صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
به میزبانی بنیاد سعدی؛

فارسی‌آموزان کشورهای مختلف از «یلدا» گفتند

بنیاد سعدی در اولین سال ثبت «شب یلدا» به عنوان هشتمین میراث معنوی ایرانیان در یونسکو، مراسم این شب را همراه با حافظ خوانی دانشجویان و فارسی آموزانی از هند، پاکستان، افغانستان و بنگلادش برگزار کرد.
کد خبر : 821400

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری آنا، مراسم «شب یلدا» همچون سال‌های گذشته در بنیاد سعدی به عنوان متولی آموزش و گسترش زبان فارسی در جهان با حضور احسان الله شکراللهی، رئیس پیشین مرکز تحقیقات زبان فارسی هندوستان، نویسنده و پژوهشگر زبان ادبیات فارسی و دانشجویان زبان فارسی کشورهای مختلف جهان برگزار شد.

در ابتدای این مراسم که سفره «شب یلدا» چیده شده بود، احسان‌الله شکراللهی، رئیس پیشین مرکز تحقیقات زبان فارسی هندوستان، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی تفألی به حافظ زد و شعری را با مطلع زیر را خواند:

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو

ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

** شگفت زدگی فارسی آموز خارجی از فرهنگ تعارف ایرانی

در ادامه این مراسم، احمد طاهر، از شهر فیصل آباد کشور پاکستان و دانشجوی کارشناسی ارشد زبان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش که آیا در فیصل آباد آیین «شب یلدا» به پررنگی ایران برگزار می‌شود، گفت: در کشور ما کشاورزی بیشتر رونق دارد و جشن‌ها و مراسم مربوط به برداشت محصول است و متأسفانه در فیصل آباد آیین «شب یلدا» نداریم. وقتی به ایران آمدم اطلاعاتی از این جشن به دست آوردم که چگونه برگزار می‌شود و متوجه شدم در این شب مردم هندوانه، انار و آجیل می‌خورند و دورهم مثل یک خانواده جمع می‌شوند و از دیوان حافظ فال می‌گیرند و برای هم داستان می‌گویند.

وی درباره آنچه از فرهنگ مردم ایران هنگام ورود به ایران متوجه شده و او را شوکه کرده، تشریح کرد: فرهنگ تعارف در بین مردم ایران خیلی رواج دارد، به عنوان مثال، گاهی بابت خریدی که انجام دادیم، تعارف می‌کنند و می‌گویند قابل ندارد و اگر برویم و پرداخت نکنیم، می‌گویند چرا پول را نمی‌دهی و این غافلگیرکننده است.

این فارسی آموز یادآوری کرد: به دلیل نزدیکی فرهنگ ایران و پاکستان و وجود مسلمانان بسیار، فاصله چندانی بین مردم ایران و پاکستان وجود ندارد. مردم خیلی مهربان و گرم و مهمان نواز هستند و خوب رفتار می‌کنند.

این فارسی آموز اهل پاکستان در ادامه تفألی به فال حافظ زد و شعری با این مطلع خواند:

دوش دیدم که ملایک درِ میخانه زدند

گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند

ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت

با منِ راه نشین باده مستانه زدند

** برگزاری «شب یلدا» در بخش شیعه‌نشین پاکستان

راحیل از شهر کراچی پاکستان و دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، ابتدا درباره علت گرایش خود به زبان فارسی گفت: علاقه زیادی به زبان اردو دارم و به طور متقابل دوستدار زبان فارسی نیز هستم، چون در پاکستان معتقدند زبان اردو، دختر زبان فارسی است.

این دانشجوی زبان و ادبیات فارسی با تأیید اینکه قبل از سفر به ایران درباره «شب یلدا» ایران اطلاعاتی داشته است، افزود: به دلیل اینکه رشته من زبان و ادبیات فارسی است، در بیشتر کتاب‌ها درباره این جشن‌های ایرانی توضیحاتی داده شده و درباره آن خوانده‌ایم.

این فارسی‌ آموز پاکستانی درباره آنچه از فرهنگ رایج ایرانی‌ها برایش جالب توجه بوده است، گفت: فرهنگ غذایی مردم ایران که بسیار مهمان نواز هم هستند، برایم جالب بوده است؛ ما غذاهای تندی می‌خوریم، اما ایرانی‌ها این‌طور نیستند.

وی در پاسخ به اینکه آیا «شب یلدا» در تمام شهرهای پاکستان برگزار می‌شود یا خیر، عنوان کرد: جشن «شب یلدا» به گستردگی ایران در پاکستان وجود ندارد و تنها در یک قسمت از پاکستان که شیعه هستند و ایران را خیلی دوست دارند، «شب یلدا» را با خوردن هندوانه، انار و صحبت با یکدیگر و شب زنده‌داری و تفأل به فال حافظ برگزار می‌کنند.

