تفرقه سیاسی و مذهبی؛ امید بزرگ جریان کفر و استکبار
گروه سیاست خبرگزاری آنا- مریم بیکیحسن- استعمار، پدیدهای است که از قرن شانزدهم میلادی آغاز شد و در قرن بیستم، با سلسلهای از تحولات سیاسی از جمله مبارزات استقلالطلبانه ملتها، ظاهرا به پایان خود رسید، اما به شکلی جدید و در قالب استعمار نو، تداوم یافت. آنچه که با نام استعمار به مفهوم سنتی آن شناخته میشود، شاید در عصر حاضر، پدیده بعید و ناممکنی به نظر برسد، اما واقعیت این است که ما با عصر استعمار قدیم فاصلهای نداریم و در حقیقت زمانه ما، زمانه تداوم همان مفهوم، در ظرف و قالبی جدید است.
ایران همانند بسیاری از کشورهای جهان، تجربه تلخ این پدیده را از سر گذراند و شاهد روزگاری بود که در آن برخی کشورها و حکومتهای قدرتمند و حریص، کشورهای ضعیف و متشتّت و البته منابع و حتی مردمان آنها را، جزو مایملک خود میدانستند و بر سر این مالکیت، رقابت و مخاصمه هم داشتند. گاهی کار به جنگ میکشید و گاهی از در صلح و آشتی در میآمدند و توافق و عهدشان با یکدیگر را، با خون ملتهای مستعمراتشان ممهور میکردند.
شاید باورش سخت باشد که روزگاری حاکمان ایران، از شرّ روسیه به دامن فرانسه پناه میبردند و از عهدشکنی فرانسه، دست به دامن انگلیس میشدند و در نهایت، پی میبردند که از هر سه طرف بازی خوردهاند.
دنیا خاطرات تلخی از پدیده شوم استعمار دارد. اشغالگری، بردهداری، هتک حرمت ملتها به اشکال گوناگون و تاراج منابع آنها و در نهایت، تسلط کامل بر کلیه شئون سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آنها، در تاریخ بسیاری از کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی ثبت شده است.
ملل استعمارزده، کم و بیش و بر حسب توان خود، مبارزاتی علیه استعمار شکل دادند و در این راه، هم توفیقاتی داشتند و هم متحمل مشقات و رنجهای بسیار شدند. در این بین، مبارزات ضداستعماری ملتهای مسلمان، فراز و نشیبهای بسیاری را طی کرد. مسلمانان هر گاه توانستند به حداقلی از اتحاد دست پیدا کنند، در مبارزات ضداستعماری خود، ضرباتی کاری بر پیکره استعمار وارد کردند، اما برتری نظامی استعمارگران و وجود تشتّت و تفرقه و اختلافات داخلی و البته وجود عناصر خیانتپیشه، سرنوشت بسیاری از قیامها را به سرکوب و ناکامی ختم کرد. سرانجام در قرن گذشته و با اوج گرفتن قیامهای استقلالطلبانه و البته توأم با موفقیت ملتها، ادامه روند خشونتبار و تهاجمی غارت منابع سرزمینها برای جریان استکبار تا حد زیادی ناممکن شد. از طرف دیگر، پیشرفت ماشین جنگی استعمارگران، رقابت قطبهای قدرتمند جهانی را به سمت جنگهای بیپایان و ویرانی فراگیر سوق میداد.
سلسله وقایع نیمه اول قرن بیستم از جمله وقوع جنگهای جهانی و تشکیل جامعه ملل و البته استقلال ملتها از بند استعمارگران، شیوهها و الگوهای کهن استعمارگری را به حاشیه راند و رفته رفته منسوخ کرد، در این دوره، شکل جدیدی از استعمار با پرچمداری ایالات متحده آمریکا و با روشهای جدیدتر و پیچیدهترِ سیاستورزی شکل گرفت و آمریکا به قدرت اول سیاسی و نظامی و برای مدتها اقتصادی جهان تبدیل شد، کشوری که با نفوذ و استیلای فرهنگی و رسانهای، به راحتی به اهداف و منافع تعریفشدهاش دست مییافت و البته در وهله بعد، در صورت هرگونه تمرد و سرکشی ملتها، با بهرهگیری از توان نظامی و خوی تهاجمی خود، ملتهای سرکش را تأدیب میکرد، در نظام سلطه آمریکایی، نه «مستعمره»، بلکه «متحد»، «دوست» و «همپیمان» وجود داشت...
