صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۴۹ - ۰۷ آبان ۱۴۰۱
یادداشت/

پوشش زن مسلمان و حرکت از طبیعت به ملکوت

غرب زن را از ملکوت به طبیعت پرتاب می‌کند و در مقابل هدف اسلام تعالی زن از طبیعت سفلی به ملکوت اعلی است که با محوریت حجاب محقّق می‌شود.
کد خبر : 811550

به گزارش خبرنگار حوزه دین و آیین گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، بحث از ضرورت، محدوده و زمینه‌های حجاب و پوشش عفیفانه آن هم با دیدگاهی حقوقی و فقهی اگرچه موضوع تازه‌ای نیست اما در یک ماه اخیر و با توجه به وقایعی که حول رخداد تلخ درگذشت خانم مهسا امینی رخ داد به شکل قابل‌توجهی نقل محافل رسانه‌ای و علمی شد. در همین ارتباط، عابدین مومنی استاد فقه و حقوق اسلامی و عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در یادداشتی که در اختیارخبرگزاری آنا قرار داده است  به ریشه‌های فقهی و فطری پوشش عفیفانه پرداخته است که متن آن در ادامه می‌آید.

***

غرب غالباً انسان حقوقی را می‌شناسد؛ انسان فضیلت‌مند الهی را نمی‌شناسد. جلوه شناخت انسان در غرب به گفته راسل، دیدگاه مارکس و فروید است که اساس انسان را منحصر در امور اقتصادی و جنسی تعریف می‌کنند (ر_ش زناشویی و اخلاق، ص۵). یعنی انسان و عالَم را پدیده‌های صرفاً مادی ‌دانسته و به اصل بودن ماده معتقد بوده و منکر ورای عالم ماده هستند.

با این نگرش همه ارزش‌ها ذیل اصالت ماده تفسیر می‌شود، لذا فضائل الهی انسان انکار می‌شود و در چارچوب این پارادایم، بدون آنکه نیازی به تصریح یا اشاره باشد، انسان با حیوانات و بهائم هم‌ارزش بوده و واجد کرامت نیست و مقام خلیفه‌اللهی ندارد. این رویکرد به تمامی ابعاد حیات آدمی تسری می‌یابد و برای مثال همانگونه که حیوانات با هم می‌آمیزند، آدمیان نیز هم همانگونه می‌شوند، و ازدواج به‌مثابه پیوندی مُقَدَّس جایگاهی نمی‌یابد و زن از مقام شامخ خویش فرو می‌افتد و همانند دیگر متاع طبیعت به‌وسیله‌ای برای تمتُّع و تلَذُّذ تبدیل می‌شود. با از بین رفتن جایگاه ازدواج و تشکیل خانواده، پوشش و پوشاندن بدن بی‌معنا شده، و لغو و بیهوده و اساساً مزاحم تلَذُّذ و تمتُّع تلقی می‌شود.

باید توجه داشت که «آزادی زن» که یکی از شعارهای پرطمطراق غربی‌ها است و از قضا آن‌را به شدت در تکاپوهای ضد اسلامی‌شان مورد استفاده قرار داده و می‌دهند، مفهومی است که دارای ابعاد و وجوه مختلفی است، اما آنچه در عمل توسط غربی‌ها و مدعیان حمایت از «آزادی زن» مورد توجه بوده و اجرایی شده است جنبه‌های مضرّ این مفهوم بوده که عبارتند از آزادی از چارچوب‌های خانوادگی، آزادی از قید ازدواج و تشکیل خانواده و پرورش اولاد، به‌ویژه در آنجا که موارد ذکر شده در برابر تلذّذهای جنسی قرار گیرد.

