صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

شبکه‌های تلویزیونی و منفعت دیپلماسی عمومی

ایران و چین با استفاده صحیح از شبکه‌های برون مرزی توانسته‌اند دیپلماسی عمومی خود را در برابر «جنگ شناختی» غرب حمایت کنند.
کد خبر : 809389

به گزارش خبرنگار حوزه رسانه گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، در گذشته ایالات متحده برنامه‌های خود را با شعار‌های جذاب و عوام فریب مانند آزادی بیان و حمایت از حق دموکراسی و... در کشور‌های دیگر توجیه می‌کرد و ابزار این کار هم بکارگیری رسانه‌های برون مرزی ایالات متحده به ویژه در بخش خبررسانی بود. از همین رو حمایت افکار عمومی ابتدا در داخل ایالات متحده، سپس بقیه بلوک غرب و در نهایت بخش بزرگی از جهان را با خود همراه می‌کرد.

کمترین خاصیت دیپلماسی عمومی برای کاخ سفید، این بود که در اکثر موارد مخالفت و مقاومت داخلی در برابر برنامه‌های واشنگتن صورت نمی‌گرفت. تبدیل شدن دلار آمریکا به ارز رایچ تجارت بین کشورها، تاسیس سازمان تجارت جهانی، گسترش ناتو به شرق و کودتا‌های بی شمار در کشور‌هایی که به آن‌ها «جهان سوم» می‌گفتند همه و همه با ابزار رسانه، توجیه و حتی تحسین می‌شد.

در چند ماه اخیر به وضوح قابل دیدن بود که «رسانه‌های جریان اصلی» غرب با رهبری آمریکا توانستند چهره شیطانی از روسیه در بحران اوکراین بسازند و ده‌ها هزار نفر از مردم روس تباری که در شرق اوکراین طی مدت ۸ سال گذشته به دست نئونازی‌های تحت امر کی یف کشته شدند را به راحتی از ذهن‌ها دور سازند؛ بنابراین دستگاه تبلیغات غرب موفق شد جنگ را یک طرفه به مردم جهان معرفی کند تا روسیه یک اهریمن در سطح شوروی سابق شناخته شود.

همان روشی که برای تروریست معرفی کردن مقاومت ضد اشغالگری در غرب آسیا اجرا کردند. اما این جنگ شناختی دو مورد شکست را برای امریکا ثبت کرده است.

اولین شکست دیپلماسی عمومی امریکا

علیرغم قرار دادن نام جنبش‌های ضداشغالگری مانند حماس، حزب الله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین در فهرست گروه‌های تروریستی باز هم کمتر کسی در میان مردم و سیاستمداران در سطح جهان به تبلیغات غرب توجه کرده است. یک نکته مهم به هوشیاری جنبش‌های ضد امپریالیسم باز می‌گردد که مقاومت ضد اشغالگری در عراق، فلسطین و لبنان را حق دفاع متقابل می‌دانند که این دیدگاه در کشور‌های امریکای لاتین و حتی اروپا هواداران زیادی دارد. بخش دیگر به فعالیت رسانه‌های ایران مانند هیسپان تی وی مربوط است که خبر‌های منطقه غرب آسیا را بر اساس حقیقت به مخاطب جهانی ارائه می‌کنند.



به رسمیت شناختن حق مردم ایران در خصوص پرونده استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای و نیز حمایت از مبارزات به حق ملت‌های منطقه در فلسطین، عراق و لبنان توسط مردم و احزاب کشور‌های امریکای لاتین اثبات می‌کند که رسانه‌ای مانند هیسپان تی وی در اقناع افکار عمومی و معرفی چهره واقعی آمریکا و نمایاندن اقداماتش در غرب آسیا موفق بوده است. مردم آمریکای لاتین تا آنجا از خبر‌های منطقه ما مطلع هستند که کسی فریب پروپاگاندای آمریکا را نمی‌خورد و برای مثال بعد از شهادت سردار سلیمانی مردم آمریکای لاتین وی را قهرمان خود خطاب کرده و برای وی مراسم برگزار کردند.

آمریکایی که در فیلم‌های سینمایی خود را مدافع آزادی و علیه اشغالگری نازی‌ها و مراعات کننده حقوق اسرای جنگی معرفی می‌کرد با آنجه در یمن، عراق و افغانستان انجام داد نشان داد که چقدر با پروپاگاندای رسانه‌ای فاصله دارد.

دومین ناکامی دیپلماسی عمومی آمریکا در سطح جهان مربوط به تحولات شرق آسیاست. آنچه رسانه‌های غربی در خصوص لوث کردن بحران اوکراین کردند نتوانستند درباره بحران تایوان با حتی هنگ کنگ، به انجام رسانند چرا که چین از قبل رسانه‌های برون مرزی گسترده‌ای را فراهم کرده بود.

پکن در دو بخش توانست چین را در برابر امریکا تجهیز کند؛ اول شبکه‌های بین المللی مانند سی جی تی ان و دوم ساخت ارتش راهبردی برای حضور جهانی. به بیان دیگر همان اندازه که ارتش راهبردی برای دولت چین دارای ارزش حیاتی است به همان میزان هم رسانه‌های این کشور به قدرت بازدارندگی، تامین امنیت، و رشد منافع اقتصادی چین کمک می‌کنند.

اقناع در برابر پروپاگاندا

از برایند این دو ناکامی رسانه‌های غرب می‌توان دریافت ایران و چین با استفاده صحیح از شبکه‌های برون مرزی توانستند دیپلماسی عمومی خود را در برابر «جنگ شناختی» غرب حمایت کنند. به بیان دیگر قدرت نرم و استفاده کارآمد از رسانه‌های بین المللی می‌تواند به پیشبرد برنامه‌های مشترک بین کشور مبدا و سایر کشور‌ها منجر شود مشابه قدرت سخت که برای یک کشور بازدارندگی ایجاد می‌کند.



هیسپان تی وی در یک دهه گذشته دقیقا همین نقش را به تنهایی برای ایران در سرزمین‌های لاتین منطقه امریکای لاتین بر عهده گرفته است. دوستی ملت‌های ونزوئلا، شیلی، کوبا، نیکاراگوئه، بولیوی و ... با ایران و محور مقاومت به مولفه‌های متعدد مربوط است که یکی از آن‌ها فعالیت خوب شبکه هیسپان تی وی است.

برنامه‌های «دژ آپاچی» و «ویکی هیسپان» حتی توانستند وضعیت کشور مظلوم یمن را که در محاصره‌ای ۷ ساله به سر می‌برد به مخاطبان امریکای لاتین نشان دهند. مخاطبانی که قطعا کمترین اطلاعی از وضعیت یک نسل کشی آرام نداشتند. مخاطب امریکای لاتین با دیدن تصاویر کودکان گرسنه یمن که زیر بمب‌های آمریکا قرار دارند دیگر فریفته دیپلماسی عمومی ایالات متحده نخواهد شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر