بیکاران بیکارند؛ آمارگیران سرِکار!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از قانون، مرکز آمار تعداد بیکاران را 7/2 میلیون، مقامات دولتی 5/3 میلیون، نمایندگان و کارشناسان نیز ۵ تا ۷ میلیون نفر میدانند. برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان بازار کار میگویند، محاسبات مرکز آمار ایران چندان دقیق نیست و نمیتوان آن را ملاک اصلی برنامه ریزیها دانست چون نشان دهنده تعداد واقعی بیکاران و سیمای بازار کار ایران نیست.
از این رو، به تازگی آمارهای مختلفی از تعداد بیکاران از ۵ تا ۷ میلیون نفر ارائه شده و این اختلاف نظرها حتی درباره تعداد اشتغال ایجاد شده دولت نیز مشاهده میشود. اگر تعداد بیکاران برخلاف چیزی که مرکز آمار میگوید بین ۵ تا ۷ میلیون نفر باشد احتمالا نرخ بیکاری نیز دیگر نمیتواند ۱۱ درصد باشد و بایدآن را تا ۳ برابر این میزان در نظر گرفت؛ بنابراین اگر نرخ بیکاری عمومیکشور ۳۰ درصد باشد، بازار کار در شرایط بحران کامل قرار دارد. به عبارت دیگر در حال حاضر به نظر میرسد بیشتر اظهار نظرها بیش از آنکه کارشناسی باشد رنگ وروی سیاسی دارد و وسیله ای برای زدن انگهای مختلف بر یکدیگر شده است. در واقع به جای آنکه نگاه به این مقوله بسیار مهم وحیاتی ملی باشد،تبدیل به ابزاری برای سرکوبی میان جناحی شده وکسی از فاجعه در راه، حرفی نمیزند. آنچه در این میان مغفول مانده ارائه راهکار برای رفع بیکاری است.
نقش ویژه قوه قضاییه در رفع بیکاری
در همین رابطه مهدی پازوکی، اقتصاددان درخصوص اینکه با توجه به وضعیت فعلی با چه راهکاری میتوان ایجاد اشتغال کرد با تاکید بر نقش قوه قضاییه به «قانون»میگوید: بهترین راهکار، افزایش وگسترش سرمایه گذاری است؛ ابتدا گسترش سرمایهگذاری داخلی و به دنبال آن سرمایه گذاری خارجی. به نظر من قوه قضاییه نقش بسزایی در ایجاد اشتغال دارد به جهت اینکه این قوه میتواند فضای کسب وکار را برای
سرمایه گذاری بخش خصوصی مهیا کند. بخش خصوصی وقتی اقدام به سرمایه گذاری میکندکه فضا مناسب باشد.
او درباره چگونگی مناسب شدن فضای سرمایه گذاری نیز میگوید: اولین شرط، شفافیت در اقتصاد است.این کار به عهده دولت است یعنی اطلاعات، آمار وارقام شفاف باشد.به عبارت دیگر فعالیتهای اتاق اقتصاد ایران باید به شدت شفاف باشد. دومین شرط رقابت است یعنی باید به سمتی حرکت کرد که اقتصاد یک اقتصاد رقابتی باشد وهر کسی توان اقتصادی بیشتری داشته باشد بتواند با آسودگی بیشتر اقدام به سرمایه گذاری و فعالیت کند. سومین شرط، نفی انحصار است که در اینجا نقش قوه قضاییه، ممتاز است و درواقع باید به
گونه ای عمل کند که هر گونه انحصار از بین برود حال میخواهد این انحصار دولتی یا مربوط به بخش خصوصی یا گروههای ذی نفوذ باشد. در ایران مشکلی که وجود دارد گروههای تندرو وافراد رانتی هستند که محل رشد آنها اقتصاد مبتنی بر رانت است. قوه قضاییه باید هزینه مبادله در اقتصاد را پایین بیاورد یعنی افراد کلاش، کلاهبردار و کسانی را که از فضای بین المللی سوءاستفاده میکنند سریع محاکمه کند. بایدهزینه دادرسی پایین بیاید وسرعت آن بالا برود. به عبارت دیگر برای این کار به یک قوه قضاییه آسان، سریع ودردسترس نیازمندیم. اگر چنین
قوه قضاییه ای داشته باشیم میتواند در اقتصاد ایران نقش منحصر به فردی ایفا کند.چون اقتصاد ایران ویژگی و مزیتهای خوبی دارد یکی ازآنها انرژی ونیروی کار انسانی ارزان است به نحوی که به مراتب پایین تر از بازارهای بین المللی است.
به هر جهت باید ازسرمایه گذار دفاع کنیم و اگر نیاز به قانون است مجلس اقدام کند. دولت باید ساختارهای اجرایی داشته باشد یعنی اگر افرادی از منابع عمومیوبه اسم تولید به سمت حرکتهای دلالی رفته اند آنها را شناسایی وبه سرعت با آنها برخورد کند. این عمل میتواند سیگنالهای مثبت به بخش تولیدی واقعی وتشویق برای سرمایه گذاری ارسال کند. باید فضا رابرای بخش مولد واقعی امن کنند و برای تولید مناسب شود. در این شرایط است که موجب افزایش سرمایه گذاری وتولید ملی و در نتیجه باعث کاهش بیکاری خواهد شد.
