسر شهید مصطفی صدرزاده، فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون است که در حضور همسرش در سوریه با حاج قاسم سلیمانی ارتباطات تلفنی و مکاتباتی داشته است.

براساس این گزارش، ابراهیم‌زاده با بیان خاطراتی از حاج قاسم سلیمانی و ارتباط پدر ، دختری با ایشان گفت: خاطرم هست در دورانی که شهید صدرزاده هنوز در سوریه بود، مشکلی برایم پیش آمد، که خیلی مرا ناراحت کرد، به خاطر همین تصمیم گرفتم با زینب خانم، دختر شهید سلیمانی تماس بگیرم و با حاج قاسم مشورت کنم. پس از مدتی کوتاهی از تماسم با زینب خانم، او به من زنگ زد و گوشی را دست شهید سلیمانی داد، حاج قاسم با لحن پدرانه به من گفتند که مشکل چیست و من هم برایشان توضیح دادم. 

این همسر شهید در ادامه توضیح داد: ایشان به من گفتند که تصمیم داشتند به منزلمان بیایند، اما چون من از آن خانه نقل مکان کرده بودم، نتوانستند به دیدار بیایند. اما برای مشکلی که داشتم هم اصلا نگران نباشم و در واقع آن حس و حال پدری فرزندی که باعث آرامش بچه‌ها می‌شود را به من دادند و مدام هم تأکید می‌کردند که نگران هیچ چیز نباشم. همین محبت ایشان همیشه در ذهن من باقی مانده است. 

وی در پاسخ به این سوال که اگر حاج قاسم اینجا بود به او چه می‌گفت، عنوان کرد: حرف دل من این است که ما واقعا بعد از شما بی پناه و بی تکیه گاه شدیم و طعم سختی را چشیدیم، اما شما هم برای ما در بهشت دعا کنید تا شهادت روزی‌مان شود.

همسر شهید صدرزاده درباره شهادت ایشان توضیح داد: شهید صدرزاده آبان ماه سال ۹۴ در روز تاسوعای حسینی به شهادت رسیدند، ما تقریبا ۹ سال زندگی دنیوی با هم داشتیم، اما الان ۱۵ سال است که با او زندگی می‌کنم بدون اینکه جسمی داشته باشد. آقا مصطفی به عنوان یک نیروی داوطلب به جبهه رفت و ابتدا او را به عنوان نظامی قبول نکردند، چون دوره ندیده بود به خاطر همین در قالب آشپز به سوریه رفت و بعد هم نیروی نظامی‌ها پیوست و باحزب الله لبنان و تیپ فاطمیون عراق آشنا شد و برای خودش گذرنامه افغانی گرفت، زبان افغانی یاد گرفت  و راهی سوریه شد. سال ۹۴ به عنوان فرمانده گردان تیپ فاطمیون ظهر تاسوعا در منطقه حلب تیر به قلبشان اصالت کرد و شهید شدند. ایشان ارادت و دلبستگی خاصی به رهبر معظم انقلاب داشتند. ولایت پذیر بود و به خانواده توجه زیادی داشت. اما از مهمترین ویژگی‌های ایشان توکل زیاد به خداوند و توسل به حضرات اهل بیت (ع) بود.

این همسر شهید اظهار داشت: شهیدصدرزاده قبل از تولد پسرمان سوریه بودند. یکسال و نیم سوریه می‌رفت و ۸ بار مجروح شد. هنگام مجروحیت هفتمشان در بیمارستان بودند و پسرمان نیز در همان بیمارستان به دنیا آمد. به ما گفتند پسرمان بیماری خاصی دارد و اصلا به دنیا نخواهد آمد، اما شهید در خواب نذری کرد و شفای او را از اهل بیت(ع) گرفت. این خواب و نذر باعث شد به لطف خدا پسرمان سالم به دنیا بیاید.

انتهای پیام/

ارسال نظر