وی در ادامه، شعری از حافظ را با مطلع زیر خواند:

عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه سرشت

که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت

** آیین «شب یلدا» در ایران و افغانستان تفاوتی ندارد/مرز فرهنگی میان ایران و افغانستان وجود ندارد

محمد‌مدثر امانی، اهل افغانستان و دانشجوی رشته حقوق مقیم ایران درباره چگونگی علاقه‌مندی به زبان فارسی گفت: یکی از علل علاقه‌‌ام به زبان فارسی، خود سعدی شیرازی بود، اما یکبار که همراه دوستانم در دانشگاه شهید بهشتی بودم، به بنیاد سعدی آمدم و از آن روز ارتباطمان تا الان برقرار است.

وی با بیان اینکه با پنج زبان آشنا هستم، افزود: من انگلیسی، فارسی، پشتو و کمی عربی بلدم، اما بیشتر از همه به فارسی علاقه‌مندم و این زبان را ترجیح می‌دهم.

این فارسی‌دان اهل افغانستان در پاسخ به اینکه آیا شما هم «شب یلدا» دارید، گفت: افغانستان و ایران و بیشتر کشورهای خاورمیانه زمانی تحت حاکمیت فارس بودند. از میان این کشورها در افغانستان و ایران «شب یلدا» و «نوروز» را بیشتر مردم دوست دارند و از آن تجلیل می‌کنند. ما می‌توانیم از واژه «فارس بزرگ» برای افغانستان و ایران استفاده کنیم، چون این دو کشور تحت یک حاکمیت بودند، رسومشان مانند یکدیگر است و اگر رسمی در ایران برگزار شود، در افغانستان نیز برگزار می‌شود. به عبارتی، ما مرز خاکی داریم، اما مرز فرهنگی نداریم.

این علاقه‌مند به زبان فارسی در پاسخ به اینکه به نظر شما فلسفه به وجود آمدن «شب یلدا» چیست، یادآوری کرد: اگر به تاریخ و گذشته مراجعه کنیم، می‌بینیم که مردم فارس بیشتر طبیعت را ترجیح می‌دادند و جشن‌های آن‌ها نیز مانند نوروز و «شب یلدا» از طبیعت الهام گرفته شده است. به هرحال، در «شب یلدا» به دلیل اینکه همه افراد خانواده دور یک سفره جمع می‌شوند، صمیمت ایجاد می‌شود و افراد با هم می‌نشینند، صحبت می‌کنند و فال می‌گیرند.

محمد‌مدثر امانی، درباره نحوه چینش سفره شب یلدا در افغانستان نیز تشریح کرد: به مرور بعضی چیزها تغییر می‌کند، اما در برخی مناطق افغانستان مراسم «شب یلدا» هیچ فرقی با ایران ندارد؛ به عنوان مثال، ما نیز هندوانه، انار و آجیل داریم، اما بیش از هرچیزی انار و ماهی سرخ کرده مصرف می‌کنیم.

وی در ادامه با تفألی به حافظ، شعری با مطلع زیر خواند:

درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد

نهالِ دشمنی بَرکَن که رنج بی‌شمار آرد

چو مهمانِ خراباتی به عزت باش با رندان

که دردِ سر کشی جانا، گرت مستی خمار آرد

** برگزاری «شب یلدا» در خانه فرهنگ ایران در پاکستان

در ادامه، اسامه، دانشجوی زبان و ادبیات فارسی اهل پاکستان درباره علت انتخاب زبان فارسی برای ادامه تحصیل گفت: زبان و شعر فارسی را به دلیل اینکه زبان نیاکان ماست، دوست دارم. در گذشته زبان فارسی به نسبت امروز، طرفداران بیشتری داشت و به عنوان مثال، پدرم از علاقه‌مندان این زبان بود.

وی با ابراز تأسف از اینکه امروز فرهنگ‌ فارسی در فرهنگ‌های پاکستانی و هندی کمتر دیده می‌شود، افزود: مردم پاکستان جشن نوروز را زیاد برگزار می‌کنند، اما متأسفانه جشن «شب یلدا» در کشورم دیده نمی‌شود. با این وجود ما در خانه فرهنگ ایران در پاکستان جشن «شب یلدا» را برگزار کردیم. بر اساس اطلاعاتم، «شب یلدا» طولانی‌ترین شب سال است و همه خانواده‌های ایرانی کنار هم می‌نشینند، هندوانه و انار می‌خورند و داستان تعریف می‌کنند و از دیوان حافظ فال می‌گیرند.

این فارسی آموز اهل پاکستان با بیان اینکه سه یا چهار بار نیت خود را برای انجام دادن یا ندادن یک کار با مراجعه به اشعار حافظ ارزیابی کرده، گفت: تجربه من از تفأل به حافظ خوب بوده است.