در منطقه غرب آسیا و با فرمانبرداری مثال زدنی پهلوی، نظام سلطنتی ایران، متحد نمونه و مؤدب ایالات متحده بود؛ به نحوی که محمدرضا پهلوی در جنگ ویتنام و نیز در سرکوب بعضی از اعتراضات مردمی کشورهای منطقه، با آمریکا همکاریهایی کرد. وقوع انقلاب اسلامی ملت ایران و پیروزی آن، تمام معادلات استکبار را بر هم زد. ملت مسلمان ایران، تحمل سلطه آمریکا و هیچ قدرت دیگری را بر تمام شئون حیات خود نداشت و انقلاب اسلامی، پایانی بر راهبری بی قید و شرط آمریکا بر ایران بود. چنین ضربه مهلکی بر پیکره استکبار، تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی سابقه نداشت و پس از آن هم تا به امروز و با چنان عظمتی، رخ نداده است. قیام ملت ایران با ماهیت ضد امریکاییاش، نه تنها برای ملتهای مسلمان، بلکه برای تمامی مردم آزاده و استقلالجوی دنیا، الهامبخش بود و نور امیدی در دل ملتها برافروخت.
انقلاب اسلامی ایران، بر پایه نهضت انبیا شکل گرفت و با رهبری امامِ عزیز، در امتداد حرکت و رسالت رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بود. برچیدن حکومت تماما آمریکاییِ پهلوی، آن هم با اتکا به عقاید حقه دین مبین اسلام و مکتب نورانی اهل بیت (ع)، همان قدر که برای ملل مستضعف و رنج کشیده، مسرتبخش و مایه حرکت بود، برای نظام سلطه، مایه وحشت و نگرانی شد و از نخستین روز پیروزی انقلاب، استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، با تمام قوا توطئه علیه ملت ایران را آغاز کرد.
پرورش تروریستها و حمایت از گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب و تلاش برای تجزیه ایران، استفاده از عناصر نفوذی، حذف فیزیکی مردم و نخبگان انقلاب، تحریمهای شدید اقتصادی و نهایتا تلاش برای انزوای ایران، در دستورکار دشمن قرار گرفت و سرانجام با تحریک صدام برای حمله نظامی، پازلِ اقدامات دشمن برای سرکوب نهضت مردم مسلمان ایران، کامل شد. حمایت نظام سلطه از رژیم بعث، در کمکهای مالی و تسلیحاتی خلاصه نمیشد و همزمان، سنگینترین هجمههای تبلیغاتی و اتهامزنیها در عرصه بینالمللی، علیه ایران در جریان بود. کار به اینجا ختم نشد و دشمن حتی از اقدامات شیطانی و موهن علیه مقدسات اسلامی برای ضربه زدن به پایههای انقلاب اسلامی، خودداری نکرد. دشمن با جدیت، انزوای ایران در جهان و بالاخص در میان ملل مسلمان را دنبال میکرد. جنگ تحمیلی هشت ساله، سرانجام با سربلندی ملت ایران در هشت سال دفاع جانانه، به پایان رسید، اما تحریم، جنگ سنگین تبلیغاتی و برخی تحرکات نظامی و امنیتی علیه ملت ایران، کم و بیش ادامه یافت و تا امروز، دشمن لحظهای دست از دشمنی با کیان، مرام و عقیده این ملت، برنداشته است.
انقلاب اسلامی ایران، از اعتقاد اسلامی مردم ایران و بر پایه نظام معرفتی پیامبر (ص) و اهل بیت طاهرین ایشان که درود خداوند بر آنان باد نضج و قوام گرفت. ایرانیان تنها ملتی بودند که برخلاف اراده آمریکا، سرنوشت خود را به دست گرفتند و از ید اختیار سلطهگران خارج کردند. ملت مسلمان ایران در تمام این سالها، فارق از مذهب و نژاد و قومیت، از تمام ملتهای آزادیخواه جهان حمایت کرده است. موضع غیرتمندانه امام راحل در حمایت از آرمان آزادی فلسطین، از نخستین روز پیروزی انقلاب و حتی پیش از آن و در طول نهضت، موضع رسمی و قلبی ایرانیان آزاده بود و کمافیالسابق و مطابق مشی و مرام رهبر معظم انقلاب نیز، ایرانیان بر این موضع خود پایدارند. حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران روابط خود را با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی قطع کرد چرا که هندسه سیاسی امام راحل که کماکان پابرجاست، از ابتدا بر آزادگی استوار بود. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر اعضای مجمع جهانی اهل بیت (ع) تصریح کردند، برای ایران، فرقی میان حزباللهِ مجاهدِ شیعه لبنانی و گروههای مجاهدِ اهل سنت فلسطینی نیست و همه اینها، در حال جهاد علیه دشمن اسلام هستند و این سبب حساسیت و نگرانی دشمن شده است. مطابق مشی و آرمان نظام اسلامی و همانگونه که رهبر انقلاب تاکید کردند، تنها مرزبندی اصیل و واقعی، مرز میان اسلام و کفر است، بنابراین دشمن تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا به پررنگ کردن تمایزات و دوگانگیها و حتی ایجاد شکافها و دوگانگیهای جعلی و جدید بپردازد.
