صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۵۹ - ۱۰ مهر ۱۴۰۱
گزارش آنا؛

نظام سلطه چه هدفی از تحمیل جنگ به ایران دنبال می‌کرد؟

پیروزی انقلاب اسلامی، صرفا یک ضربه مقطعی برای استکبار نبود و مستکبران غرب و شرق، این را عمیقا درک کردند.
کد خبر : 807757

گروه سیاست خبرگزاری آنا- مریم بیکی‌حسن- "... [صدام]وارد اتاق عملیات شد. عدنان خیرالله، وزیر دفاع به او چنین گفت: "سرور من! جوان‌ها بیست دقیقه قبل پرواز کردند. " صدام به او پاسخ داد: "نیم ساعت دیگر، کمر ایران را خواهند شکست... "این مکالمه، بخشی از روایت سرلشکر وفیق السامرایی، رئیس وقت اطلاعات ارتش بعثی عراق از روز آغاز جنگ تحمیلی است. زمانی که ۱۹۲ هواپیمای جنگنده ارتش بعثی، راهی ایران شدند و همه پایگاه‌های هوایی ایران- به جز پایگاه‌های مشهد و بندرعباس- را بمباران کردند. ارتش ایران در آن زمان و در جریان برخی خیانت‌ها و کج‌اندیشی‌ها، تضعیف شده بود؛ بنابراین شاید طبیعی بود که شخصی با خصوصیات صدام تکریتی تصور کند که در عرض نیم ساعت، کار تمام است. هنوز جنگنده‌های عراقی به آشیانه‌های خود نرسیده بودند که حمله هوایی تلافی جویانه ایران، خواب خوش بعثی‌ها را پراند... نیم ساعتی که صدام گفته بود، هشت سال طول کشید، ولی وعده‌اش، آرزویی شد که هرگز تحقق نیافت.


محاسبات صدام درباره ایران و ایرانیان، از بیخ غلط بود! حالا او مرده است، اما حامیانش، راهی را که طی آن هشت سال و حتی دو سالِ قبل از آن، علیه ملت ایران در پیش گرفته بودند به اشکال گوناگون ادامه می‌دهند. آن‌ها هنوز امید دارند که این آرزو که پس از چهل و اندی سال، بدل  به حسرتی سوزان شده، واقعیت پیدا کند. ریشه این دشمنی، به تقابل ذاتی انقلاب اسلامی ایران و مبانی آن با نظام سلطه و استکبار بر‌می‌گردد. همان گونه که رهبر انقلاب در دیدار اخیرشان با پیشکسوتان دفاع مقدس بیان کردند، واقعیت این است که پیروزی انقلاب اسلامی، صرفا یک ضربه مقطعی برای استکبار نبود و مستکبران غرب و شرق، این را عمیقا درک کردند. ایران پیش از انقلاب، بنا به سیاستی که نیکسون در پیش گرفته بود، ژاندارم منطقه و به عبارت دیگر، پاسدار منافع آمریکا در منطقه بود.