اسامه، سپس با تفألی به حافظ شیرازی، شعری با مطلع زیر خواند:

من و انکارِ شراب! این چه حکایت باشد؟

غالباً این قَدَرَم عقل و کِفایت باشد

تا به غایت رهِ میخانه نمی‌دانستم

ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد

** علاقه فارسی آموز پاکستانی به یلدای ایرانی

مریم نقوی، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته آزفا (آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان) اهل پاکستان درباره چگونگی حضور در ایران و صحبت به زبان فارسی گفت: من مقطع کارشناسی‌ام را در رشته زبان و ادبیات فارسی در شهر لاهور گذراندم، اما هنگام ورود به ایران  که در حال حاضر حدود سه سال از آن می‌گذرد، چندان بلد نبودم فارسی صحبت کنم.

نقوی درباره تفاوت‌های فرهنگی مردم ایران و پاکستان به جز اینکه زبان پاکستانی‌ها اردو و زبان ایرانی‌ها فارسی است، تشریح کرد: فرهنگ تعارف میان مردم و تند نبودن غذای ایرانیان برای ما خیلی جالب و جدید بود. یک تفاوت دیگر میان ما و ایرانی‌ها این است که فرهنگ قول دادن و عمل به آن برای ما خیلی اهمیت دارد، ولی ایرانی‌ها ممکن است چندان به این موضوع پایبند نباشند.

این فارسی آموز پاکستانی درباره آنچه از ایران دوست داشته است، گفت: حضور در خوابگاه به عنوان اولین تجربه زندگی مستقل برایم خیلی خوب بود و علاوه بر این، حضور در حرم امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) را خیلی دوست داشتم.

وی درباره نحوه مواجهه خود با مراسم «شب یلدا» در ایران عنوان کرد: قبل از حضور در ایران درباره «شب یلدا» نشنیده بودم، اما به واسطه برنامه‌ای که در دانشگاهمان(علامه طباطبایی) برگزار شد، با این جشن آشنا شدم. سال گذشته هم تمام بچه‌های دانشگاه در خوابگاه جمع شدند و سفره‌ای چیدند و فال حافظ گرفتیم. خیلی این مراسم را دوست دارم، چون در این روزها که فرصت‌ها محدود است، خیلی خوب است که کنار دوستان و خانواده خود بنشینیم.

این فارسی آموز سپس با تفألی به حافظ شعری با مطلع زیر خواند:

فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد یارش

گُل در اندیشه که چُون عشوه کُنَد در کارش

دلربایی همه آن نیست که عاشق بِکُشَند

خواجه آن است که باشد غَمِ خدمتکارش

** فارسی آموز بنگلادشی که ایران و سنت‌های ایرانی را دوست دارد

راحله عطار، دانشجوی رشته آزفای دانشگاه علامه طباطبایی و اهل کشور بنگلادش با بیان اینکه حدود سه سال است که در ایران هستم و خیلی این کشور را دوست دارم، گفت: متأسفانه تا به‌حال در مراسم «شب یلدا» شرکت نکردم، چون همزمان با ورودم به ایران بیماری کرونا شایع شد و خوشحالم این بار می‌توانم در جشن «شب یلدا» شرکت کنم. با این‌حال، می‌دانم که «شب یلدا» طولانی‌ترین شب سال محسوب می‌شود و مهمانی می‌گیرند و یک سفره متشکل از انار، هندوانه و انجیر و فال حافظ می‌چینند.

وی با بیان اینکه حتی زمانی که پاکستان بوده است، فال حافظ می‌گرفته، افزود: متأسفانه در بنگلادش «شب یلدا» وجود ندارد و دیدن این جشن برای من بسیار جالب است.

عطار، در ادامه در رابطه با اینکه چگونه به زبان فارسی علاقه‌مند شده است، تشریح کرد: زبان رسمی ما بیش از 600 سال فارسی بوده است و همه ما به ادبیات فارسی علاقه داریم و همیشه این شعر حافظ را «شِکَّرشِکن شَوَند همه طوطیانِ هند/ زین قندِ پارسی که به بَنگاله می‌رود» می‌شنیدیم و خیلی حافظ و سعدی شیرازی را دوست داریم. در اینجا هم بورسیه بنیاد سعدی هستم که از راه خانه فرهنگ ایران در داکا من را معرفی کردند.

این فارسی آموز اهل بنگلادش از جذابیت‌های حضور در ایران صحبت کرد و گفت: ما در بنگلادش اصلا برف نداریم و برای اولین بار در ایران برف را دیدم که همه‌جا سفید بود و هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. فرهنگ مهربانی و احترام گذاشتن به بزرگترها و بزرگترها به کوچکترها را اینجا یاد گرفتم و خیلی دوست داشتم. همچنین فرهنگ لباس پوشیدن خانم‌های بنگلادشی تفاوت‌هایی با خانم‌های ایرانی دارد که ما لباس‌های رنگی‌تری داریم.

در پایان، این دانشجوی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، سپس شعری از حافظ را با مطلع زیر خواند:

روی بِنْمای و وجودِ خودم از یاد بِبَر

خِرمنِ سوختگان را همه گو باد بِبَر

ما چو دادیم دل و دیده به طوفانِ بلا

گو بیا سیلِ غم و خانه ز بنیاد بِبَر

انتهای پیام/

ارسال نظر