افقه :تولید باید ارزش شود
مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به اینکه با رقم بالای بیکاری موافق است میگوید: شواهد نشان میدهد آماری که مراکز رسمیارائه میکنند به دلیل محدویتها یا نقایصی که درشمار دارند چندان کامل نیست وشواهد موجود فراتر از آن است. نکته دیگری که باید به آن توجه شود بیکاری در گروههای خاص است که تعداد آنها بیشتر شده است که دارای تبعات اجتماعی –سیاسی بیشتری نیز هست. منظور از گروههای خاص جوانان،تحصیلکردهها و زنان هستند.این افراد سه گروهی هستند که سازمان ملل جدا از بحث بیکاری کلی،به عنوان سه گروه حساس در جامعه به صورت جداگانه نیز آنها را مورد بررسی قرار میدهد.بنابراین به نظرم حساسیت این گروه نیز در داخل کشور باید برجسته شود.
وی همچنین در خصوص اینکه با چه راهکاری میتوان ایجاد اشتغال کرد میگوید: با توجه به فضای سیاسی موجود چندان خوشبین نیستم که کسی به فکرحل این مشکل به شدت خطرناک باشد. گروههای سیاسی رقیب دولت به خصوص تندروها متاسفانه به نظر میرسد منافع سیاسی واحتمالا اقتصادی خودشان را با پزهای حمایت از مردم بر منافع ملی ترجیح داده اند. ایجاد فضای انتقادی که بیشتر شبیه تنش است افق سرمایه گذاری یا خوشبینی نسبت به سرمایه گذاری را به شدت کاهش میدهد.
برای ایجاد اشتغال تنها وتنها راه، افزایش سرمایه گذاری است ولی خود ایجاد اشتغال نیز باید تبدیل به یک ارزش شود یعنی هر کسی که آمد وبه هر روشی از تغییر درنحوه وشیوه مدیریت، ارائه طرح و سرمایه گذاری ایجاد اشتغال کرد باید تشویق شود البته منظورم آن برنامههای بعضا مضحکی که سالی یک بار یک کارآفرین را بیاورند وتشویق کنند، نیست بلکه باید این افراد در عمل مورد تکریم قرار گرفته وتشویق شوند.
ضمن اینکه مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که اگر طی اقدام، برنامه اشتباه ومسائلی اینچنینی کسی باعث افزایش بیکاری شد هیچ برخوردی با آن صورت نمیگیرد. در این فضا که بیشتر ضد ایجاد اشتغال است طبیعی است که اقدامیبرای ایجاد اشتغال صورت نمیگیرد. اینها البته بیشتر به بسترهای غیر اقتصادی ایجاد اشتغال مرتبط میشود .از منظر اقتصادی نیز راه همان افزایش سرمایه گذاری است.اتفاقا سرمایه گذاری هم نیاز به یکسری زیر ساختها و بسترهای غیر اقتصادی دارد یعنی باید بستری فراهم شود که در آن تولید یک ارزش محسوب شود وتولید کننده به طور واقعی مورد حمایت قرارگیرد وتشویق شود.کسی هم که به هر دلیلی مانع افزایش تولید شود باید تنبیه ومجازات شود که به صورت کلی باید گفت هیچ یک از این موارد در حال حاضر اتفاق نمیافتد.
در شرایط فعلی در فضای پر تنش سیاسی وناشی از تحریمها اوضاع فعلی قابل پیش بینی بود اما حالا که این تنش با تلاشهای بسیار بسیار زیاد فروکش کرده متاسفانه بازهم گروههای سیاسی داخلی چه از روی غفلت وچه به صورت تعمدی، تلاش میکنند تا جلوی مختصر پیامدهای مثبتی را که این دستاورد میتواند داشته باشد بگیرند.اگر فضا به همین شکل باقی بماند وفضای پیش رو تیره و تار نشان داده شود، نه سرمایه گذار داخلی به آینده خوشبین میشود تا سرمایه گذاری کند نه سرمایه گذار خارجی. این در صورتی است که به نوعی بسیاری از کشورهای خارجی برای حضور وسرمایه گذاری در ایران مسابقه گذاشته اند.
طبیعی است که اگر چشم انداز وسیگنالهای مثبتی دراین زمینه نبینند، برای سرمایه گذاری دست نگه خواهند داشت.بنابراین تنها راه این است که همه دست به دست هم دهند که بسترهای اقتصادی وغیر اقتصادی برای فراهم شدن فضای مثبت سرمایه گذاری شکل بگیرد.نگرش مهندسی مکانیکی دربعضی از مدیران هست که فکر میکنند که سرمایه گذاری یا تولید حتما با خروجی اشتغال همراه خواهد شد.در حالی که هر تولید یا سرمایه گذاری منجر به اشتغال نخواهد شد.
انتهای پیام/