نتیجه این رویکرد نیز دهه‌هاست که در وضعیت فرهنگی و اجتماعی جوامع غربی آشکار شده و البته آنها سالهاست که اصرار بر اشاعه این فرهنگ منحط از طرق و ابزارهای مختلف به دیگر جوامع از جمله جهان اسلام و البته ایران داشته و دارند. جنگ فرهنگی پیچیده و چندبرداری که رهبر معظم انقلاب(حفظه الله تعالی) با فراست و تیزبینی خاص خویش در ابتدای دهه هفتاد در قالب اصطلاح «شبیخون فرهنگی» بدان اشاره فرموده و نسبت به آن انذار دادند. شبیخون فرهنگی که بخش مهمی از آن متوجه خدشه وارد ساختن بر جایگاه متعالی زن در فرهنگ ما بود.

باید توجه داشت که در نگاه حاکم بر غرب عریانی زن ارجح بر ستر و پوشش است و در نگرشی تقلیل‌گرایانه و با فروکاستن ابعاد وجودی متنوع و پیچیده انسان و به خصوص جنبه‌های متعالی و معنوی آدمی، ناکامی در تلَذُّذ و تمتُّع منشأ همه بیماری‌ها انگاشته می‌شود، اما در اسلام زن جلوه جمال خداوند متعال معرفی شده و در مرتبه تجَلّی جلوه أَعلی و أَتَمّ خداوند متعال قرار گرفته است (ر_ش فص محمدی از فصوص‌الحکم).

در رویکرد اسلامی شخصیت معنوی و الهی زنان به آنها ارزشی خاص بخشیده است و پوشش و حجاب به‌منزله عامل مصونیت‌بخش در برابر گزند روابط آلوده مورد تأکید و توجه ویژه قرار گرفته است. در فرهنگ اسلامی با ازدواج، پیوند آسمانی پدید می‌آید و در روابط زناشویی، حبّ و عشق الهی تجَلّی می‌کند و وصل و پیوند الهی تبلور می‌یابد.

اگر سخن از پوشش به‌میان می‌آید هدف به‌نمایش گذاشتن شخصیت آسمانی زنان است. غرب زن را از ملکوت به طبیعت پرتاب می‌کند و در مقابل هدف اسلام تعالی زن از طبیعت سفلی به ملکوت اعلی است که با محوریت حجاب محقّق می‌شود. نگاه اسلام به پرورش فضائل زن و شکوفایی خصائل فرشته‌وار اوست. نگاهی که نه تنها در فرهنگ اسلامی ملت ایران ریشه‌های عمیق دارد بلکه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی همواره یکی از رئوس سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بوده است. اعتلای جایگاه زنان در تمامی شئون زندگی و حیات فرهنگ ـ اجتماعی در دوران پس از انقلاب اسلامی در مقایسه با دوران طاغوت بر همگان روشن است. برای آنان که صرفاً عدد و رقم می‌شناسند و نگرش کمّی را اولویت می‌دهند نیز آمار و ارقام گویای همه چیز است.

بی‌گمان کسانی‌که با پوشش می‌ستیزند درکی از معنویت و ملکوت ندارند، أخلَد إلی الأرض (ماندگار در طبیعت) شده‌اند، زندگی بهیمی را برگزیده و مقیم در بهیمیت گشته‌اند. جنگ آنها با خداوند متعال است که البته ریشه خودشان را می‌سوزاند، چرا که مشعل الهی با فوت دهانشان خاموش نخواهد شد و جز نابودی خودشان بهره‌ای نبرده و نخواهند برد.

درود بر زنان با ایمان که تجلّی خداوند متعال هستند.

منابع:

راسل، برتراند. زناشویی و اخلاق. ترجمه ابراهیم یونسی. تهران: نشر اندیشه، 1347.

اب‍ن‌عربی، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ ع‍ل‍ی‌. فصوص‌الحکم. نینوی: مکتبه دارالثقافه‏‫، ۱۴۰۹‌ق.‏‫= ۱۹۸۹‌م.‏‫= ۱۳۶۷.

انتهای پیام/

ارسال نظر