صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۳۷ - ۲۳ فروردين ۱۳۹۵
علی ایران‌نژاد

سه نکته درباره برجام

کد خبر : 76823

نخست؛ هیچ‌کس را ندیده‌ا‌م که امروز چیزی بنویسد و روز بعد نگوید اگر این تغییر صورت می‌گرفت، نیکوتر بود و اگر آن موضوع اضافه می‌شد، خوش‌تر می‌نمود و اگر این مطلب جلو قرار می‌گرفت، خوب‌تر می‌شد و چنانچه این موضوع کنار نهاده می‌شد، زیباتر بود. این از بزرگ‌ترین عبرت‌هاست و دلیلی است بر غلبه نقص بر همه بشر. (عماد کاتب اصفهانی، به نقل از معجم الادباء یاقوت حموی) جهان سیاست، جهان واقعیت‌هاست و نه جهان ایده‌‌آل‌ها؛‌ ایده‌آل‌ها را باید لابه‌لای کتاب‌ها و نظریه‌های سیاسی جست‌وجو کرد.


قطعا بسیار عالی می‌شد اگر توافق هسته‌ای به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که ایران بدون آنکه هیچ‌گونه محدودیتی در فعالیت هسته‌ای داشته باشد، تحریم‌ها و قطعنامه‌هایی که علیه‌اش صادر شده بود برداشته می‌شد. اما سوال این است که آیا تیم هسته‌ای به توافقی بهتر از آنچه امروز به آن رسیده‌ایم می‌توانست دست یابد؟ پاسخ به این پرسش را می‌توان از طریق پاسخ به پرسش دوم داد و آن این است که، چرا تیم هسته‌ای سابق نتوانستند به توافق ایده‌آل دست یابند؟ پاسخ روشن است؛ محدودیت‌ها، موانع و مقاومت‌های جدی از سوی طرف‌های مقابل موجب عدم موفقیت و رسیدن به یک نتیجه مطلوب برای تیم مذاکره‌کننده ما بوده است. حال آیا در زمان تیم فعلی محدودیت‌ها، موانع و مقاومت‌ها برداشته شده است؟ آیا غربی‌ها از مواضع خود عقب‌نشینی کرده‌اند؟ قطعا نه. آنچه اتفاق افتاده باز کردن یک راه و یک مسیر از دل کوه عظیم اختلافات و بی‌اعتمادی‌ها بوده. ممکن است برخی بگویند این مسیر و این راه می‌توانست بهتر باشد، «بهتر بودن» مفهومی ایده‌آل و کاملا نسبی در عالم سیاست است و در بسیاری موارد دست‌نیافتنی. باید کوشید بهترین راه را انتخاب کرد و بهترین راه هیچ‌گاه‌ ایده‌آل ما نیست.


دوم، متاسفانه در ماه‌های اخیر برخی‌ها با طرح این نظر که آنچه غربی‌ها به ما می‌دهند روی کاغذ است و آنچه ما به آنها می‌دهیم عینی و خارجی است به دنبال مخدوش و کم‌ارزش کردن این توافق هستند. در حالی که باید دانست ارزش یک توافق به اعتبار وجه حقوقی آن توافق است که بین طرفین منعقد می‌شود. اگر در پایان هشت سال دفاع مقدس درنهایت عراق آغاز‌کننده جنگ شناخته و محکوم به پرداخت غرامت شد به خاطر توافق روی کاغذی بود که در سال 1975 در الجزایر میان ایران و عراق منعقد شد.


متاسفانه باید اینجا بگویم ترامپ نامزد جمهوریخواهان بهتر از هر کس دیگر، حتی از برخی دوستان داخلی، به اهمیت توافق برجام پی برده است و به همین خاطر از پاره کردن آن سخن می‌گوید، چراکه ترامپ فهمیده چه غرب به تعهدات خود در قبال ایران عمل کند و چه عمل نکند ایران برنده بازی است. به عبارت دقیق‌تر اگر غرب به تعهدات خود عمل کند ایران می‌تواند با بازسازی خود در زمینه‌های اقتصادی در مدت زمان کوتاهی به یک بازیگر درجه یک اقتصادی و سیاسی در منطقه تبدیل شود و دامنه نفوذ خود را بیش از پیش گسترش دهد و اگر غرب به تعهدات خود عمل نکند باز ایران، ضمن آنکه می‌تواند با توجه به بومی بودن صنعت هسته‌ای‌اش حداکثر ظرف یک‌و‌نیم‌سال تجهیزات از مدار خارج کرده خود را وارد چرخه هسته‌ای کند، می‌تواند بنا به این تعهدات الزام‌آور حقوقی دست بالا را داشته باشد. همچنانی که در ماجرای ملی شدن صنعت نفت پس از رای دیوان بین‌المللی لاهه که رای حقوقی بود، انگلستان و متحدانش به هر دری که زدند نتوانستند یک بار دیگر صنعت نفت را از ملت ایران باز پس گیرند.


سوم، درباره نوع رفتار غربی‌ها نسبت به انجام تعهدات‌شان باید گفت آنچه امروز از سوی غربی‌ها انجام می‌شود بسیار شبیه به رفتار انگلستان در ملی شدن صنعت نفت ایران است. مرحوم محمد مصدق به آیزنهاور می‌نویسد: «در این چند ماهی هم که از تاریخ این پیمان می‌گذرد ملت ایران گرفتار مضایق مالی و دسایس سیاسی شرکت سابق نفت و دولت انگلستان بوده، از آن جمله خریداران نفت ایران را از دادگاهی به دادگاهی کشانده و با تمام وسایل تبلیغاتی و دیپلماسی موانع غیر‌قانونی در سر راه فروش نفت ایران ایجاد کرده است. (نامه 300. نامه‌های دکتر مصدق. محمد ترکمان).» امروز دیگر مقاومت و تلاش مرحوم دکتر مصدق در مقابل فشار‌های داخلی و خارجی بر کسی پوشیده نیست، کودتای 28 مرداد، یورش به منزل دکتر مصدق و غارت منزلش و سپس بازداشت و برخورد تحقیرانه با او در دادگاه و تبعید و... هیچ‌کدام باعث نشد که آنچه آن مرد وطن‌پرست برای ایران انجام داد در پیچ در پیچ تاریخ گرد نسیان و فراموشی بر آن بنشیند.


امروز نیز با گذشت نزدیک به سه سال آنچه از سوی فرزندان انقلاب صورت گرفته شده گفت‌وگویی در چارچوب سه اصل عزت، حکمت، مصلحت و با در نظر گرفتن شأن تاریخی- فرهنگی ملت ایران بوده است. فرزندان انقلاب به روشنی می‌دانند در آن سوی میز کسی برای ما فرش قرمز پهن نکرده است و هر کشوری همان گونه که آن سیاستمدار غربی گفته بود دوستان و دشمنان ابدی نیستند، آنچه ابدی‌ است منافع ماست؛ تنها به دنبال منافع کشور‌های خودشان هستند. اما قدرت بیان و منطق استوار فرزندان انقلاب، که حتی برخی از دیپلمات‌های غربی نیز به آن اذعان داشتند، توافقی را به همراه داشته است که قطعا چه در امروز و چه در آینده برگ برنده ملت ایران خواهد بود.


منبع: روزنامه فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر