شوخی‌های برگزیده فضای مجازی در نیمسال اول 94

فروردین
بخش زیادی از شوخی های این روزها واکنش مردم به برنامه های تلویزیون در نوروز، شروع دوباره لیگ برتر و مذاکرات هسته ای بود، همین طور درباره کم مخاطب شدن فیس بوک به خاطر فراگیری وایبر و واتس اپ بود مثل: «سم فیس بوک کاملاً از بدنم خارج شده و من به آغوش خانواده بازگشتم.» خیلی از پست ها هم درباره روز پدر و مادر بود: «مادرم میگه کادو نمی خوام فقط آدم باش اما من کادو می خرم چون راحت تره!» و خب ناله کردن های کاربران فضای مجازی هم از گزند شوخی های جالب مصون نماند: «غمگینم حتی در بهار مثل زمستان، نه این که چیزی شده باشه ها، فقط چون ناله مد شده گفتم...»
اردیبهشت
پایان لیگ برتر همراه با اتفاقات عجیبی بود که سوژه شوخی های زیادی شد، تو این ماه خداحافظی استیون جرارد از فوتبال رو هم داشتیم که مدل موی ساده اش با بازیکنان ایرانی مقایسه شد، افزایش قیمت گوشت هم منشاء یک شوخی جالب بود: «قیمت گوشت همین طوری بره بالا به جای گوسفند باید جلوی عروس و دوماد تن ماهی باز کنیم.» یکسری شوخی با داستان های روانشناسی هم مد شد مثل: «کشاورزی پیر گاوی مریض داشت که مُرد خلاصه حوصله بقیه اش رو ندارم اما نتیجه گیری اخلاقی می کنیم که نوشابه گازدار نخوریم.» راستی تو این ماه نمایشگاه کتاب تهران هم بود: «امسال نمایشگاه کتاب نرفتم، چون مامانم برام آش رشته درست کرد، خودم هم که سیب زمینی سرخ کرده درست کردم.»
خرداد
بازی «پو» چند وقتی بود که فراگیر شده بود و واکنش هایی هم داشت: «خوب شدpou اومد تا پسرها علاوه بر شلوار صورتی پوشیدن، مادر شدن رو هم تجربه کنن.» اما برویم سراغ افزایش قیمت بنزین: «عطر و ادکلن خارجی رو بی خیال، الان بوی بنزین بدی باکلاس و پولدار محسوب میشی.» و همین طور: «الان جوری شده دوتا کارگر بگیری ماشینت رو تا مقصد هل بدن برات به صرفه تره تا بنزین بریزی توی باک» تازه سپ بلاتر هم در آن روزها به خاطر ماجرای فساد مالی سوژه شوخی ها بود. اواخر خرداد و ماه مبارک رمضان بود و ماجرای پسری که در ماه عسل مدعی شد به خاطر اثبات عشق به همسرش از پنجره بیرون پریده و همین طور پُزر عروسی که در این برنامه ظاهر شد خیلی در فضای مجازی صدا کرد: «خانمم پارسال می گفت باید برام احسان بشی (کسی که از خانم معلولش با عشق مراقبت می کرد) حالا میگه باید از تراس بپری پایین.»
تیر
امتحانات و دردسرهایش به خصوص نمره گرفتن از استاد سوژه اصلی شوخی های شبکه های اجتماعی بود، همین طور رقابت های والیبال، ماه مبارک رمضان، شیرین کاری چند شرکت کننده در مسابقه «ثانیه ها» که اشک داریوش کاردان را درآوردند و از همه مهم تر نهایی شدن برجام. این هم چند نمونه از شوخی های تاپ تیرماه: «یکی از خوبی های ماه مبارک اینه که نون از نونوایی تا خونه سالم میرسه»، «اولین اثرات برجام: 20 تومن دارم نمی دونم پورشه بخرم یا مازراتی!»، «وقتی دیدم بابام کولر رو روشن کرد فهمیدم توافق شده»، «چه می کنه این توافق، رفتم ماست بخرم بقیه پولم رو پراید داد!»، «توافق که شد پیامک اومده از بانک: مشتری گرامی 5 هزار تومن بابت شیرینی توافق از حساب شما کسر شد.»
مرداد
جایگاه پرسپولیس در شروع لیگ برتر یکی از عمده شوخی های آن روزها بود: «سوال علوم: ته نشین چیست؟ جایگاه پرسپولیس در جدول لیگ برتر را ته نشین می گویند.» تقریباً در این روزها بود که یک ژانر تازه هم به شوخی های دنیای مجازی اضافه شد: «من اگه فامیلم کرار بود اسم بچه ام رو میذاشتم خسته شدم از این همه روزمرگی و ت...» اما چند شوخی جالب دیگر: «دقت کردین هر خانواده ایرانی یک مشمع دارن که پره از مشمع های دیگه؟»، «جلوی خونه خوردم زمین، همسایه اومد پرسید: حالت خوبه؟ گفتم خوبم! گفت: اگه خوبی رمز وای فای تون چیه؟» و یک واکنش جالب به اخلاق کاری بعضی ها: «انصافاً کارمندا خونه شون صبحانه بخورن نیم ساعت دیرتر بیان سرکار بهتر از اینه که تا ساعت 11 توی آبدارخونه اداره دنبالشون باشی.» و یک نوستالژی بازی باحال: «معلم به ما می گفت دفتر مشقا رو میز، همه کله ها می رفت پایین و قبل از هر چیزی بوی نارنگی می زد بالا!» و یک طنز جالب درباره یک ابهام بزرگ: «میگن مایکرو سافت هنوز به خاطر سایت سازمان سنجش اینترنت اکسپلورر میذاره تو ویندوز.» و : «الان طوری شده هر کسی یک دست لباس نو می خره میشه مدل».
شهریور
خب کم کم تو این ماه کمپین نخریدن خودروی صفر به اوجش رسیده بود: «تا کی نباید خودروی صفر بخریم، خسته شدم اینقدر خودروی دست دوم خریدم»! « این کمپین نخریدن خودروی صفر خیلی خوبه، من از لحظه تولدم عضوش بودم.» و شوخی های بی ربط برگزیده این ماه: «بابام گفت چرا این سشوار باد نداره؟ گفتم لابد پنچره، الان داریم می ریم دکتر تا سشوار رو از تو حلقم دربیارن»، «قدیما که هر برندی شارژر مخصوص خودش رو داشت آرامش بیشتری تو خونه ها حکم فرما بود.»، و یک واکنش به نیمکت نشینی حقیقی در روبین کازان: «تنها تیمی که تو 4 سال اخیر حقیقی توش بازی کرده تیم ملی ایران بوده»، و یک واکنش به فراگیر شدن تلگرام: «طرف داشت می رفت، همه پشت سرش بوق می زدن، رفتم کنارش گفتم بیاین تو لاین خودتون، گفت من فقط تلگرام دارم خیلی بهتره از وایبر و لاین! گفتم: موفق باشی به راهت ادامه بده.» و یک شوخی با گروه های تلگرامی: «طرف یک گروه تلگرامی زده اونوقت یک فایل 4 صفحه ای برای همه اعضای گروه فرستاده تا رعایت کنن، خب آیین نامه رانندگی هم اینقدر سخت گیرانه نیست، نکنین این کار رو با خودتون»!