صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۱۱ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۵
مینا علی اسلام*

مهره‌چینی دیپلماسی ایران در صحنه دو نزاع خاورمیانه‌ای و قفقازی

آتش زیرخاکستر قره‌باغ در حالی دوباره جان گرفته است که بحران سوریه از مرز 5 سال گذشت و حالا اثر درگیری قدرت‌های منطقه‌ای در نبرد سوریه، در بحران قره باغ نیز قابل ردگیری است.
کد خبر : 75693

بعد از آتش‌بس نیمه جان 1994 میان آذربایجان و ارمنستان، بار دیگر به بهانه‌ای مشابه، یعنی سرنگونی یک بالگرد، که باکو مدعی است ارمنستان آن‌ را منهدم کرده‌است، آتش درگیری‌ها در قره‌باغ، دوباره افروخته شده و جان بیش از صد تن را گرفته است.


این بار بحران قدیمی قره‌‌‌باغ ابعاد دیگری نیز دارد؛ این بار برخی بازیگران صحنه سوریه، عامل جان‌گیری بحران قره‌باغ هم هستند و این یعنی باید در دو میدان مرتبط، فاکتورهای موثر بر ایجاد بحران و خاتمه آن را دنبال کرد.


از یک سو روسیه حامی ارمنستان مشخصا تاکید دارد که با همراه شدن باکو با خواست‌های مسکو که در رأس آنها فاصله گرفتن از آنکاراست، می‌تواند گره‌گشای بازگشت بیست درصد از خاک اشغال‌شده آذربایجان توسط ارمنستان باشد. از سوی دیگر ترکیه تحریم‌شده از سوی روسیه و نگران از آینده سوریه و نقش تازه مسکو در عمق استراتژیک خاورمیانه، حامی آذربایجان و راهنمای این کشور در بحران قره باغ است. اتحادیه اروپا و امریکا نیز همچنان در مساله قره‌باغ و خشونت‌های رو به افزایش در این منطقه صرفا به ابراز نگرانی اکتفا کرده‌اند و عمق نگرانی آنها اوضاع جاری در سوریه است چراکه سوریه از یک طرف با کمک حزب‌الله و توانایی‌های روسیه در حال پیش‌روی در بازپس‌گیری خاک خود از مخالفان است که این یعنی پیشروی قدرتمندانه روسیه و متحدان ایران در قلب خاورمیانه. از سوی دیگر روند صدور مهاجران سوری به قاره سبز متوقف نشده است و با رشد چشم‌گیر ادامه دارد و دامن گیر سیاستمداران و تصمیم‌گیران کشورهای اروپایی شده است.


برای امریکایی‌ها نیز جنس نگرانی‌ها شاید متفاوت باشد اما اصل نگرانی آنها درباره قدرت‌نمایی روسیه و توفیق حزب‌ا‌لله در سوریه است. همه اینها در کنار نزاع روسیه و ترکیه در صحنه سوریه از یک طرف و تحرکات روسیه در شرق اروپا و به طور ویژه اوکراین از طرف دیگر، جایی باقی نمی‌گذارد که هم اتحادیه اروپا و هم گروه مینسک ضرورت تسریع حل بحران قره باغ را برای ممانعت از پیوند این بحران با چالش میان قدرت‌های نقش‌آفرین در صحنه سوریه، درک کنند.


در این میان ایران نه بازیگر مستقیم در صحنه سوریه است و نه با وجود نزدیکی جغرافیایی به بحران قره‌باغ، حامی مستقیم یکی از طرفین درگیر؛ اما قطعا هزینه‌های تشدید بحران در قره باغ در کنار جریان جاری درگیری‌ها در سوریه و تنش زیرپوستی برخی قدرت‌های منطقه با توفیقات سیاست خارجی ایران، جایی برای انفعال یا سکوت باقی نمی‌گذارد. آنچه برای ایران می‌تواند نگران‌کننده باشد، تاثیرگذاری بازی قدرت‌های منطقه در قره‌باغ بر اوضاع جاری سوریه از یک سو و تسری بحران قره‌باغ به مناطق پیرامونی در شرایط تعمیق نزاع‌های خاورمیانه‌ای است.


نشست سه جانبه وزرای امور خارجه ایران، روسیه و آذربایجان در روز 19 فروردین بی‌شک محل بررسی بحران قره باغ و هم‌اندیشی سه کشور برای برون‌رفت سریع منطقه قفقاز و آسیای میانه از بحران دوباره جان گرفته است. رایزنی مقامات دفاعی ایران و آذربایجان با نگاهی به همکاری‌های آموزشی و نظامی تهران و باکو در جریان جنگ پیشین قره‌باغ، شاید این ذهنیت را ایجاد کند که تهران چندان هم بی‌طرف نیست اما واقعیت آن است که مهره‌چینی دیپلماسی ایران در مقطع کنونی نه طرفداری از هیچ‌‌یک از دو طرف درگیر در قره‌باغ و نه سکوت در برابر بازی ترکیه و روسیه در صحنه قفقاز برای تلافی درگیری در صحنه سوریه است.


نباید فراموش کرد که تهران و ریاض در یک سوی منطقه مواجه با اختلاف‌نظرهای تشدید شده هستند و تداوم ناآرامی در سوریه، بستر افراطی‌گری‌های داعش را هموارتر می‌کند. حال با فرض مساعد شدن فضای قفقاز در سایه درگیری‌های مستمر برای انتقال بخشی از تحرکات گروه‌هایی چون داعش، چه تصویری می‌توان از آینده منطقه داشت؟ همه این قطعات پازل در صورت پیوند به هم، علاوه بر تهدید جریان صدور نفت از منطقه، جرقه بحرانی عظیم را می‌زند که همه جهان را متضرر می‌سازد.


اکنون نقش جمهوری اسلامی ایران به‌ عنوان کشوری که دارای مرزهای مشترک با هر دو کشور بوده و روابط صمیمانه‌ای با باکو و ایروان دارد بسیار مهم و تاثیرگذار است. دیپلماسی ایران اکنون می‌تواند با اتکا به اهمیتی که برای هر دو طرف درگیر و حامیان آنها دارد، در راستای ایجاد ثباتی پایدار در منطقه، بستر همکاری مشترک ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و روسیه را ایجاد و با ترغیب سازمان ملل متحد به حمایت از این همکاری برای اقدام سریع در حل بحران، پیشگام شود. این پیشگامی عملا از سایه سنگین رقابت خصمانه حامیان بحران قره‌باغ در فضای جاری سوریه خواهد کاست و این خود به معنای خط زدن بر فاکتورهای تقویت‌کننده تنش در سوریه است که منافع آن برای تهران از هر حیث معقول و مشهود است.



*روزنامه‌نگار


انتهای پیام/

ارسال نظر