صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

کامیابی «بی‌همگان» در گرو قسمت‌های پایانی/ شخصیت‌هایی که اسیر کلیشه نشدند

سریال «بی‌همگان» به عنوان سریال شبانه شبکه سه سیما به قسمت‌های پایانی خود نزدیک شده است.
کد خبر : 812436

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، «امیرعلی پس از آزادی از زندان در تلاش بوده تا سال‌های از دست رفته را جبران کند و زندگی تازه‌ای را برای خود بسازد؛ اما سرنوشت شرایط دیگری را برای او رقم می‌زند و او برای رسیدن به خوشبختی ناگزیر بوده تا با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم کند و موانع زیادی بر سر راهش برای رسیدن به عشقش الناز پیش می‌آید...» این خلاصه داستان سریال «بی‌همگان» به کارگردانی مشترک بهرنگ توفیقی و اصغر هاشمی است  که این شب‌ها به عنوان سریال شبانه شبکه سه سیما روی آنتن می‌رود و  به ۱۰ قسمت پایانی خود رسیده است.

«بی همگان» مجموعه‌ای خانوادگی است که با نیم‌نگاهی به مشکلات اجتماعی با قلم سعید جلالی و علیرضا کاظمی‌پور به نگارش درآمده و مهران مهام تهیه‌کننده آن است. با وجود اینکهاین مجموعه تلویزیونی از  بازیگران کاربلد و حرفه‌ای بهره برده و داستانی با ریتم درست و سرراست را  پیش می‌برد، اما به نظر می‌رسد نویسندگان فیلمنامه در ایجاد گره‌های داستانی و موقعیتی چندان موفق نبوده‌اند.

 شباهتی که می‌تواند نقطه ضعف باشد

از سوی دیگر، رصد نظرات مخاطبان و منتقدان در رسانه‌ها و فضای مجازی نشان می‌دهد که  بسیاری از آن‌ها این سریال را شبیه به مجموعه تلویزیونی «افرا» می‌دانند که اتفاقاً کارگردان آن هم بهرنگ توفیقی بود و سال گذشته  روی آنتن رفت. ضمن این که به زعم نسرین بابایی بازیگر نقش ریحانه در این مجموعه از آنجایی که او مهدی سلطانی  و محمد صادقی سه بازیگر اصلی در هر دو مجموعه هستند این شائبه بیشتر تقویت می‌شود.

روشن است که سازندگان بی همگان تلاش زیادی داشته اند تا شخصیت‌های داستان  اسیر قالب‌های مرسوم سریال‌های درام اجتماعی نشوند. به عنوان نمونه در رابطه پدر و دختر یعنی رابطه مهرداد یوسفیان (مهدی سلطانی) با دخترش الناز (میترا رفیع) سعی شده از کلیشه‌های معمول و خشک پدر و دختری خارج شده و کمی متفاوت و واقع‌بینانه داستان را روایت کنند. پرهیز از طراحی تک‌بعدی شخصیت‌ها را می‌توان امتیاز این مجموعه دانست. افراد خاکستری هستند یعنی نه انسان کاملاً بد و نه انسان کاملا خوب. از دیگر نقاط قوت سریال که توانسته در این کسادی جذب مخاطب تعداد قابل توجه‌ای از مخاطبان را جذب کند شامل داستان تقریباً متفاوت و بازی‌های روان بوده و برخلاف اکثر سریال‌های تلویزیون که درگیر ریتم کند و کسل‌کننده هستند این سریال ریتم مناسبی دارد.

پرداختن به موضوعات روز جامعه و بیان آن‌ها در این سریال نشان از تازگی و به‌روز بودن آن دارد. به عنوان نمونه یکی از این موضوعات مسئله آقازادگی و رانت اقتصادی است که از داستان‌های اصلی این سریال به حساب می‌آید. مهندس یوسفیان با بازی ««مهدی سلطانی» برای نجات کارخانه خود درگیر این معضل می‌شود،  اما  نه تنها مشکلات کارخانه حل نمی‌شود؛ بلکه با زیاده‌خواهی شرکا و یا همان آقازاده ها، کارخانه در معرض تعطیلی قرار می‌گیرد. ضمن اینکه یکی دیگر از موضوعاتی که در این سریال مطرح شده موضوع ضرور و زیان مردم از بورس است.

