صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
برگی از تاریخ؛

سرگذشت عجیب نخستین ماشینی که وارد ایران شد

مظفرالدین شاه اولین پادشاه ایران بود که ماشین را وارد ایران کرد. مردم عادی ماشین را کالسکه دودی و یا ارابه آتشین نام نهادند. دو ماشینی رنوی که مظفرالدین شاه وارد کشور کرد مانند مدرنیته سرگذشت عجیبی پیدا کرد.
کد خبر : 819804

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری آنا، دو ماشینی رنوی که مظفرالدین شاه از فرانسه وارد کشور کرد مانند مدرنیته سرگذشت عجیبی پیدا کرد. یکی به تهران نرسید دیگری  با بمب دستی منفجر شد، اما ماشین درایران راه خود را ادامه داد و تعداد آن امروز از مرز ۲۱ میلیون در کشور عبور کرده است.

مظفرالدین شاه آخرین پادشاه این سرزمین بود که در کاخ خود درگذشت و بعد از او چهارپادشاه در ایران بر تخت سلطنت نشستند؛ که همه در گوشه و کنار جهان و دور از ایران و در غربت مردند.

مظفرالدین شاه را بیشتر با امضاء معروفش در پای برگه مشروطیت می‌توان شناخت که قصد داشت نظام سلطنتی را در ایران مشروط به قانون کند، همان کاری از چهار پادشاه بعد از او که بر تخت سلطنت نشستند جز نوه‌اش احمد شاه قاجارـ تنها شاه مشروطه ایران بود ـ هیچ کدام به سلطنت مشروطه احترام نگذاشتند؛ و طوفان حوادث آن‌ها را به کام مرگ در غربت کشاند.

مظفرالدین شاه اولین پادشاه ایران بود که ماشین را وارد ایران کرد. مردم عادی ماشین را کالسکه دودی و یا ارابه آتشین نام نهادند. دو ماشینی رنوی که مظفرالدین شاه وارد کشور کرد مانند مدرنیته سرگذشت عجیبی پیدا کرد. از دو ماشین یکی در راه رشت و قزوین معیوب شد و از کار افتاد. دیگری سالم به تهران رسید.

مظفرالدین شاه از آن ماشین استفاده می‌کرد. بعد محمد علی شاه از این رنو استفاده می‌کرد که در جریان سو قصد به جان محمد علی شاه توسط «کمیته دهشت» وابسته به انجمن آذربایجان به مدیریت سید حسن تقی زاده با بمب یا نارنجک دستی در وقایع بعد ازمشروطه از بام یکی از خانه‌ها توسط حید عمو اوغلی و یارانش در خیابان باغ وحش یا سرتخت بربری‌ها (اکباتان امروزی) منهدم و به آهن پاره تبدیل شد.  

** ورود اتومبیل به ایران

از وقتی که هانری فورد گرین فیلد ایالت میشیگان آمریکا پس از یک دوران که از ساعت سازی شروع شده و به مکانیکی دوچرخه و موتورسیکلت پرداخته بود، در سال ۱۸۹۶ موفق به اختراع اتومبیلی شد که حدود ۲۰ مایل در ساعت سرعت داشت و برروی لاستیک‌های پره‌ای و توپُر حرکت می‌کرد و اوّلین اتومبیل کامل جهان بود، دقیقاً یک صدوده سال می‌گذرد وی که تأسیسات عظیم کمپانی فورد آمریکا را بنیان گذاشت و در ۱۷ آوریل ۱۹۴۷ درگذشت، می‌دانست که اختراعش روزی جهان گستر خواهد شد.

در سرزمین ایران نیز از زمانی که مظفرالدین شاه در سفر فرنگ خود در سال ۱۲۷۹ خورشیدی سفارش دو دستگاه اتومبیل را صادر کرد. اتومبیل‌ها از بندر بادکوبه سوار کشتی کرده و در بندر انزلی تحویل دولت ایران داده اند.

البته، چون حتی یک نفر در ایران نبوده است که به فن رانندگی آگاهی داشته باشد. مسیو «فرناند و ارته» راننده یا به قول ایرانیان «اتومبیل چی» فرانسوی و یکی دو همکار او که راننده اتومبیل دوم هم که خودروی او در بین راه رشت - قزوین - تهران معیوب شد و از کار افتاد و نتوانستند آن را به تهران حمل کنند، هدایت اتومبیل مزبور را عهده دار بودند. یکی آن را هندل می‌زد یکی مراقب بنزین و روغن و آب آن بود و سومی، هر زمان که اتومبیل پنچر میشد لاستیک‌های معیوب را یا تعویض و یا پنچر گیری می‌کرد به هر حال نخستین اتومبیل که وارد ایران شد از هرگونه تعمیرگاه و پمپ بنزین و ادوات و وسایل یدکی محروم بود و باید رانندگان همه تدابیر را پیشبینی می‌کردند و وسایل لازم را همراه می‌داشتند.