ظهور یک نظام سیاسی مستقل و الهام‌بخش در کشوری که محل امید و اتکا و طمع‌ورزی آمریکا به شمار می‌رفت، برای آمریکا و سایر سلطه‌گران، قابل تحمل نبود و گران تمام شد، در چنین وضعیتی تحمیل جنگ به ایران از دید صاحب‌نظران، امری قابل پیش‌بینی و واکنشی طبیعی به تهدید، از سوی امپراتوری نظام سلطه بود. نظام سلطه از تحمیل جنگ به ایران، اهداف متعددی را دنبال می‌کرد که همه آن‌ها ذیل نابودی و فروپاشی ایران قرار می‌گرفت. تجزیه ایران و براندازی نظام جمهوری اسلامی و به دست گرفتن سرنوشت ملت ایران، از جمله اهداف نظام سلطه از به راه انداختن جنگ علیه ایران بودند. ضمن اینکه مستکبران از رسیدن پیام نوین ملت ایران به گوش دیگر ملت‌ها وحشت داشتند و در سدد جلوگیری از آن بودند: پیامِ نهراسیدن از آمریکا و مقاومت در برابر ظلم و تبعیض جهانی. این به معنی زنگ خطری بزرگ برای نظام سلطه بود، بنابراین باید با حمله به ایران، درس عبرتی به ملت‌های دیگر می‌دادند تا هوس استقلال‌طلبی و استکبارستیزی به سر هیچ ملتی نزند. برای عملی کردن ایده تجاوز نظامی، چه کسی بهتر از صدام تکریتی که خودش، افکار، ایده‌ها و توهماتش، نمونه کوچک و تمام‌عیاری از سلطه و استکبار بود؛ آن گونه که وفیق سامرایی می‌گوید، " رژیم بغداد چنین احساس می‌کرد که با سرنگونی رژیم دیکتاتوری در ایران، رژیم دیکتاتور ظالم‌تر و جنایتکارتر عراق نیز سرنگون خواهد شد و یا مناطق جنوبی عراق تحت تاثیر شدید رویداد‌های ایران قرار خواهد گرفت. " او در ادامه اشاره می‌کند که تصور بر این بود که اگر بحران و تشنجات روابط ایران و عراق، به داخل ایران هدایت نشود، این بحران به داخل عراق سرایت خواهد کرد. سامرایی در ادامه تصریح می‌کند که رژیم بغداد باور داشت که این یک فرصت طلایی برای ابطال معاهده ۱۹۷۵ الجزایر و بازگرداندن سلطه کامل عراق بر اروند، از بین بردن نفوذ ایران در عراق، برانگیختن عرب‌های اهواز برای جدایی از ایران و برانگیختن آتش فتنه‌های قومی در بلوچستان و کردستان و آذربایجان برای سرنگونی رژیم جدید ایران است. هدف نهایی هم، رهبری صدام بر کل منطقه بود. پس از پیروزی انقلاب و در طول جنگ تحمیلی، زمزمه‌های تجزیه‌طلبانه‌ای در برخی استان‌ها پیچید که توام با خشونت و توحشی تمام‌عیار بود و تنها متکی به حمایت کامل رژیم بعث و جریان سلطه بود و هیچ رنگی از اصالت نداشت و در نهایت با مخالفت قاطبه مردم مواجه شد. همانطور که رهبر انقلاب گفتند، ایستادگی مردم و به ویژه عرب‌زبان‌ها و بی‌توجهی آن‌ها به وسوسه‌های دشمن برای تجزیه کشور، یکی از دستاورد‌های دفاع مقدس و از مصادیق تبدیل تهدید به فرصت بود و اساسا، دستاورد‌های ملت ایران در دفاع مقدس، جنگ هشت ساله را از تهدیدی بزرگ به فرصتی بزرگ بدل کرد. نهایتا هیچ یک از اهداف صدام و حامیانش از به راه انداختن جنگ تحمیلی، محقق نشد. صدام تکریتی مرده است، اما اربابان و حامیانش با گذشت بیش از سی سال از پایان جنگ، هنوز آرزو‌ها و حسرت‌های سوزان خود را حفظ کرده‌اند.


آنان در طول این دوران، لحظه‌ای از دشمنی با ملت ایران غفلت نکرده‌اند و با تمام وجود برای نابودی ایران اسلامی عزیز و مقتدر، دست و پا می‌زنند، اهداف دشمن همان اهداف و رویکردها، همان است و فقط روش‌ها پیچیده‌تر شده است، با این وجود، امروز دشمن - آن مقدار که لازم است بداند- از شدت بازدارندگی ایران مقتدر آگاه است، در نتیجه به دنبال تحقق اهدافش از درون  ایران است. دوباره هوس تجزیه به جان دشمن افتاده و دوباره ملت ایران، دهانش را خرد خواهد کرد!


انتهای پیام/۴۱۶۴/

انتهای پیام/

ارسال نظر