در تمام دوران حیات نظام مقدس جمهوری اسلامی، استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا، از هیچ تلاشی برای اختلافافکنی میان ایران و سایر ملل مسلمان از یک طرف و در میان خود ملت ایران از طرف دیگر، فروگذار نکرد.
از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، دشمنی نظام سلطه نه براساس برخی از سیاستها و تصمیمات خاص نظام اسلامی، بلکه معلولِ تعارض ذاتی و ماهوی انقلاب اسلامی با تمدن مبتنی بر زورگویی و حاکمیت پول است. در مقابل، انقلاب اسلامی، پرچم عدالت و معنویت را برافراشته است و این تعارض ماهوی، قهرا دشمنی و عکسالعمل مستکبران را برمیانگیزد.
در همین راستا، ایرانهراسی و شیعههراسی، سیاستی است که آمریکا و حکومتهای آمریکایی و عمّالشان، در منطقه و جهان، با جدیت دنبال میکنند. در چنین شرایطی نه تنها بر حکومتها و نخبگان، بلکه بر یکایک مردم مسلمان ایران و منطقه، فرض است که از دامن زدن به دوگانگیها و اختلافات بپرهیزند. دوگانگیها و تمایزات، نقطه امید و یگانه راه پیشبرد اهداف استکبار است و از همین رو، همانطور که اشاره شد، دشمن در صدد ایجاد و توسعه دوگانگیهای جدید است. چنان که رهبر معظم انقلاب به شکافها و درگیریهای شیعه- شیعه و سنی- سنی در کشورهای اسلامی اشاره کردند و متاسفانه اخیرا، شاهد موارد تلخی در برخی کشورهای اسلامی بودیم. حال آنکه نفس وجود نزاع و درگیری میان مسلمین بر پایه تمایزها و دوگانههای مذهب، ملیت، قومیت، رنگ، نژاد، احزاب سیاسی و...، مولودِ استکبار و عوامل آن و در راستای تلاش برای به حاشیه راندن و محو کردنِ دوگانه و مرزبندی اصلی است، یعنی: اسلام و تحقق حاکمیت اسلامی در مقابلِ کفر و استکبار.
بر این اساس، چنان که رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند، پیروان اهل بیت (ع) موظفند که پرچمدار همبستگی و همافزایی باشند. مطابق تصریح رهبر معظم انقلاب اسلامی، محبوبیت اهل بیت پیامبر (ص)، در بین فرَق اسلامی، بسیار فراگیر و بینظیر است. به همین جهت، نشر معارف اهل بیت (ع)، قوامدهنده و استحکامبخشِ وحدتِ جوامع اسلامی است و در تعارض کامل با فرقهگرایی و مرزبندی قرار دارد. کوبیدن بر طبل اختلافات و با ادعای نه چندان صادقانه حب اهل بیت (ع)، نه تنها سبب قدرت گرفتن استکبار و کمک به استیلای نظام سلطه بر مسلمین است، بلکه سبب مهجوریت بیشتر معارف خاندان عصمت و طهارت (ع) خواهد شد؛ معارفی که امروز تمام ملل مسلمان، نیازمند و طالب و تشنه دریافت آن هستند. تفرقهافکنی و تاکید بر تفاوتها، عملا به معنی ممانعت از نشر معارف اهل بیت (ع) و ظلمی آشکار است. نشر معارف اهل بیت (ع) نیاز به کسب معرفت و دانش و مجاهدت فراوان از سوی یکایک پیروان اهل بیت (ع) دارد و اتفاقا سیره علمای بزرگ تشیّع نشانگر این است که هرچقدر درک و معرفت نسبت به آموزههای خاندان عصمت و طهارت (ع) و قرآن کریم عمیقتر شود، بیهودگی مرزبندی و نزاع با برادران دینیمان بر ما آشکارتر خواهد شد؛ بنابراین و به توصیه اکید رهبر معظم انقلاب، باید هوشیاری خود را در مقابل سیاستها و نقشههای تفرقهافکنانه استکبار حفظ کنیم و تنها مرزبندی اصیل برای ما با تبعیت از اصلِ" اشداء علی الکفار رحماء بینهم"، مرز اسلام با کفر و استکبار باشد. در صورت اهتمام به حفظ وحدت اسلامی و نشر معارف اهل بیت (ع) و به کارگیری ظرفیتهای جهان اسلام، بر کفر و استکبار فائق خواهیم آمد و آینده روشنی که رهبر انقلاب نوید آن را دادند تحقق خواهد یافت، انشاءالله.
انتهای پیام/۴۱۶۴/
انتهای پیام/