به هر ترتیب این اتومبیل به تهران رسید و چند سالی شاه از آن استفاده می‌کرد از حمله در سال ۱۲۸۴هـ. ش (۱۹۰۵م) که از سفر اروپا باز می‌گشت اتومبیل را در انزلی به استقبال او بردند مسیو وارنه اتومبیل را از انزلی به رشت و از آنجا به قزوین آورد در حالی که شاه سوار بر آن و سرعت اتومبیل بسیار کم بود و به تأنی و وقار بسیار حرکت می‌کرد.

این اتومبیل هنگامی که محمد علی شاه پسر و جانشین مظفرالدین شاه مورد اصابت بمب دستی قرار گرفت و قسمتی از بدنۀ آن منفجر و غیر قابل استفاده شد. پس از این حادثه که به جان محمد علی شاه آسیبی نرسید، زیرا او پیشتر در همان داخل محوطهٔ ارگ سلطنتی از اتومبیل پیاده و سوار کالسکه عقبی شده بود اتومبیل مدتی در ایران منسوخ شد.

مسیو وارنه و همسر فرانسوی او که همیشه از اوضاع ایران و نرسیدن حقوق ناراضی بودند و شکایات او کمتر به نتیجه می‌رسید به شغل هتلداری و تأسیس رستوران با اغذیه فرنگی پرداختند.

پس از سقوط محمد علی شاه و بر تخت نشستن احمد شاه قاجار پسر خردسال او از اتومبیل هیچ اثر و خبری نبود؛ اما متعاقب فوت علیرضاخان عضدالملک و نیابت سلطنت ابو القاسم خان ناصر الملک، چون ناصر الملک سال‌ها در لندن تحصیل کرده و نیای میرزا محمود خان ناصر الملک نیز مدت‌ها وزیر مختار ایران در لندن بود و خود ناصر الملک هم پس از تبعید در ایران در دوران سلطنت محمد علی شاه و چند ماهی پیش از کودتای محمد علی شاه برضد مشروطه خواهان و به توپ بستن عمارت مجلس شورای ملی به وسیلهٔ قزاق‌ها در اروپا می‌زیست و لذت سوار شدن به اتومبیل را چشیده بود، هنگامی که از اروپا به ایران بازگشت دو دستگاه اتومبیل بزرگ با خود آورد.

اتومبیل‌های بزرگ ناصر الملک ساخت انگلیس و احتمالا همان خودرو‌هایی بود که کارخانه و شرکت فورد در بریتانیا مونتاژ می‌کرد و ارتش انگلیس در دوران جنگ اول جهانی تعداد بی شماری از آن‌ها را به ایران آورد و به کار انداخت. همزمان با اتومبیل‌هایی که ناصر الملک از بودجه دولت ایران خریده و به ایران حمل کرده بود سفارت انگلیس نیز یکی یا دو اتومبیل وارد کرد که وزیر مختار انگلیس بر آن سوار می‌شد و در خیابان‌های تنگ و کم عرض تهران جولان می‌داد. از سال ۱۲۹۱ خورشیدی روس‌ها تعدادی اتومبیل نظامی وارد ایران کردند که میان آذربایجان تا قزوین و تهران در حرکت بودند و انتقالات نظامیان روس را انجام می‌دادند

در خلال سال‌های ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۰ خورشیدی تعداد اتومبیل‌ها در ایران افزایش یافت بویژه که انگلیسی‌ها تعداد زیادی اتومبیل فورد وارد ایران کردند و افسران پلیس جنوب اغلب اتومبیل در اختیار داشتند.

در آن زمان و بویژه پس از انقلاب کمونیستی در روسیه، شهر قزوین قرارگاه نیرو‌های شمال به فرماندهی ژنرال انگلیسی دنسترویل بود و آن قدر اتومبیل در این شهر زیاد شد که ارتش انگلیس به ناچار به خیابان‌های قزوین، نام انگلیسی داد و تابلو‌هایی به زبان انگلیسی نصب کرد و، چون در اتومبیل‌های انگلیسی فرمان سمت راست نصب شده بود تصادم‌هایی میان رانندگان خودرو‌های انگلیسی و کاروان‌ها شترسواران ایرانی و قاطر سواران، خودرو‌های معدود ایرانی و گاری‌های اسبی ایرانیان رخ می‌داد در طول دوران هشت سالۀ جنگ جهانی اول تعداد خودرو‌ها ده ایران افزایش یافت.

