اروپا و رویای فروپاشیده قدرت تحریم
به گزارش گروه دیگر رسانهها خبرگزاری آنا، شرکت گاز پروم روسیه جمعه اعلام کرد در پی بروز نشتی در خط لوله «نورد استریم ۱»، صادرات گاز از طریق این خط به اروپا که از اصلیترین خطوط انتقال گاز است، به صورت کامل قطع شد.
طبق اعلام این شرکت روسی، توقف جریان گاز به اروپا از طریق خط لوله نورد استریم یک تا زمان رفع کامل نقص عملکرد تجهیزات متوقف میشود.
این اقدام روسیه در حالی صورت گرفت که نوع واکنش کشورهای غربی به این اقدام جای تأمل دارد، بهویژه اینکه پیش از این اروپاییها بارها ادعای آمادگی برای قطع کامل وابستگی به تأمین انرژی از روسیه را اعلام کرده و با این ادعا نیز استمرار حمایت از اوکراین علیه مسکو را اعلام داشتند.
کمیسیون اروپا جمعه شب در بیانیهای به قطع صادرات گاز روسیه واکنش نشان داد و مدعی شد که بهانه شرکت گاز پروم برای قطع گاز صحیح نیست.
«شارل میشل»، رئیس شورای اروپا در این باره گفت: اقدام گاز پروم غیرمنتظره نبود، اما استفاده از گاز به عنوان سلاح توسط مسکو تغییری در تصمیم اروپا ایجاد نخواهد کرد.
«رابرت هابیک»، وزیر اقتصاد آلمان نیز در واکنش به بسته شدن خط لوله گاز نورد استریم یک به اروپا گفت: برلین هیچ صحبتی درخصوص تصمیم گاز پروم ندارد، اما شاهد بودیم که به روسیه نمیشود تکیه کرد.
این سخنان در حالی مطرح میشود که پیش از این «کلاوس مولر»، رئیس آژانس شبکه فدرال آلمان هشدار داد که این کشور میتواند فقط ۲.۵ ماه را بدون گاز روسیه در زمستان امسال مدیریت کند.
این اعتراف در حالی صورت گرفت که در اوایل جنگ اوکراین، وزارت دفاع آلمان اعلام کرد که اتحادیه اروپا باید درباره ممنوعیت واردات گاز روسیه گفتگو کند. در همین حال کشورهای اروپایی در نشستهای متعددی ادعای اقدام برای کاهش واردات نفت و گاز از روسیه را اعلام کرده و مدعی بودند که ظرف چند ماه وابستگی به روسیه را پایان خواهند داد.
واکنش تند اروپاییها به خبر قطع ارسال گاز روسیه به اروپا این سوال را در ذهن ایجاد میکند که چرا اروپایی که تا همین اواخر ادعای پایان دادن به واردات انرژی از روسیه را سر میداد چنین موضعی گرفته و از مقام یک تحریمکننده به یک معترض به قطع گاز روسیه مبدل شده است؟
اروپا در حالی سیاست تحریم و فشار را به عنوان بخش نرم قدرت خویش در کنار حمایت نظامی از اوکراین به عنوان بخش سخت افزاری آن در پیش گرفت که در محاسبات خود بر دو محور تکیه داشت:
نخست؛ وعدههای آمریکا مبنی بر تأمین نیازهای نفت و گاز اروپا و دوم؛ توهم یافتن منابع جدید و جایگزین.
در همان روزهای آغازین جنگ واشینگتن تایمز نوشت یک مقام ارشد دولت آمریکا گفته؛ دولت بایدن در حال رایزنی با شرکت های انرژی و کشورهای بزرگ تولید کننده گاز برای افزایش تأمین گاز و سوخت اروپا در فصل زمستان، در صورت حمله روسیه به اوکراین است.
