صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۸:۴۰ - ۱۰ مرداد ۱۴۰۱

دور باطل تهدید‌های امنیتی؛ از افسانه روسی تا روایت‌های ناتو

به باور استفان والت نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل، در بسیاری از مخاصمه‌های کنونی جهان، تلاش‌های هر یک از طرفین برای مقابله با آنچه که به عنوان یک مشکل امنیتی بالقوه در نظر می‌گیرد، صرفاً ترس‌های امنیتی طرف مقابل را تقویت می‌کند و ایجاد کننده یک چرخه باطل تشدید تنش که «معضل امنیتی» خوانده می‌شود.
کد خبر : 800144

به گزارش گروه دیگر رسانه‌ها خبرگزاری آنا، دشمنان بدترین چیزها را در مورد کاری که طرف مقابل انجام می‌دهد تصور می‌کنند و بنابراین شما باید تلاش زیادی کنید تا آنها را متقاعد کنید که سوظن آنها اشتباه است.

به همین ترتیب مقامات ناتو ممکن است ترس های روسیه را خیالی یا "افسانه" بدانند، اما این به سختی به این معنی است که آنها کاملاً پوچ هستند یا روس‌ها واقعاً آنها را باور ندارند. 

استفان والت، ستون نویس فارین پالیسی و استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در مقاله‌ای با عنوان «آیا کسی هنوز "معضل امنیتی" را درک می کند؟» در نشریه فارن پالیسی توصیه می‌کند که کمی تئوری کلاسیک روابط بین‌الملل تا حد زیادی به سمت توضیح مشکلات آزاردهنده جهانی می‌رود.

مفهوم پایه‌ای در روابط بین‌الملل

«معمای امنیتی» یا «معضل امنیتی» یک مفهوم اصلی در مطالعه دانشگاهی سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی است. معمای امنیتی که برای اولین بار توسط جان هرتز در سال 1950 ابداع شد و متعاقباً توسط محققانی مانند رابرت جرویس، چارلز گلسر و دیگران به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، چگونگی اقداماتی را که یک دولت برای ایمن‌تر کردن خود انجام می‌دهد توصیف می‌کند - ساخت تسلیحات، قرار دادن نیروهای نظامی در حالت آماده‌باش، تشکیل اتحادهای جدید - که تمایل دارد که سایر کشورها را کمتر امن کند و آنها را به واکنش مشابه سوق دهد. نتیجه یک مارپیچ تنگ‌تر از خصومت است که هیچ یک از طرفین را در شرایط بهتر از قبل نمی‌گذارد.

 
 

اگر یک کلاس پایه روابط بین الملل را در کالج گذرانده اید و در مورد این مفهوم یاد نگرفته اید، ممکن است بخواهید با آنجا تماس بگیرید و درخواست بازپرداخت کنید.

با این حال، با توجه به سادگی و اهمیت آن، من اغلب از این متعجب می شوم که چگونه به نظر می رسد افرادی که مسئول رسیدگی به سیاست های امنیت خارجی و ملی هستند از آن بی خبرند – نه فقط در ایالات متحده، بلکه در بسیاری از کشورها نیز.

از افسانه‌های روسی تا روایت‌های ناتو

این ویدئوی تبلیغاتی اخیر را در نظر بگیرید که از مقر ناتو در توییتر منتشر شد و در پاسخ به «افسانه‌های» روسی در مورد این ائتلاف بود. این ویدئو اشاره می کند که ناتو یک اتحاد کاملاً دفاعی است و می گوید که هیچ طرح تهاجمی علیه روسیه ندارد. این تضمین‌ها ممکن است واقعاً درست باشند، اما معضل امنیتی توضیح می‌دهد که چرا روسیه احتمالاً آنها را به‌عنوان ضمانت واقعی نمی‌پذیرد و ممکن است دلایل موجهی برای تهدیدآمیز بودن گسترش ناتو به سمت شرق داشته باشد.

افزودن اعضای جدید به ناتو ممکن است برخی از این کشورها را ایمن‌تر کرده باشد (به همین دلیل می‌خواستند به آن بپیوندند)، اما باید واضح باشد که چرا روسیه ممکن است اینگونه به آن نگاه نکند و ممکن است در واکنش به آن کارهای ناپسند مختلفی انجام دهد (مانند تصرف کریمه یا حمله به اوکراین).

مقامات ناتو ممکن است ترس های روسیه را خیالی یا "افسانه" بدانند، اما سخت است که این تصور کاملاً پوچ باشد یا روس ها واقعاً آنها را باور ندارند.

