دانشجوی انرژی اتمی که فرمانده سپاه غرب شد

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری آنا، بیستم آذر ماه سالروز شهادت شیرمردی است که وجب به وجب بازی‌دراز، سرپل‌ذهاب و مناطق جنگی غرب کشور او را به خوبی می‌شناسند. بازی‌درازی که وقتی بر آن وارد می‌شوی، خوب احساس می‌کنی که بوی پیچک و یارانش را می‌دهد و اگر مجاهدت پیچک و یارانش نبود، معلوم نبود چه سرنوشتی  در انتظار غرب کشور بود و شاید هیچ وقت نمی‌توانستیم خاک بازی‌دراز و سرپل‌ذهاب را در نقشه کشورمان ببینیم.

نام شهید «غلامعلی پیچک» را باید با افتخار و حسرت بُرد، افتخار از وجود چنین دانشجوی انقلابی و حسرت از اینکه چنین دانشجوی نخبه‌ای را در جنگ تحمیلی از دست دادیم. اگر چه خودش آرزوی شهادت داشت.

** پذیرفته شدن در رشته انرژی اتمی

این شهید، از جمله شهدایی بود که در دوران طاغوت که امکانات تحصیلی محدود بود، توانست در ۱۶ سالگی در کنکور شرکت کند و در رشته انرژی اتمی پذیرفته شود. او حتی می‌توانست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود اما در ایران ماند و با همکلاسی‌هایش وارد مبارزه با رژیم فاسد پهلوی شدند. شهید پیچک بعد از آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث حاکم بر عراق علیه ایران، به غرب کشور رفت و با توجه به تدابیری که اعمال کرد، در ۲۱ سالگی به عنوان فرمانده عملیات سپاه در محور غرب کشور منصوب شد.

با فرماندهی و خلاقیت شهید پیچک و دیگر فرماندهان، عملیات‌های موفقی در غرب کشور رقم خورد و بخشی از مناطق اشغال شده توسط بعثی‌ها آزاد شد. حتی شهید پیچک در عملیات بازی‌دراز، هماهنگی بین سپاه و ارتش ایجاد کرد که در اردیبهشت ۱۳۶۰ بازی‌دراز به دست رزمندگان‌مان فتح شد.

این فرمانده ۲۲ ساله در ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰ در جریان عملیات مطلع‌الفجر که در حدفاصل ارتفاعات شمال غربی گیلانغرب و جنوب غربی سرپل‌ذهاب اجرا شد، به شهادت رسید.

** ما از سرنگونی نمی‌ترسیم، از انحراف می‌ترسیم

در بخشی از وصیت‌نامه این شهید دانشجو آمده است:

جنازه مرا بر روی مین‌ها بیندازید که منافقین فکر نکنند ما در راه خدا از جنازه‌مان دریغ داریم. اجر من تنها با شهادت ادا می‌شود و اگر در این راه شهید نشوم، همه زحماتم هدر رفته است.

مسئولیت ما، مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی (ع) بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگونی نمی‌ترسیم، از انحراف می‌ترسیم. حسینی هستیم و حسینی عمل کنیم، مقاومت و جنگ مردانه و باشرافت تا آخرین گلوله و اگر گلوله‌ها تمام شد، با سلاح اصلی و آخرین یعنی خونمان، خط جهاد را متصل می‌کنیم به خط شهادت.