نخستین واردکنندگان اتومبیل به ایران سوای دولتمردان ایرانی، وزیران مختار خارجی، افسران روس و انگلیسی، فرمانده ارتش آلمان و ترک عثمانی در جبهه شرق و معدودی از افسران آلمانی و ترک عثمانی که در جریان جنگ با اتومبیل تا شهر کرمانشاه، عده‌ای از تجار هندی و زرتشتی بودند که بویژه این دو گروه در اشاعه استفاده از اتومبیل در ایران نقش مهمی داشتند.

به هر ترتیب اتومبیل از حدود سال ۱۲۹۵ خورشیدی  در ایران جا افتاد. شاه و رئیس الوزرای وقت اتومبیل‌هایی برای خود خریدند. وزیران مختار و سفرای خارجی به اتومبیل روی آوردند. خارجیانی که در ایران می‌زیستندف با توجه به تجارب خوبی که از احداث جاده ترانزیت - تجاری، سیاحتی و نظامی تهران - قزوین - رشت - انزلی و قزوین - همدان به وسیلهٔ جاده سازان روس به دست آمده بود، آینده ایران را در اتومبیل می‌دیدند و معتقد بودند اتومبیل آسانتر از راه آهن در ایران جا خواهد افتاد.

در آن روز‌ها تعداد رانندگان یا اتومبیل چی‌ها یا شوفر‌ها در ایران بسیار معدود بود و اغلب رانندگان آسوری، عرب، ارمنی، هندی و زرتشتیان هندی بودند که محل گاراژ‌های آن‌ها و نیز محل فروش اتومبیل‌های امریکایی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی خیابان چراغ گاز یا خیابان‌های چراغ برق تهران بود.

اهمیت رانندگان بویژه رانندگانی که از کار‌های مکانیکی سر در می‌آوردند بدان حد بود که سید احمد میرسپاسی که بعد‌ها نام خود را به نام کارخانۀ معروف انگلیسی به «لیستر» تغییر داد، ابتدا راننده حسن وثوق وثوق الدوله شد. پس از مدتی راننده احمد شاه شد و بعد از احمد شاه مدتی راننده مخصوص رضاخان، سردار سپه وزیر جنگ، سرانجام رئیس الوزرا و فرمانده عالی قوا شد و رضاشاه آن قدر از او خوشش می‌آمد که او را با درجه یاوری (سرگردی) وارد قشون کرد و معلومات رانندگی و فن او را ملاک ارتقای درجه اش قرار داد. بعد‌ها احمد لیستر خواهرزن مطلقه رضاشاه ملکه توران را که ملکه زمان نام داشت و دختر عیسی خان مجد السلطنه و نوه مهدی قلی خان مجدالدوله بود به زنی گرفت و سری در میان اقران درآورد.

رانندگان رضاشاه گرچه گاهی از او کتک می‌خوردند و بویژه وقتی خودروی شاه را توی چاله چوله‌های خیابان‌ها می‌انداختند افراد خوش عاقبتی از کار درآمدند یکی از آنان لیستر شد. دیگری امیر صادقی شد که به ثروت زیادی رسید و برادر او به درجه سپهبدی ترفیع یافت. یکی دیگر نیز عکاس مخصوص دربار شد. به هر ترتیب رانندگی در آن زمان شغل فنی مهمی بود که دست کمی از خلبانی در روزگار ما نداشت وثوق الدوله، رئیس الوزراى عصر احمد شاه که در سال‌های سلطنت رضاشاه نیز همچنین دارای مقامات فرهنگی و مشورتی بود، قصیده بلند بالایی در وصف اتومبیل سرود و آن اختراع بشر را ستود بدین ترتیب تعداد اتومبیل‌ها در ایران افزایش یافت. شرکت نفت انگلیس و ایران که شرکتی انگلیسی بود و فعالیت گسترده‌ای در زمینه اکتشاف نفت داشت تعدادزیادی اتومبیل در ایران وارد کرد. تا سال ۱۳۲۰ تعداد هفت هزار اتومبیل اعم از سواری و کامیون در ایران وجود داشت.

** سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ تعداد اتومبیل‌ها فراوان شد و به هزاران دستگاه رسید

در سال‌های اواخر دههٔ ۱۳۳۰ از تردد بیش از ۱۵۰هزار دستگاه اتومبیل در تهران سخن گفته می‌شد. از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ تعداد خودرو‌ها از میلیون دستگاه گذشت و با راه اندازی کارخانه‌های مونتاژ اتومبیل در ایران و سرانجام احداث کارخانه ایران ناسیونال در سال ۱۳۴۵ اتومبیل آن قدر فراوان شد که امروز گفته می‌شود در سطح کشور ۲۱ میلیون ۷۷۸ هزار خودروی فعال و پلاک نصب شده داریم.

منبع: این اتولی که من می‌گم. تاریخچه اتومبیل در ایران، عباس حسینی

از ماشین دودی ناصرالدین شاه تا بنز الگانس، خسرو معتضد

انتهای پیام/

برچسب ها: ماشین ایران
ارسال نظر