که بسیاری از غربی‌های باهوش و تحصیلکرده - از جمله برخی از دیپلمات‌های برجسته سابق - نمی‌توانند درک کنند که نیات خیرخواهانه آنها برای دیگران آشکار نیست.

 
 

معمای امنیتی ایران و همسایگان

 رابطه عمیقا مشکوک و بسیار متناقض میان ایران، ایالات متحده و مهمترین مشتریان ایالات متحده در خاورمیانه را در نظر بگیرید. مقامات آمریکایی احتمالاً معتقدند که اعمال تحریم‌های شدید علیه ایران، تهدید به تغییر رژیم، انجام حملات سایبری علیه زیرساخت‌های هسته‌ای این کشور و کمک به سازمان‌دهی ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه ایران، ایالات متحده و شرکای محلی‌اش را ایمن‌تر خواهد کرد. اسرائیل به نوبه خود فکر می کند که ترور دانشمندان ایرانی امنیت آن را افزایش می دهد و عربستان سعودی فکر می کند مداخله در یمن ریاض را امن تر می کند.

جای تعجب نیست که بر اساس تئوری اساسی، ایران این اقدامات مختلف را تهدیدآمیز می‌بیند و به شیوه خود پاسخ می‌دهد: حمایت از حزب‌الله، حمایت از حوثی‌ها در یمن، تهدید به انسداد مسیر محموله‌های نفتی، و مهم‌تر از همه، توسعه توانایی بازدارنده هسته ای خود. اما این پاسخ‌های قابل پیش‌بینی فقط ترس همسایگان را تقویت می‌کند و باعث می‌شود که دوباره احساس امنیت کمتری کنند، مارپیچ را بیشتر تنگ‌تر کرده و خطر جنگ را افزایش می‌دهد.

معضل امنیتی آمریکا-چین

همین پویایی در آسیا نیز در حال انجام است. جای تعجب نیست که چین موقعیت طولانی نفوذ منطقه ای آمریکا - و به ویژه شبکه پایگاه های نظامی و حضور دریایی و هوایی آن را - به عنوان یک تهدید بالقوه می داند. همانطور که ثروتمندتر شده است، پکن کاملاً قابل درک است که از بخشی از این ثروت برای ایجاد نیروهای نظامی استفاده کرده است که می‌توانند موقعیت ایالات متحده را به چالش بکشند.

 
 

از قضا، دولت جورج دبلیو بوش یک بار سعی کرد به چین بگوید که دنبال کردن قدرت نظامی بیشتر «مسیری منسوخ» است که «در تعقیب عظمت ملی خود،» حتی با افزایش هزینه‌های نظامی خود واشنگتن، مانع می‌شود.

در سال های اخیر، چین به دنبال تغییر وضعیت موجود در چندین زمینه بوده است. همانطور که هیچ کس نباید تعجب کند، این اقدامات برخی از همسایگان چین را از امنیت کمتری برخوردار کرده است و آنها با نزدیک شدن به یکدیگر از نظر سیاسی، تجدید روابط با ایالات متحده و ایجاد نیروهای نظامی خود واکنش نشان داده اند و باعث شده پکن واشنگتن را به یک چاه متهم کند. - تلاش سازماندهی شده برای "محدود کردن" آن و تلاش برای آسیب پذیر نگه داشتن چین برای همیشه.

دور باطل تهدید‌های امنیتی

در تمام این موارد، تلاش‌های هر یک از طرفین برای مقابله با آنچه که به عنوان یک مشکل امنیتی بالقوه در نظر می‌گیرد، صرفاً ترس‌های امنیتی طرف مقابل را تقویت می‌کند و در نتیجه پاسخی را ایجاد می‌کند که نگرانی‌های اولیه طرف مقابل را تقویت می‌کند. هر یک از طرفین کاری را که انجام می دهد به عنوان یک واکنش کاملاً تدافعی نسبت به رفتار طرف مقابل می بیند و تشخیص اینکه «چه کسی آن را شروع کرده است» به زودی عملاً غیرممکن می شود.

بینش کلیدی این است که رفتار پرخاشگرانه - مانند استفاده از زور - لزوماً از انگیزه های شیطانی یا تهاجمی (یعنی میل خالص به ثروت، شکوه یا قدرت به خاطر خود) ناشی نمی‌شود.

آیا کسی هنوز "معضل امنیتی" را درک می کند؟

دور باطل تهدید‌های امنیتی؛ از افسانه روسی تا روایت‌های ناتو

کدخبر: 512063 ۱۴۰۱/۰۵/۱۰ - ۱۱:۱۹
به باور استفان والت نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل، در بسیاری از مخاصمه‌های کنونی جهان، تلاش‌های هر یک از طرفین برای مقابله با آنچه که به عنوان یک مشکل امنیتی بالقوه در نظر می‌گیرد، صرفاً ترس‌های امنیتی طرف مقابل را تقویت می‌کند و ایجاد کننده یک چرخه باطل تشدید تنش که «معضل امنیتی» خوانده می‌شود.