دلبستگی اروپا به وعده آمریکا در حالی است که واشنگتن توان تأمین همه نیازهای اروپا را نداشته و مقامات اروپایی زمانی متوجه کلاهبرداری آمریکاییها مبنی بر استفاده از حربه انرژی برای اعمال فشار و وادارسازی این کشورها به همراهی با سیاستهای جهانی این کشور در قالب استمرار بحران اوکراین و رویکرد تقابلی با چین شدند که بسیاری از پلهای پشت سر را خراب کردهاند.
آمریکاییها در حالی اروپا را به قطع واردات انرژی از روسیه سوق دادند که همزمان قطع واردات و مراودات غذایی با مسکو را نیز به اروپاییها تحمیل کردند. نتیجه این امر از یک سو افزایش سرسامآور تورم در کنار کمبود انرژی و مواد غذایی شد و از سوی دیگر اروپا گرفتار باجخواهی آمریکا گردید.
آمریکا که از مدتها پیش با به چالش کشاندن طرح «نورد استریم ۲» رقابت انرژی با روسیه را به راه انداخته بود از جنگ اوکراین برای گرفتارسازی اروپا برای وابسته شدن به انرژی خویش بهره گرفت حال آنکه اروپا که با توهم برخورداری از منابع آمریکا از روسیه دوری کرد، در نهایت با خلف وعدهها و ناتوانی آمریکا در اجرای تعهداتش مواجه شد.
از آن سو؛ روزنامه «دایزیت» عنوان کرد؛ تلاشهای «اولاف شولتز»، صدراعظم آلمان برای تأمین گاز از کانادا به منظور کاهش وابستگی اتحادیه اروپا به انرژی روسیه موفق نبوده است.
در همین حال «رابرت هابک»، وزیر اقتصاد آلمان در ماه مارس با هدف زمینهچینی برای واردات حجم قابل توجهی گاز از قطر برای جایگزین کردن واردات گاز از روسیه به دوحه سفر کرد اما چند هفته بعد خبر رسید که دو طرف نتوانسته اند درباره زمان بندی قرارداد صادرات گاز قطر به آلمان توافق کنند.
از سوی دیگر ادعا شده بود که اتحادیه اروپا در حال برنامهریزی برای افزایش واردات گاز طبیعی مایع (LNG) از نیجریه به دلیل افزایش نگرانیها از کاهش عرضه از روسیه است که این طرح نیز با ناکامی همراه شد.
شرکت «اِنی» ایتالیا هم مدعی شد با شرکت دولتی گاز مصر برای افزایش صادرات به اروپا قرارداد بسته اما در نهایت چندان موفقیتی در این زمینه حاصل نشد. «امانوئل مکرون»، رئیس جمهور فرانسه نیز برای رفع معضل کمبود گاز به الجزایر رفت اما توفیقی به دست نیاورد.
بر اساس آمارها حتی چنانچه تمامی خطوط انتقال گاز از آفریقا، خاورمیانه و یا تمامی کشورهای مشترک المنافع به سمت اروپا تغییر مسیر دهند، باز هم اروپا قادر نخواهد بود تا کمبود ۶۲.۸ درصدی ذخیره گازی را که از روسیه تأمین میکرد، جبران کند.
کشورهای اروپایی طی سالهای اخیر با استفاده ابزاری از تحریم جهت تحمیل زیادهخواهیها به سایر کشورها، علیه کشورهایی سیاست تحریمی را اعمال کردهاند که نقشی بیبدیل و تأثیرگذار در انرژی جهان دارند.
کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا که از ذخایر و منابع بزرگ انرژی برخوردار هستند حال آنکه غرب با توهم فشار حداکثری به اعمال تحریم و به زعم خویش کاهش نقشآفرینی این کشورها در بازار انرژی جهان پرداختهاند غافل از اینکه در نهایت این تحریم کنندگان هستند که بازنده معادله تحریم خواهند بود.
جنگ اوکراین و پیامدهای آن در حوزه انرژی و غذا نشان داد که یکجانبهگرایی غرب در نهایت هزینههای سنگینی برای آنها به همراه دارد و تصور تأمین نیازهای غرب در هر زمان و مکانی توهمی بیش نبوده است.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/۴۱۲۹/
انتهای پیام/