در این سریال روابط بین اعضای یک خانواده به درستی روایت شده و آموزنده است. در همان قسمت‌های نخست سریال شخصیت‌ها و نوع ارتباط آنان با یکدیگر به تصویر کشیده شد تا مخاطبان به راحتی با سریال ارتباط برقرار کرده و با آن همراه شوند. در بخش‌های از این سریال استفاده از ظرفیت‌ها، توانایی افراد و تجهیزات داخلی برای پیشبرد و حل مشکلات جامعه بدون طرح مباحث گل درشت و شعارگونه به نمایش گذاشته شده و در ادامه سریال هر چه به انتهای آن نزدیک می‌شویم این موضوع نمایان‌تر می‌شود.

** دو کیفیت متفاوت از دو بازیگر جوان

نکته منفی این سریال که بسیاری از بینندگان به آن اشاره کردند بازی خشک و بی روح بازیگر نقش امیرعلی «محمد صادقی» است که هر چند در سریال «افرا» بازی قابل قبولی داشته؛ اما در این سریال نتوانسته بر نقش خود مسلط باشد و تقریبا در همه اتفاقات این سریال چه بد و چه خوب هیچ واکنشی ندارد. حتی در نگاه وی هم چیزی تغییری نمی‌کند و با همان نگاه و لحن سر در حال اجرای نقش خود است و در بیشتر مواقع احساس می‌شود فقط خواسته هر چه زودتر کار به انتها برسد و از سریال خارج شود.

برخلاف بازیگر نقش امیرعلی بازیگر نقش الناز توانسته از اجرای این نقش سربلند بیرون آید و برای مخاطب باورپذیرتر است. مابقی بازیگران هم به خوبی ایفای نقش کرده و سریال یک دست و روانی را برای مخاطب روایت می‌کنند. سازندگان سریال «بی همگان» تلاش کردند که داستان تک خطی و سر راستی نداشته باشند و با ایجاد چالش و تغییر اتفاقات پیش بینی شده، نگذارند مخاطب به مانند اکثر سریال‌های ساخته شده این روز‌های تلویزیون که آثاری بسیار کم کیفیت و کسل کننده هستند از سریال دلزده شوند.

ای کاش کارگردان به طراح لباس هم سخت می‌گرفت تا شاهد این نباشیم که بازیگر نقش الناز که معرف قشر مرفه جامعه است از قسمت اول سریال تا همین اواخر که به قسمت ۲۷ رسیده ایم فقط از یک مانتو استفاده کند و این مورد تقریبا در همه شخصیت‌های داستان دیده می‌شود؛ اما به دلیل اینکه نقش الناز پررنگ‌تر بوده در نگاه بیننده آزار دهنده است. فضای سرد و بی روح، زاویه دوربین و همه نکات اولیه و ضروری ساخت یک سریال در سریال بی همگان به خوبی رعایت شده که هر چند ممکن است این نکات بدیهی باشد، اما خب متأسفانه در بسیاری از سریال‌های سال‌های اخیر تلویزیون همین نکات هم رعایت نمی‌شود و اکثر آن‌ها در همان ۲ قسمت ابتدایی از دید مخاطب پس زده می‌شوند.

بهرنگ توفیقی و اصغر هاشمی ازجمله کارگردانانی هستند که شیوه جذب مخاطب تلویزیون را بلد بوده و در اغلب سریال‌هایی که کارگردانی کردند مخاطب بسیاری همراه سریال‌های آنان شده اند. علاوه بر این مهران مهام به عنوان تهیه‌کننده‌ای باتجربه کارنامه قابل‌قبولی در این عرصه داشته است.

سریال بی همگان در انتهای کار خود همه نکات سریال سازی را رعایت کرده و مخاطب خود را تا اینجای کار نگه داشته؛ حال باید دید که  این سریال به مانند بسیاری از سریال‌های ایرانی که در چندین قسمت با روایت داستان‌های جذاب سریال را به اوج می‌رسانند و در آخر ناگهان در یک قسمت همه چیز به خوبی و خوشی به اتمام می‌رسانند،خواهد بود یا این که پایانی جذاب را سازندگان آن در نظر گرفته باشند.

انتهای پیام/

ارسال نظر