به گزارش اقتصادنیوز، دشمنان بدترین چیزها را در مورد کاری که طرف مقابل انجام می‌دهد تصور می‌کنند و بنابراین شما باید تلاش زیادی کنید تا آنها را متقاعد کنید که سوء ظن آنها اشتباه است.

به همین ترتیب مقامات ناتو ممکن است ترس های روسیه را خیالی یا "افسانه" بدانند، اما این به سختی به این معنی است که آنها کاملاً پوچ هستند یا روس ها واقعاً آنها را باور ندارند. 

 
 

همون پرواز، همون صندلی قیمت‌های مختلفی داره، در سفر مارکت مقایسه و خرید کن!

 

استفان والت، ستون نویس فارین پالیسی و استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در مقاله‌ای با عنوان «آیا کسی هنوز "معضل امنیتی" را درک می کند؟» در نشریه فارن پالیسی توصیه می‌کند که کمی تئوری کلاسیک روابط بین‌الملل تا حد زیادی به سمت توضیح مشکلات آزاردهنده جهانی می‌رود.

مفهوم پایه‌ای در روابط بین‌الملل

«معمای امنیتی» یا «معضل امنیتی» یک مفهوم اصلی در مطالعه دانشگاهی سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی است. معمای امنیتی که برای اولین بار توسط جان هرتز در سال 1950 ابداع شد و متعاقباً توسط محققانی مانند رابرت جرویس، چارلز گلسر و دیگران به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، چگونگی اقداماتی را که یک دولت برای ایمن‌تر کردن خود انجام می‌دهد توصیف می‌کند - ساخت تسلیحات، قرار دادن نیروهای نظامی در حالت آماده‌باش، تشکیل اتحادهای جدید - که تمایل دارد که سایر کشورها را کمتر امن کند و آنها را به واکنش مشابه سوق دهد. نتیجه یک مارپیچ تنگ‌تر از خصومت است که هیچ یک از طرفین را در شرایط بهتر از قبل نمی‌گذارد.

 
 

اگر یک کلاس پایه روابط بین الملل را در کالج گذرانده اید و در مورد این مفهوم یاد نگرفته اید، ممکن است بخواهید با آنجا تماس بگیرید و درخواست بازپرداخت کنید.

با این حال، با توجه به سادگی و اهمیت آن، من اغلب از این متعجب می شوم که چگونه به نظر می رسد افرادی که مسئول رسیدگی به سیاست های امنیت خارجی و ملی هستند از آن بی خبرند – نه فقط در ایالات متحده، بلکه در بسیاری از کشورها نیز.

از افسانه‌های روسی تا روایت‌های ناتو

این ویدئوی تبلیغاتی اخیر را در نظر بگیرید که از مقر ناتو در توییتر منتشر شد و در پاسخ به «افسانه‌های» روسی در مورد این ائتلاف بود. این ویدئو اشاره می کند که ناتو یک اتحاد کاملاً دفاعی است و می گوید که هیچ طرح تهاجمی علیه روسیه ندارد. این تضمین‌ها ممکن است واقعاً درست باشند، اما معضل امنیتی توضیح می‌دهد که چرا روسیه احتمالاً آنها را به‌عنوان ضمانت واقعی نمی‌پذیرد و ممکن است دلایل موجهی برای تهدیدآمیز بودن گسترش ناتو به سمت شرق داشته باشد.

افزودن اعضای جدید به ناتو ممکن است برخی از این کشورها را ایمن‌تر کرده باشد (به همین دلیل می‌خواستند به آن بپیوندند)، اما باید واضح باشد که چرا روسیه ممکن است اینگونه به آن نگاه نکند و ممکن است در واکنش به آن کارهای ناپسند مختلفی انجام دهد (مانند تصرف کریمه یا حمله به اوکراین).

مقامات ناتو ممکن است ترس های روسیه را خیالی یا "افسانه" بدانند، اما سخت است که این تصور کاملاً پوچ باشد یا روس ها واقعاً آنها را باور ندارند.

که بسیاری از غربی‌های باهوش و تحصیلکرده - از جمله برخی از دیپلمات‌های برجسته سابق - نمی‌توانند درک کنند که نیات خیرخواهانه آنها برای دیگران آشکار نیست.

 
 

معمای امنیتی ایران و همسایگان

 رابطه عمیقا مشکوک و بسیار متناقض میان ایران، ایالات متحده و مهمترین مشتریان ایالات متحده در خاورمیانه را در نظر بگیرید. مقامات آمریکایی احتمالاً معتقدند که اعمال تحریم‌های شدید علیه ایران، تهدید به تغییر رژیم، انجام حملات سایبری علیه زیرساخت‌های هسته‌ای این کشور و کمک به سازمان‌دهی ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه ایران، ایالات متحده و شرکای محلی‌اش را ایمن‌تر خواهد کرد. اسرائیل به نوبه خود فکر می کند که ترور دانشمندان ایرانی امنیت آن را افزایش می دهد و عربستان سعودی فکر می کند مداخله در یمن ریاض را امن تر می کند.

جای تعجب نیست که بر اساس تئوری اساسی، ایران این اقدامات مختلف را تهدیدآمیز می‌بیند و به شیوه خود پاسخ می‌دهد: حمایت از حزب‌الله، حمایت از حوثی‌ها در یمن، تهدید به انسداد مسیر محموله‌های نفتی، و مهم‌تر از همه، توسعه توانایی بازدارنده هسته ای خود. اما این پاسخ‌های قابل پیش‌بینی فقط ترس همسایگان را تقویت می‌کند و باعث می‌شود که دوباره احساس امنیت کمتری کنند، مارپیچ را بیشتر تنگ‌تر کرده و خطر جنگ را افزایش می‌دهد.

معضل امنیتی آمریکا-چین

همین پویایی در آسیا نیز در حال انجام است. جای تعجب نیست که چین موقعیت طولانی نفوذ منطقه ای آمریکا - و به ویژه شبکه پایگاه های نظامی و حضور دریایی و هوایی آن را - به عنوان یک تهدید بالقوه می داند. همانطور که ثروتمندتر شده است، پکن کاملاً قابل درک است که از بخشی از این ثروت برای ایجاد نیروهای نظامی استفاده کرده است که می‌توانند موقعیت ایالات متحده را به چالش بکشند.

 
 

از قضا، دولت جورج دبلیو بوش یک بار سعی کرد به چین بگوید که دنبال کردن قدرت نظامی بیشتر «مسیری منسوخ» است که «در تعقیب عظمت ملی خود،» حتی با افزایش هزینه‌های نظامی خود واشنگتن، مانع می‌شود.

در سال های اخیر، چین به دنبال تغییر وضعیت موجود در چندین زمینه بوده است. همانطور که هیچ کس نباید تعجب کند، این اقدامات برخی از همسایگان چین را از امنیت کمتری برخوردار کرده است و آنها با نزدیک شدن به یکدیگر از نظر سیاسی، تجدید روابط با ایالات متحده و ایجاد نیروهای نظامی خود واکنش نشان داده اند و باعث شده پکن واشنگتن را به یک چاه متهم کند. - تلاش سازماندهی شده برای "محدود کردن" آن و تلاش برای آسیب پذیر نگه داشتن چین برای همیشه.

دور باطل تهدید‌های امنیتی

در تمام این موارد، تلاش‌های هر یک از طرفین برای مقابله با آنچه که به عنوان یک مشکل امنیتی بالقوه در نظر می‌گیرد، صرفاً ترس‌های امنیتی طرف مقابل را تقویت می‌کند و در نتیجه پاسخی را ایجاد می‌کند که نگرانی‌های اولیه طرف مقابل را تقویت می‌کند. هر یک از طرفین کاری را که انجام می دهد به عنوان یک واکنش کاملاً تدافعی نسبت به رفتار طرف مقابل می بیند و تشخیص اینکه «چه کسی آن را شروع کرده است» به زودی عملاً غیرممکن می شود.

بینش کلیدی این است که رفتار پرخاشگرانه - مانند استفاده از زور - لزوماً از انگیزه های شیطانی یا تهاجمی (یعنی میل خالص به ثروت، شکوه یا قدرت به خاطر خود) ناشی نمی‌شود.

با این حال، وقتی رهبران بر این باورند که انگیزه‌های خودشان کاملاً تدافعی است و این واقعیت باید برای دیگران آشکار باشد (همانطور که ویدیوی ناتو که در بالا توضیح داده شد نشان می‌دهد)، آنها تمایل دارند واکنش خصمانه حریف را به عنوان شواهدی از طمع، جنگ‌طلبی ذاتی یا یک خارجی شرور و جاه طلبی های بدخواهانه و غیرقابل انکار رهبر آن ببینند. همدلی از پنجره بیرون می‌رود و دیپلماسی به زودی به رقابتی در نام‌گذاری تبدیل می‌شود.

 

انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر